به عبارت دیگر می توان گفت هر جامعه ای که در سه محور فوق با پیشرفت همراه شود مسیر توسعه را به درستی پیموده است و می تواند در زمره داعیه داران رشد و شکوفایی مبنایی قرار گیرد.
در نگاه اول براحتی در می یابیم که دو محور از سه مولفه مذکور،ارتباطی مستقیم با جان و سلامت شهروندان و مردم یک جامعه دارد و آموزش هم بصورت غیر مستقیم در این اصل خطیر تاثیرگذار و تعیین کننده است.
در واقع امر هر آنچه که مولفه های فوق را با مشکل و چالش مواجه سازد،مسیر توسعه را با اخلال و سنگلاخ های جدی روبرو ساخته است.
امروزه و در جهان توسعه یافته کنونی ،اصلی ترین و شاخص ترین سرمایه معطوف به سرمایه و نیروی انسانی می شود،زیرا این نیروی انسانی است که مسیر صعود و رونق یک کشور را رقم می زند و بطور طبیعی حفظ این سرمایه یکی از اولویت های اصلی هر جامعه ای محسوب می شود.
این روال و قاعده در کشور ایران نیز مورد توجه است و تلاش مسئولان ذیربط برای حفظ سلامت شهروندان و مردم و تزریق بخش قابل توجهی از بودجه و اعتبارات کشور به حوزه بهداشت و درمان موید اهمیت این اصل قابل توجه و برجسته است.
با همه این اوصاف در تنگاتنگ زندگی شهری،عواملی همچون رشد جمعیت،هجوم ساکنان شهرستان ها و روستاها به کلانشهرها با هدف کسب رفاه و معیشت هر چه مطلوب تر،مزیدبر علت شده تا عرصه زیست محیطی نیز با مخاطرات هرچه بیشتری همراه شود.
یکی از تهدیدهای این روزهای سلامت محیط زیست در کلانشهرها،آلایندگی هایی است که در نتیجه فعالیت خودروها،موتورسیکلت ها،کارخانه ها،مراکز صنعتی و سیستم های گرمایشی منازل ایجاد می شود.
در خصوص اصلی ترین عامل آلودگی هوا،نظرات و مباحث بسیاری مطرح شده،عده ای آن را حاصل بنزین های غیر استاندارد و برخی دیگر آن را نتیجه خودروهای فرسوده قلمداد می کنند.
در جمع بندی نظر کارشناسان ذیربط در خصوص راهکار برون رفت از این چالش و معضل مخاطره آمیز،توسعه و تولید خودروها و ناوگان حمل ونقل برقی به عنوان یکی از مولفه های راهگشا در مدیریت این نارسایی مطرح می شود،امری که تجربه شهرهای بزرگی همچون مکزیکوسیتی با 200 میلیون جمعیت،درستی آن را به اثبات رسانده است.
بطور یقین،تحقق این امر مستلزم اعتبارات،برنامه ریزی و عزمی جدی و همگانی است تا با حصول آن،این خطر بالقوه رفع و هوای پاک و آسمان آبی پایتخت زیبای ایران و البته کلانشهرهایی دیگری همچون اصفهان باز هم پدیدار شود.
تلاش دولت و مسئولان مربوطه برای پیشگیری از وخیم تر شدن اوضاع قابل درک و قابل توجه است و متهم کردن مدیران ذیربط به بی تفاوتی،غیر منصفانه به نظر می رسد.
طرح زوج و فرد،تعطیلی ادارات،مدارس و واحدهای آموزشی،نصب کنیستر و کاتالیست،تعبیه استاندارد های یورو 4 و 5 در خودروها،بخشی از تلاش هایی است که در طول سنوات گذشته برای کنترل آسیب های ناشی از این معضل مدنظر قرار گرفته است.
در این میان برخی از تدابیر همچون،نصب کنیستر و کاتالیست و استانداردهای یورو 4 و5،اقداماتی اصولی است که هر انچه با تقویت و توسعه بیشتری همراه شود،ثمرات و مزایای آن نیز در کاهش آلودگی های هوا تعیین کننده خواهد بود.
البته در این میان تصمیماتی همچون تعطیلی مدارس نیز اتخاذ شد که کارآمدی آن بصورت جدی مورد تشکیک است و به واقع بیشتر به مثابه مُسَکِنی محسوب می شود که چندان راهگشا نخواهد بود و موجبات انتقاد برخی از مسئولان و رسانه ها را نیز در پی داشت.
با وجود سعی و تلاش بسیار مسئولان،همچنان این معضل (آلودگی هوای تهران و برخی کلانشهرها)پابرجا است و چشمان مردم و مسئولان به آسمان دوخته شده تا شاید نزولات آسمانی ناجی تنگی نفس پایتخت نشینان و ساکنان کلانشهرها شود.
**لزوم تعیین نهادی واحد و جامع برای مدیریت آلایندگی هوا
بطور یقین رفع چنین معضلات و چالش هایی با اتکا انحصاری به یک ارگان و یا سازمان خاص میسر نمی شود اما موازی کاری و تعدد ادارات و نهادها در این حوزه نیز باعث نوعی سردرگمی می شود که به تبع با خروجی و بازدهی کارآمد و موثری همراه نخواهد بود.
به نظر می رسد زمان آن رسیده تا با مکانیزم مناسب،اصولی و سازنده نهادی مستقل و البته متشکل از دستگاه ها و سازمان های ذیربط مربوطه تشکیل شود و با تفویض و تعریف اختیارت ویژه به چنین مجموعه ای، مشکلات و نارسایی های این حوزه با ساماندهی مطلوب تری همراه شود تا با اعمال مدیریت یکپارچه بتوان تصمیماتی نافذ،اثرگذار و اصولی اتخاذ کرد، امری که با حمایت و پشتیبانی نهادهای فرادستی و لحاظ کردن پشتوانه های قانونی،ضمانت اجرایی آن نیز با تقویت مضاعفی همراه می شود و یقینا از ثمره آن کلیت جامعه متنفع خواهند شد.
انتهای پیام/