به گزارش خبرنگار
حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در ساعت 19:00 مورخه 29 بهمن ماه ، مأمورین شهرداری در حین انجام خدمات شهری در خیابان کردستان جنوبی – نبش خیابان 21 ، به یک بسته ی زباله مشکی رنگی برخورد کردند که با دقت زیادی نوارچسب و بسته بندی شده بود ! در بررسی محتویات بسته مشخص شد که داخل آن ، دست و پای بریده شده ی متعلق به یک انسان قرار دارد !! که بلافاصله موضوع از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 به کلانتری 125 یوسف آباد اعلام شد .
با حضور مأمورین کلانتری 125 یوسف آباد در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که "دو دست بريده شده از کتف و دو پا بريده شده از ران قرار داده شده در داخل کیسه زباله" می بایست متعلق به یک خانم جوان باشد .
پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با اعلام خبر به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل ، پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد تشکیل و به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
تشکیل پرونده فقدان در پایگاه چهارم پلیس آگاهی :
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده جسد مثله شده ی متعلق به یک خانم ناشناس که بر روی ناخن های آن آرایش ( کاشت ناخن مصنوعی ) وجود داشت ، اعضای یک خانواده به پایگاه چهارم پلیس آگاهی در سیدخندان مراجعه و عنوان داشتند که یکی از اعضای خانواده ی آنها بنام عاطفه ( 35 ساله ) ، صبح روز پنجشنبه از منزل خارج و پس از آن دیگر مراجعتی به خانه نداشته است .
شناسایی جسد ناشناس :
با ثبت مشخصات فقدانی پایگاه چهارم آگاهی در سیستم پلیس آگاهی و ارائه مشخصات ظاهری از عاطفه بویژه در خصوص انجام آرایش بر روی ناخن های دست و پا ، کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی هویت جسد پرونده بدن مثله شده متعلق به زن ناشناس شدند .
دوست خانودگی ؛ مظنون اصلی پرونده :
در تحقیقات بعمل آمده از اعضای خانواده مقتوله مشخص شد که یکی از دوستان خانوادگی شان بنام "حمید" ( متولد 1351 ) ارتباط نزدیکی با این خانواده و همچنین مقتوله داشته است .
با توجه به اطلاعات بدست آمده در خصوص ارتباط نزدیک حمید با اعضای خانواده مقتوله ، تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت ؛ حمید در مورخه 01/12/1394در اداره دهم حاضر شد اما در اظهارات خود عنوان داشت که از چند روز پیش هیچ تماسی با مقتوله نداشته و از طریق خانواده ی عاطفه در جریان مرگ وی و کشف بقایای جسد او قرار گرفته است .
اعتراف به جنایت :
با وجود ادعای بی اطلاعی حمید از طریقه قتل عاطفه ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با انجام تحقیقات تخصصی اطمینان پیدا کردند که او در حال ارائه اظهارات دروغین به آنهاست ؛ لذا بار دیگر ، حمید در مورخه 02/12/1394 به اداره دهم دعوت شد .
حمید در دومین جلسه حضور خود در اداره دهم ، با تغییر اظهارات اولیه ی خود عنوان داشت : " قرار بود تا روز پنجشنبه ، من و عاطفه همدیگر را ملاقات کنیم اما صبح آنروز عاطفه با من تماس گرفت و قرار را کنسل کرد " .
تحقیقات از حمید در شرایطی برای دومین بار آغاز شده بود که کارآگاهان در کمترین زمان ، تمامی اقدامات پلیسی جهت بررسی صحت اظهارات وی را انجام داده بودند ؛ لذا هر بار ، زمانیکه حمید در برابر سؤالات جدیدی از سوی کارآگاهان قرار می گرفت ، اظهارات جدید و بعضا متناقض با اظهارات گذشته را بیان می کرد .
سرانجام در ساعت 12:00،دوم اسفند ماه، حمید که چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت ، صراحتا به ارتکاب جنایت و قتل عاطفه و مثله کردن جسد وی اعتراف کرد .
