به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر مادران کودک درون شان شیطنت کند، زندگی در خانه جریان می یابد، اگر خنده، اگر شادی، اگر شوخی، اگر بازی کنند همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند. انتقال شادی از پدران و مادران به کودکان میسر است. کودکان همین چند سال را برای شادی و بازی وقت دارند، کودک شاد امروز، انسان موفق و خوشبخت فرداست. بازی کردن به کودکان، کشف دنیا، قوانین طبیعت، تفکر در پیرامون زندگی را می آموزد آنها توانایی های خود را در بازی ها می سنجند که هیچ علمی آن را به کودکان نخواهد آموخت.
کودکی که به اجبار والدین به جای بازی و تحرک و شادی پشت زمین کلاس زبان می نشیند، کودکی که به جای گرفتن مداد رنگی برای نقاشی و خط خطی کردن، الفبا را می آموزد، رشد سالم روانی را که بین یک تا شش سالگی اول زندگی باید اتفاق بیفتد را از دست می دهد. کودک دانشمند امروز، انسان مضطرب فرداست که شانس پیشرفت در بسیاری از زمینه های احساسی را از دست خواهد داد. از آنجا که کودکان سرشار از انرژی اند نیاز به این دارند که انرژی های درونی شان را به نحو مطلب تخلیه نمایند که این فقط با بازی میسر و امکان پذیر می باشد.
همه ما والدین در قبال کودکان خود مسئول هستیم. جروبحث و جدال بین والدین، تنش را در کودکان ایجاد کرده و اثرات منفی و مخربی را بر عملکرد مغز آن ها می گذارد. شاید ندانید موجب اختلال در یادگیری و در مدیریت صحیح احساسات آنها می شود. لطفاً پدران و مادران... کمی آهسته تر... دور از چشم کودکان... اهمیت بازی کردن برای کودکان مانند اهمیت کار کردن برای بزرگسالان است تجاربی را که به دست می آورند ذر آینده برای کار کردن استفاده می کنند.
رشد و شکوفایی کودکان
بازی خوب باعث رشد و شکوفایی کودکان می شود آنها با بازی کردن به شادمانی می پردازند و این شادمانی خلاقیت را در وجودشان بر می انگیزد و احساس لذت و موفقیت را در او به وجود می آورد.
محیط امن و سالم بازی ها را به سمت سازندگی می برد، محیط ناامن بازی را تخریب می کند کودک باید بدون ترس و اضطراب، بدون تحمیل و نگرانی را به بازی بپردازد و لذت ببرد، والدین می بایست دورادور حامی کودکان در بازی ها باشند. رقابت در بازی ها نقش مخرب و مشارکت و همکاری نقش سازنده برای کودکان دارد، بازی تمرین زندگی است تمام مهارت های زنگی را در بازی می آموزند.
مهمترین عامل رشد کودکان
مهمترین عامل رشد کودکان در سنین پیش از دبستان بازی هاست، کودکان وقتی وارد محیط بزرگتر از خانواده مثل مهد کودک می شوند تمامی آموزش های لازمه را می بینند، آنها با هم بودن، با هم خندیدن، با هم بازی و شادی کردن، با هم خوابیدن و ... را یاد می گیرند، کلیه فعالیت های اجتماعی را که در بزرگسالی می بایست انجام دهند را پایه گذاری می کنند و کمک کم این آموزه ها را فرا می گیرند. کلیه آموزش های گروهی را غیر مستقیم فقط و فقط با بازی و بازی فرا می گیرند.
در روزگاران نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسر بچه ها، لباس های گلی و خاکی، زمین خوردن ها، زخم ها و سر شکستن ها همه بخشی از نگرانی هر روزه پدر و مادرهایی بود که صاحب فرزندان کوچک بودند اما با آمدن بازی های رایانه ای و رواج زندگی آپارتمان نشینی دیگر از آن هیاهوی کودکانه خبری نیست. کودکان در آن زمان ساعت ها می دویدند، می خندیدند، تحرک داشتند، گروهی آواز می خواندند، گروهی شادی می کردند و... (اما الان بی تحرکی، تنهایی تهدیدی بر علیه کودکان ما گردیده است.)
چرا کودکانمان را مثل زمان کودکی مان تربیت نمی کنیم. مثلا در طبیعت چادر بزنیم، در هوای بارانی بدویم، برف بازی کنیم، گل بازی، شن بازی، پریدن به روی شاخه ها، بالا رفتن از تپه و کوه، طناب بازی، توپ وسطی، دزد و پلیس، بیل زدن باغچه، آتیش درست کردن و خاموش کردن و هزاران هزار بار بار بازی دیگر... چرا؟ برای اینکه غرق در روزمرگی خودمان شدیم و از شادی و هیجان درونی کودکانمان غافل شدیم و تصور اینکه بهترین تبلت و آی پد را برایشان تهیه کردیم.
ساختن و خراب کردن
بهترین بازی برای کودکان ساختن و خراب کردن است.
انواع پازل ها، شن بازی، خانه سازی و...
کودکان نیاز به تحرک دارند، طناب بازی، طناب کشی، مسابقات گروهی، پریدن، رنگ آمیزی کردن، روزنامه پاره کردن، گلوله کردن، پرتاب کردن، آب بازی، توپ بازی، گرگم و گله می برم و هزاران بازی خلاق دیگر در قالب نمایش های عروسکی، خلاق و... در بازی ها به کودکان گروهی برنده شدن را آموزش دهیم، گروهی بازی کردن، گروهی جمع کردن، پخش کردن...
تعامل والدین و کودکان، تاثیر عوامل محیطی، در نظر گرفتن خلق و خوی کودکان، شرایط مکانی، جوی، زمانی همه به داشتن یک محیط شاد برای کودکان ضروری است. با دست خالی نیز می توان به کودکانمان لبخند و شادی را هدیه داد. بیائید کودکان خود را در آغوش بگیریم و به آنها مفهوم عشق و امید به فردا را یاد بدهیم.
آنها مالکان فردای ما هستند، انسان های درستکار، واقعی،با وجدان، انسان دوست، هم نوع گرا، شاد و سرزنده تحویل جامعه بدهیم. جامعه ما نیاز به تربیت انسان های پویا، شاد،متفکر، خلاق و سازنده دارد چرا ما به عنوان یک انسان از این وظیفه انسانی خویش که خداوند هدیه داده سرباز زنیم. به امید داشتن فردایی بهتر با انسان های سازنده.
منبع: ماهنامه دنیای سلامت
انتهای پیام/