به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «شاه بیشین» اثر محمد کاظم مزینانی ، رمانی كه حول محور زندگي و سرنوشت محمدرضا پهلوي آخرين شاه ايران میگذرد، در نوع خود يك نمونۀ كمنظير از روايت مستندگونۀ سرگذشت يك پادشاه است.
کتاب «شاه بیشین» روایتی است از آخرین پادشاه ایران، نگاهی شاهانه به گذشته از روی تخت بیمارستان، بازتاب دوران پهلوی در آئینه داستان.
شاه بی شین که میشود آه، چون داستان از نگاه محمدرضا پهلوی روایت میشود. پادشاهی که در اوج قدرت بوده حالا بر روی تخت بیمارستان با انواع سرطانها، توهین و تحقیر وقتی به گذشته برمی گردد با تاسف و سوگ خاصی به آن مینگرد و تکه کلامی دارد که میگوید :« آه،ای پدر تاج دار!» که ترجیعی است که در طول داستان دائماً تکرار میشود. درگیریهای درونی شاهی که تبدیل به آه میشود.
اولين ويژگي اين رمان را میتوان نزديك شدن بسيار زياد آن به زندگي محمدرضا پهلوي دانست. دوربين تيزبين نويسنده پنهانترين كنجهاي زندگي شاه را میكاود و گاه در كادري بسيار بسته پشت لب عرق كردۀ يك دختر قاجاري را در نوجواني شاه به ما نشان میدهد و گاه در كادري بسيار وسيع تانكها و نفربرهاي آواره در خيابانهاي تهران را از فراز هلي كوپتر، در آخرين روزهاي قدرت شاه.
روايت مستند «شاه بیشین» باعث شده تا مخاطبي كه براي اولين بار فرصت پيدا كرده است، در يك رمان اين اندازه به زندگي محمدرضا پهلوي نزديك شود، همزمان علاوه بر لذت خواندن رمان، لذت مرور برگهاي مهمي از تاريخ ايران را نيز درك كند.
اين نزديكي به زندگي شاه به نتايجي مثبت در اثر منتج میشود كه میتوان حداقل به سه نكتۀ زير اشاره كرد:
نشان دادن تضاد در شخصيت شاه
نشان دادن اوج فساد دربار پهلوي و شخص شاه
نگاه كردن به انقلاب اسلامي از ديدگاه شاه
يكي از مهم ترين نكاتي كه مخاطب رمان به كشف آن نائل میآيد، تضاد و دوگانگي در شخصيت شاه است كه رمان در نشان دادن آن موفق عمل كرده است. مخاطب در میيابد كه شاه اگرچه «شاه» است و مظهر قدرت، و زندگي او مملو از صحنههاي نمايش قدرت در برابر مردم، اما وي در باطن خود از يك ضعف شخصيتي رنج میبرد كه از او آدمي ترسو، دودل، بي تدبير و تسليم در برابر تقدير ساخته است.
«شاه بی شین» اثر محمد کاظم مزینانی از سوی انتشارات سوره مهر در رقعی با 418 صفحه به چاپ رسید.
انتهای پیام/