مرداد ۹۲ | اسفند۹۲ | شهریور۹۳ | اسفند۹۳ | شهریور۹۴ | دیماه ۹۴ |
۴۹۲ | ۶۳۹ | ۷۶۶ | ۷۸۲ | ۸۷۳ | ۹۵۰ |
حال با نزدیک شدن به ایام پایانی سال و اجرای طرحهای جدید برای تسریع رونق تولید و تزریق منابع از طریق آنها که به اعتقاد کارشناسان بدون بررسی های لازم اقتصادی صورت گرفته است، احتمال رشد نقدینگی بار دیگر قوت گرفته و اقتصاددانان نسبت به این موج جدید نقدینگی هشدار میدهند.
رشد نقدینگی در آذر ماه نسبت به اسفند سال قبل ۱۸.۲ درصد رشد بوده است. افزایش حجم نقدینگی در دیماه باعث شده است که رشد سالانه آن به ۲۷.۲ درصد برسد. رشد ماهانه نقدینگی در دیماه ۲.۸ درصد ثبت شده که بیشترین مقدار در ماههای سال جاری محسوب میشود. میانگین نرخ رشد ماهانه نقدینگی در سال جاری ۲ درصد بوده و آمار دی ۰.۸ واحد درصد بالاتر از سطح میانگین بوده است.
حجم نقدینگی در دیماه سال گذشته ۱۲۱.۸ هزار میلیارد تومان بود، بنابراین رشد پایه پولی در دیماه سال جاری به رقم ۲۱.۵ درصد رسیده است. رشد پایه پولی در پایان سال گذشته رقم ۱۰.۷ درصد بوده است. این رقم در شهریورماه ۱۹.۲ درصد بوده است.
نقدینگی این بار از کدام بازار سر درمی آورد؟
با وجود این آمارها، اما به نظر می رسد که دولت هیچ نگرانی نسبت به افزایش و رشد شدید نقدینگی ندارد و نسبت به این موجی که در راه است، حس منفی ندارد، به عبارتی دولتمردان می گویند که مراقب رشد پایه پولی هستند و نیازی به مراقبت از نقدینگی نیست اما کارشناسان اقتصادی نظر دیگری دارند و اعتقاد دارند که تزریق این نقدینگی وقتی به سمت تولید نباشد، حتی اگر پایه پولی هم تغییری نکند اما ویران کننده خواهد بود.
این در حالی است که همواره در دو ماه پایانی سال موج نقدینگی فشارهای خود را نشان می دهد و به اوج می رسد و بر این اساس انتظار می رود که تا پایان اسفندماه با ادامه همین روند نقدینگی فراتر از هزار هزار میلیارد تومان برود و مانند موجی خروشان و سرگردان می تواند هر آن وارد بخشی از اقتصاد مانند مسکن، ارز، سکه، خودرو و غیره شود و تبعات جبران ناپذیری برای اقتصاد داشته باشد و باید هر چه سریع تر تدابیر و برنامه ریزی منسجمی برای هدایت این موج عظیم از سوی دولت تدارک شود.
رشد نقدینگی در ماههای اخیر روندی صعودی داشته است و البته مقامات بانک مرکزی بخشی از آن را ناشی از ساماندهی آمارهای تعدادی از موسسات مالی اعلام کرده اند اما پس از این ساماندهی و پوشش آماری هم روند همچنان صعودی بوده است.
به هر حال نقدینگی شاخصی است که آثار خود را در بسیاری جنبههای اقتصادی مانند تورم و رکود به جا میگذارد. چنانچه میزان نقدینگی در کشور باید با عرضه و تقاضا هماهنگی داشته باشد، افزایش بیش از حد لازم نقدینگی به سبب به هم ریختن بالانس عرضه و تقاضا باعث بالا بردن نرخ تورم خواهد شد و کاهش بیش از حد آن نیز مشکلات بسیاری را به همراه خواهد داشت.
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری نیز با آن روبهرو است زیرا دلیل اصلی آن این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. نقدینگی یا به عبارت صحیحتر، حجم پول، مجموع پول و شبه پول است. از آنجا که میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان نقدینگی افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمتها افزایش مییابد و به عبارتی نرخ تورم رشد پیدا میکند.
براساس علم اقتصاد، رشد نقدینگی شاخصی برای افزایش تورم است، رشد نقدینگی فی نفسه بد نیست و در اصل مثبت تلقی می شود، به شرط اینکه در جهت تزریق به بخش تولید باشد و به این مسیر هدایت شود. متاسفانه این رشد در حال حاضر در کشورمان وجود دارد اما در جهت تزریق به بخش تولید کشور نیست.
البته در این سالها همواره اقتصاد ما با رشد نقدینگی مواجه بوده و بعضا به دلیل اینکه در جهت تولید نبوده است، منجر به تورمهای شدید در اقتصادمان شده اما آنچه مهم است، این است که برنامه ریزان اقتصادی یعنی سازمان مدیریت، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی برای این مهم چاره اندیشی کنند تا شاهد این نباشیم که این نقدینگی هر از گاهی از یکی از بخشهای اقتصادی سر در بیاورد.