به گزارش
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری؛ علی معلم دامغانی، رئیس فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، درباره سینما به عنوان یك فراورده غربی گفت: آنچه امروز غرب به جهان القا میكند و به دنیا میفرستد، سینما نیست، بیشتر فحشا و فساد است.
رئیس فرهنگستان هنر اظهار كرد: بنابراین اگر درست به این نوع سینما نگاه كنیم میببنیم كه هم مقدمه و هم نتیجه آن بد است و این اساسا سینما و هنر نیست. سینما همان «سئن مرگئو» است یعنی «نمایش هنر»، «نمایشی برای انسانیت»، نمایشی برای رسانیدن به پیام آسمانی و پیام خدای آسمانها. به همین دلیل به نظر من باید برای چنین نمایشی به سراغ قرآن برویم؛ چون قرآن سرمایه عجیبی برای نمایش دارد كه هیچ كارگردان غربی نمیتواند آن را پیاده كند و هیچ نویسندهای هم نمیتواند آن را بنویسد.
این شاعر شناختهشده معاصر با طرح این سوال كه «ما این همه فیلم ساختیم، آیا داستان و ایدهها و مضامیناش از قرآن بوده است یا اینكه آن را پلان به پلان حتی از جهت شكل و رنگ از غرب تقلید كردهایم؟» گفت: اگر تقلید میكنیم كارمان غلط است. سینمایی كه از غرب آمده نوعی بازی است و ما باید این را بازی غرب تلقی كنیم. شطرنجی كه مهرههایش را غیر بچیند یا ورقی كه حریف كاربلد آن را بُر بزند، ممكن است شما در آن بازی را ببازید. مگر اینكه شما خودتان بُر زدن را بلد باشید خودتان بُر بزنید.
وی تاكید كرد: مسئله این است كه ما آن را بازی تلقی كنیم نه حقیقت! این تكنیكی است كه از آن طرف آمده و مثلا آنها ممكن است در جام، شراب بریزند و حرام بخورند ولی شما آب میوه بریزید كه حلال باشد. اصلا كل جهان ظرف است، ما خودمان هم ظرف هستیم و می توانیم روحانی شویم یا نه شیطانی بشویم.
این ادیب افزود: در جهان یك صنعتی به نام كیمیاگری وجود دارد كه قبل از «مندلیف» به یك شكل بود و بعد از «مندلیف» نیز به شكلی دیگر به آن نگاه كردند. كیمیاگری حقیقی این است كه عنصر پایینتر را به عنصر بالاتر تبدیل كنیم و این امر ممكن است. در جهانی كه خدا ساخته بعضی از مسائل امكانی هستند حتی اگر ما هنوز به آن نرسیده باشیم. یعنی مس را میشود به طلا تبدیل كرد و این ممكن است؛ نكته اینجاست كه وقتی مس به طلا تبدیل شد، دیگر اسمش مس نیست و چیز دیگری شده است. به همین دلیل شما میتوانید هر چه را كه از غرب آمده، مصادره كنید و به شیوه درستی مورد استفاده قرار دهید؛ این نوعی كیمیاگری است.
رئیس فرهنگستان هنر تصریح كرد: بنابراین من نه تكنولوژی و نه حتی دانش و ابزار تولید آثار سینمایی را نفی نمیكنم چون اگر بنیاد مسائل درست باشد فرقی ندارد كه عوارض و ابزارها از كجا آمده باشد، بلكه گوهری است كه در جای خاكی قرار گرفته و نباید بگذاریم كه در همین خاك بماند.
وی تاكید كرد: ما میتوانیم آنچیزی را كه از غرب آمده بگیریم و به آن هویت خودمان را بدهیم، نه اینكه آن سینما هویت ما را از ما بگیرد. اما اگر این هنر را نداریم باید كمی صبر كنیم و از راههای دیگری خودمان را محكم كرده و تغییر بدهیم.
معلم دامغانی اظهار كرد: فراوردههای غرب نباید ما را از هویت خودمان دور كند و مثلا نگاه دنیایی و علمزده را در ما پرورش دهد. بر روی زمین همیشه دعوت شیطان و دعوت رحمان با هم وجود دارد، پیوسته باید چشم باز كرد و دید و گوش كرد و راه درست را یافت.
این هنرمند انقلاب اسلامی گفت: گاهی سادهترین كارها، مشكلترین كارها است و هر چه كه كار هنری سادهای است، در عین حال بسیار مشكل است؛ اگر بعضی از كارهای هنری در چشم ما جلوه میكند، نباید فكر كنیم به خاطر پیچیدگی آنها است، اتفاقا از سادگی آنها است؛ زیرا هر چه سادهتر باشد جلوه و جمالش بیشتر است. كسانی كه بر این بنیاد حركت كردهاند مسلما نتیجه درستتری گرفتهاند اما برخی از جریانات هستند كه دانشی هم دارند، اما چیزهایی كه درس میدهند بیمعنی و عبث است.
وی با بیان اینكه من همه فیلمهای كلاسیك، غیركلاسیك را بنا بر اقتضا میبینم، افزود: برخی فیلمهای غربی از جمله آثار چارلی چاپلین و... را با دقت زیاد دیدهام، اما گمان نمیكنم فیلم دیدن فضیلت باشد. اما فكر میكنم واقعا یكی از ابزار تربیت در روزگار ما همین سینما و تئاتر است. فیلم هم مانند بسیاری از پدیدههای امروزی، پر از راز و رمز است و اگر به چشم عبرت در آن نگاه كنیم، ممكن است درسهای زیاد و شگفتانگیزی بگیریم.
رئیس فرهنگستان هنری در پایان گفت: به نظر من سینما باید حیات داشته باشد و به كارش ادامه دهد و دورههای مختلف را طی كند. تا امروز سنتهای مختلفی از جمله هالیوود و بالیوود و... به راه افتاده و كشورهای مختلف مانند چین و تركیه و ژاپن و... در این زمینه كارهایی كردهاند. همه اینها قابل بررسی است و ما میتوانیم از آنها استفاده كنیم و راه خودمان را بیابیم.
انتهای پیام/