میرجلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی و فردوسی پژوه در خصوص هر آنچه که ادبیات در سال 1394 دستخوش آن شده به خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: در سال گذشته روال و روند ادبی کم و بیش همان بوده است که در سالیان پیش دیدهایم و هیچ دگرگونی بنیادین و برجستهای در این روند پدید نیامده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این سؤالی که چه راهکاری برای ایجاد دگرگونی در ادبیات کشور دارید، اظهار داشت: پاسخ به این پرسش دشوار است زیرا که تنها به یک پاسخ بسنده نمیتوان کرد زیرا که پدیدهها و پرسمانهای فرهنگی پیچیدهتر و چند سویهتر از آن هستند که فقط با یک چاره یا راهکار بتوان آنها را سامان داد و دگرگون کرد اما آنچه من میتوانم با نگاهی فراخ در پاسخ به پرسش شما بگویم آن است که فقط هنگامی دگرگونیهای بنیادین در روندهای فرهنگی و از آن میان روندهای ادبی پدید میآید که بستر این دگرگونی به شایستگی فراهم آمده باشد، زمینه به گونهای آماده این دگرگونی شده باشد مایهها توانشهای نهفته و فرو خفته بتوانند در این زمینه آماده و بستر فراهم آورده به نمود و به کردار در آیند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در بخش دیگری از سخنانش بهترین و بدترین وقایع ادبی سال گذشته را چنین تشریح کرد: در این باره آنچه بیدرنگ در یاد من انگیخته شد 2 نکته است، اول آنکه بهترین رخداد ادبی سال گذشته در کارنامه ادبی من به جز چند کتاب که چاپ شده آن است که من بدان کام یافتم که شاهکار نامبردار ادبی ایتالیایی، خندشان خدایی یا کمدی الهی را به پارسی برگردانم.
کزازی ادامه داد: نکته دیگری که در پاسخ به پرسشی با این مضمون که بدترین رویداد ادبی چه بوده، است درگذشت روانشاد ابولحسن نجفی است که هم ادبدان بود، هم ترجمانی توانا.
وی تصریح کرد: آرزوی من در سال 1395 فزونتر و فراتر از آن است که فقط به خود من بازگردد یا به آنچه به من بازمیگردد، آنچه من آرزو میتوانم برد آن است که جهان در سال آینده بتواند گامی استوارتر به سوی جهانی پیراسته از خشم و خون و کین و دشمنی بردارد و بیش از پیش زمینه در آن فراهم بیاید تا خوی وخیم والای انسانی جای ددمنشی و بدکنشی و تنگبینی و خشکاندیشی را بگیرد تا مگر جهان اندکی بیش جای زندگانی آدمی باشد نه جنگلی آکنده از بیم و هراس و دلهره و نگرانی.
این فردوسی پژوه افزود: برای ایران هم که گرامیترین سرزمین است این آرزو را دارم که در سال پیش روی توانشهای بسیار مایه و رو کار ساز فرهنگی و منشی و تاریخی امکان آنرا بیایید که به شکوفایی برسند به شیوهای که جهان بتواند در برابر فرخ فروغ این بوم بهینه برین به شگفت بیاید و در برابر آن بالا بخماند.
کزازی در پایان سخنانش نوروزانهای را هم به هم میهنانش داد و گفت: ارمغان نوروزی من به همه هم میهنان گرانمایه و گزیده خوی به آنان که نام به شکوه و بلند ایرانی را میسایند این است که به بهانه نوروز که بهینهترین بهانه میتواند بود به فرهنگ گرانسنگ و نازش خیز ایران بیندیشند و بکوشند به دور از هرگونه یکسونگری و تنگبینی ایران را بشناسند زیرا اگر این سرزمین سپند اهورایی را به درستی بشناسند، خواهند کوشید پیش از پیش شایسته آن نام بلند شکوهمند باشند: ایرانی.
انتهای پیام/