انسان ها در طول حیات خود با دشواری های بسیاری روبه رو می شوند. همه ما به نحوی از دچار شدن به این سختی ها و مشکلات هراسان هستیم. در این مطلب شما با 10 ترس بزرگ انسان آشنا می شوید.

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، اما تجربه و نگاهی به زندگی گذشتگان این نکته را به اثبات می رساند که تمامی انسانها در طول زندگی خود با این گونه مشکلات رو به رو خواهند شد. در این نوشتار قصد داریم تا شما را با بعضی از بزرگترین ترسها و ناراحتی های انسان آشنا کنیم.


از دست دادن آزادی
در حالی که معنای دقیق واژه آزادی و ارزش آن در جوامع مختلف متفاوت است اما در اکثر جوامع مسئله آزادی و احترام به آن یکی از مسائل و دغدغه های مهم است. احساس از دست دادن آزادی مسئله ای است که می تواند به اشکال مختلف در انسان بروز کند. برای نمونه زمانی که شما در اتاق خود هستید و اجازه ندارید تا زمانی که تکالیف مدرسه را انجام دهید از اتاق خارج شوید. این حبس شدن در اتاق می تواند فشار زیادی را به ذهن ما وارد کند.

نادانی و جهل
ترس از جهل و نادانی به سادگی قابل توجیه است. جسم و روح ما توسط ذهن ما کنترل می شود و این ذهن ماست که به ما می گوید در شرایط مختلف چه کاری انجام دهیم. حال تصور کنید که ذهنی که باید به ما دستور دهد و ما را در شرایط مختلف یاری کند دارای اطلاعات لازم نباشد. برای فهم بهتر به این مثال توجه کنید: علتی که کودکان از تاریکی می ترسند این است که نمی دانند در درون تاریکی چیست و این جهل نسبت به درو تاریکی موجب ترس و گریه آنها می شود.

درد
به طور کلی درد را خصوصا در بحث دردهای جسمی به عنوان یک احساس ناخوشایند فیزیکی در بخش یا بخش هایی از بدن تعریف کرد. امروزه با وجود کشف بسیاری از روشهای درمان مختلف برای از بین بردن درد همچنان این ترس از درد و بیماری وجود دارد. بعضی از کارشناسان این ترس را با ترس از دست دادن آزادی مرتبط می دانند و در تعریف آن می گویند که در زمان بیماری یا درد شما معمولا مجبور می شوید در منزل و بستر بمانید و توانایی حرکت و بسیاری دیگر از فعالیتها از شما سلب می شود.در عین حال این ترس از درد و آسیب دیدن است که در مواقع مختلف ما را از خطرات مختلف نجات می دهد.البته در مواقعی نیز درد یک نشانه از حرکتهای غلط ماست و به ما هشدار می دهد که باید از فعالیتهای خاصی دوری کنیم.

نا امیدی
نامیدی احساسی ناخوشایند است که دو بخش دارد،اول زمانی که دیگران از شما از شما ناامید می شوند و حالت دوم زمانی است که شما از خودتان ناامید می شوید.همه ما در کودکی کارهای بدی انجام دادیم و انتظار داشتیم تا از طرف والدین خود تنبیه شده یا صدای داد و فریاد آنها را بشنویم اما اگر آنها فقط به ما نگاه می کردند و به آرامی به ما می گفتند: از تو نا امید شدیم برای ما بسیار ناراحت کننده بود. ترس از نا امید شدن همان دلیلی است که ما از جهل و نادانی دوری می کنیم. ما همیشه تلاش می کنیم تا خودمان و دیگران را نا امید نکنیم و در این راه باید از جهل و نادانی دوری کنیم.

تهی دستی
فقر شرایطی است که شما به منابع کافی برای زندگی یا انجام هر فعالیت دیگر دسترسی ندارید. این بدبختی و احساس فقر در صورتی که شدید شود می تواند اثرات خطرناکی را به جا بگذارد. بسیاری از افراد در این مرحله از فقر دیگر توانایی کنترل رفتارهای خود را ندارند و در بسیار از موارد به اقدامات خطرناکی مثل خودکشی یا قتل و سرقت دست می زنند.

تنهایی
حس تنهایی و یا ترس از تنها شدن ترسی است که معمولا از غیبت فرد یا افرادی در نزدیک انسان رخ می دهد. این ترس از این مسئله نیز نشات می گیرد که انسان در شرایط زندگی گروهی از شانس بیشتری برای بقاء برخوردار است. ما در بسیاری از اوقات برای اینکه به اعمال خود معنی و مفهوم ببخشیم سعی می کنیم تا شخص یا اشخاصی این عمل را ببیند و متوجه آن شوند.

مسخره شدن
این حس به احساس ترس ما از وارد شدن به اجتماع و حضور در جمع ناشی می شود. در این حالت ما از این می ترسیم که برای مثال در مقابل جمعی قرار بگیریم و نتوانیم به خوبی صحبت کنیم یا کاری که از ما خواسته شده است را انجام دهیم. و در مقابل حضار واکنش منفی نشان داده و به ما بخندند یا ما را هو کنند. ما بایستی با تقویت اعتماد بنفس خود با این ترس مقابله کرده و آن را از خود دور کنیم اگر چه که ترس از مسخره شدن هیچ گاه به طور کامل وجود ما را ترک نمی کند.

طرد شدن
ترس های اجتماعی و ترس از طرد شدن توسط اجتماع باعث می شود که در اغلب اوقات ما بر اساس عرف جامعه رفتار کنیم. بر اساس همین ترس است که ما در محیط های عمومی ، خانواده یا جمع دوستان رفتار خود را سنجیده و ملاک ما برای خوب یا بودن در بسیاری از موارد واکنش های جامعه است.

مرگ
ترس از مرگ، ترسی است که ریشه در اعماق وجود انسان و میل به جاودانگی او دارد. انسان این را می داند که مرگ پایان او در این دنیا است. این ترس در جوامع و مکاتب غیر الهی که تعریفی برای زندگی پس از مرگ تعریف نشده است، بسیار بیشتر است. در توضیح این ترس در آن دسته از جوامع می توان گفت که چون این مکاتب تصویری از زندگی پس از مرگ ندارند ، فلذا در جهل به سر برده و از مرگ در هراس هستند.

شکست
این ترس و احساس را می توان بدترین نوع ترس قلمداد کرد.ما همه بعضی از کارها را انجام داده و بعضی را انجام نمیدهیم برای اینکه از شکست دوری کنیم. شکست در دید افراد مختلف معانی مختلفی دارد. برای بعضی از افراد شکست و عدم موفقیت تنها یک تجربه است که در مراحل بعدی زندگی خود از آن درس گرفته و مجبور به تکرار آن شرایط نشوند. اما برای بعضی از افراد این ترس و حوادثی که به دنبال آن می آید بسیار مخرب است و حتی ترس از شکست گاهی موجب می شود که این افراد دیگر نتوانند فعالیتی را از سر بگیرند./ق پ

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.