اعترافات متهم :
حمید در اعترافاتش ، در خصوص نحوه ارتکاب جنایت و قتل عاطفه به کارآگاهان گفت : صبح روز پنجشنبه مورخه 29/11/1394 ، به دنبال عاطفه در محل زندگی وی و خانواده اش در منطقه تهرانپارس رفتم ؛ پس از آن ، برای خوردن صبحانه به یک طباخی در فلکه سوم تهرانپارس رفتیم " .
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : " پس از خوردن صبحانه ، در داخل ماشین در حال صحبت با عاطفه بودم که ناگهان شروع کرد به ناسزا گفتن به اعضای خانواده ام !! در یک لحظه کنترل خود را از دست دادم ؛ زمانیکه به خود آمدم متوجه شدم که دستانم به دور گردن عاطفه افتاده و او دیگر نفس نمی کشد ".
حمید در خصوص نحوه ی مثله کردن جسد نیز به کارآگاهان گفت : "بسیار ترسیده بودم ؛ نمی دانستم چکار می کنم ؛ جسد را به خانه ام در منطقه ایوانکی بردم ؛ از خانه خارج شده و چاقوی تیزی خریداری کردم ؛ جسد را مثله کرده و قسمت های مختلف بدن را در دو کیسه زباله مشکی قرار دادم (دست ها و پاها در کیسه اول و تنه و سر در کیسه دوم) ؛ ابتدا قصد داشتم تا کیسه ها را در همان منطقه ایوانکی رها کنم اما در ادامه تغییر نظر داده و پلاستیک ها را به منطقه کردستان منتقل و هر دو کیسه را در داخل سطل زباله [ در خیابان 21 ] انداخته و به سرعت از محل متواری شدم " .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : "متهم در اعترافات خود مدعی شده است که هر دو کیسه زباله ی حاوی بقایای جسد مقتوله را در داخل یک سطل زباله ( محل کشف جسد در خیابان کردستان جنوبی – نبش خیابان 21 ) قرار داده اما تاکنون کیسه دوم حاوی سایر اعضای بدن مقتوله کشف نشده و تحقیقات در این خصوص در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته است " .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، در پایان این خبر نیز اعلام داشت : " با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحققات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است " .
انتهای پیام/
من که میگم دیوونه بوده!!!!نه!!!!!
درسی که میتونیم بگیریم در زمان عصبانیت کنترل خودمون رو از دست ندهیم در غیراینصورت ممکنه فاجعه به بار بیاد.
این چی بود من خوندم آتیش گرفتم
حالا کشت...
چجوری دلش اومد ببره؟؟؟؟
دشمن امروز در مرزها نیست در خانه هاست. ماهواره اینترنت امروز مثل پمپاژ ... جوانها رو ....
یا فاطمه زهرا
یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی
واقعا بعضیها خیلی بیخیالند
به کجا چنین شتابان.........!!!!!!؟؟؟
نتیجه ارتباطهای خارج از عرف و مغایر با دین عزیز اسلام همچین نتایجی را هم ببار میاورد
چرا مقتوله باید با یک مرد نامحرم قرار بگذاره بره بیرون و مگر چقدر ارتباط اینها نزدیک بوده که با هم به خاطر فحش دادن مقتول به خانواده قاتل گِل اویز شوند و منجر به قتل شود
این خانم پدر و برادر نداشته؟که اگر داشته باید صدافرین گفت به غیرت انها و نوع تربیت این خانم
اینهم نتیجه دوست خانوادگی!! وارتباطش با دختر خانواده
خوردن لقمه حرام تاکی زیر پا گذاشتن دستورات اسلام تا کی
خدایا عاقبت خیرمان کن
وقتی از دین فاصله می گیریم....
وقتی لقمه حرام ....
چه باید بشود که نشده باشد ؟.....
خدا به دادمان برسد.
حیای پسرها با این صحنه ها شده صفر و عاقبت دخترها زیر صفر