به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرای این پرونده به ساعت ٢١:٣٠ بیستوسوم مهرماه سال ٩٢ برمیگردد. آن روز تلخی برای یک خانواده چهارنفره در خیابان تیموری خیابان کمیل بود. جنایت هولناک خانوادگی و قتل مادر و دو فرزندش پلیس و بازپرس جنایی را در مقابل یک پرونده حساس قرار داد. وقتی کارآگاهان در جریان ماجرا قرار گرفتند بلافاصله به همراه بازپرس در محل حضور یافتند.
با حضور مأموران و تیم بررسی صحنه جرم، در بررسیهای نخست مشخص شد که ۳ نفر از اعضای یک خانواده به نام زهرا ۴۶ ساله، پریسا ۲۵ ساله و محمدرضا ۱۵ ساله، درحالیکه آثار شکستگی در سر زهرا و محمدرضا و آثار خفگی در دور گردن پریسا مشخص بود، به قتل رسیدهاند.
بنابراین با آغاز رسیدگی به این پرونده با توجه به اینکه پدر خانواده به نام حمیدرضا ۴۷ ساله موضوع جنایت را به پلیس اطلاع داده بود، تحقیقات از وی آغاز شد.
حمیدرضا در اظهارات نخست خود به کارآگاهان گفت: «من بهعنوان کارگر در یک شرکت صنعتی مشغول به کار هستم و چون شب کار هستم، ساعت ١٧ و درحالیکه همسر و فرزندانم در خانه بودند از خانه خارج شده و اطلاعی درخصوص قتل آنها ندارم.
با توجه به اظهارات حمیدرضا و در ادامه رسیدگی به پرونده و مشخص شدن تناقضگوییهای حمیدرضا، کارآگاهان به محل کار او رفتند و اطلاع پیدا کردند که وی علاقه بسیار شدیدی به مطالعه کتابها و مجلههای پلیسی و جنایی دارد تا جاییکه در بازرسی از کمد وی، علاوه بر کشف تعدادی مجله و همچنین صفحه حوادث روزنامهها، بیش از ١٠ کتاب با موضوعات جنایی کشف شد.
با گذشت چند روز از وقوع جنایت مشخص شد که هیچگونه سر و صدای غیرعادی از خانه مقتولان شنیده نشده و تنها ساعت ١٥ روز جنایت، صدای محکمی شبیه کوبیدن چیزی به زمین شنیده شده است.
با توجه به نتایج تحقیقات، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت پدربزرگ مقتول به تحقیق از وی پرداختند.
وی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «روز حادثه، پریسا ساعت ١٦ به خانه من آمد و چند جلد کتاب نیز همراه خود داشت. پس از تهیه غذا، حدود ساعت ۱٥: ١٦ تلفن همراه پریسا زنگ خورد و پس از اتمام مکالمه، گفت: «پدرم بود؛ به من گفت به دنبال وسیلهای در خانه میگردد و از من خواست تا سریع به خانه بروم.» به همین دلیل پریسا سریع از خانه خارج شد.
بنابراین با توجه به بررسیهای تخصصی بهعمل آمده مشخص شد که همه دلایل و شواهد نشان از دخالت پدر خانواده در ارتکاب این جنایت داشت که با هماهنگی بازپرس پرونده، حمیدرضا دستگیر شد.
در شرایطی که این مرد منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و مدعی بود که عاشقانه خانوادهاش را دوست داشته، اما سرانجام به ارتکاب جنایت و قتل اعضای خانواده خود اعتراف کرد و گفت: «با همسرم اختلافات زیادی داشتم و از چند ماه پیش قصد داشتم همسرم را بکشم. حتییک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و قصد کشتن او را داشتم، اما موفق نشدم.
روز حادثه پس از درگیریای که با همسرم داشتم، او قصد بیرون رفتن از خانه را داشت که بلافاصله به پشتبام رفتم و چوبدستی را که آنجا بود برداشته و داخل منزل آمدم؛ چندین ضربه به سر همسرم وارد کردم که بر روی زمین افتاد. بعد از آن تصمیم گرفتم که بچههایم را نیز بکشم به همین دلیل، زمانیکه محمدرضا ساعت ١٤ به خانه آمد با چوبدستی از پشتسر، چندین ضربه به سر او وارد کردم که او نیز بر روی زمین افتاد.
دیگر کنترل خود را از دست داده بودم و جسد محمدرضا را کنار مادرش گذاشتم. حدودا ساعت ۱٥: ١٦ به پریسا زنگ زدم و از او خواستم تا سریع به خانه بیاید.
چون که احتمال میدادم او جسدها را ببیند، از او خواستم که به بهانه جابهجا کردن وسایل و کمک به من، بدون آنکه داخل خانه برود، به پشتبام بیاید. زمانیکه پریسا به پشتبام آمد، یک بند رشتهای را که از قبل آماده کردم بودم، به دور گردنش انداخته و او را خفه کردم. بعد از خفه کردن پریسا، او را به داخل اتاق خواب خودش بردم.»
در ادامه متهم درباره انگیزه ارتکاب جنایت، هر بار دلایل مختلفی را مطرح کرد. پس از اعترافات تلخ این مرد پرونده وی برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
این مرد در مقابل هیأت قضائی قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: «روز حادثه اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم و تصمیم گرفته بودم به زندگی همه اعضای خانوادهام پایان دهم. برای همین دست به چنین جنایتی زدم.»
پس از اظهارات متهم درحالیکه خانواده همسر وی از دادگاه تقاضای قصاص کردند، هیأت قضائی وارد شور شدند و این مرد را به اتهام قتل همسرش به قصاص و به اتهام قتل دو فرزندش به ١٠ سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. صبح دیروز این رأی به تأیید قضات شعبه ٢٤ دیوانعالی کشور رسید و مرد جنایتکار در لیست اعدامیها قرار گرفت.
منبع: شهروند
برای آگاهی از آخرين اخبار و پيوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان
اينجا را کليک کنيد.
انتهای پیام/