به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان دیروز در حالی كه ما هم مثل هموطنانمان در تدارك شب یلدا بودیم،
اتفاقی افتاد كه شب و روزمان را خراب كرد... حوالی ساعت 15:30 دیروز منوچهر شفقتیان
بازیكن اسبق تیم ملی و پرسپولیس در حالی كه با نخ و سوزن لب و دهان خود را دوخته
بود، به دفتر روزنامه خبرورزشی آمد و ملاقات با او كه نای راه رفتن نداشت و نمیتوانست
حرف بزند، حالمان را گرفت.
قبل از آنكه موفق به تماس با اورژانس شویم، منوچهر شفقتیان دو نامه به
دست ما داد و چند سطری روی كاغذ نوشت و رفت.
منوچهر شفقتیان نوشت: «48 ساعت است چیزی نخوردهام، فردا یا پسفردا
خونریزی معده میكنم و بیمارستان هم نمیروم. اینقدر اعتصاب غذا میكنم تا خونریزی
معده كنم و بمیرم. طرف حساب من باند مافیای ورزش است و با اینها میجنگم.»
این پیشكسوت تیم ملی و پرسپولیس كه متأسفانه چند سالی است گرفتار
مشكلات مالی شده، دو نامه در اختیار خبرورزشی گذاشت كه یكی نامه سرگشادهای بود به
وزیر ورزش و دیگری درددلی بود با اهالی فوتبال...
شفقتیان در نامه اول نوشته: «در حمایت از پیشكسوتان و افتخارآفرینان
فوتبال ایران كه توسط مافیای ورزش به انباری فوتبال سپرده شدهاند و در اعتراض به
سفرههای پهن شده برای دلالان، واسطهها، رشوهبگیرها و... لبهای خود را با سوزن
و نخ دوخته و در منزل مادریام اعتصاب غذا كردهام، اصلاً برایم مهم نیست باور كنید
یا باور نكنید، دلم میخواهد اولین كسی باشم كه در راه مبارزه با فساد در ورزش جان
خود را تقدیم میكنم.»
در نامه دوم این پیشكسوت فوتبال هم آمده: «هركس من را دید، راه رفتنم
را مسخره كرد اما هیچكس برای یك بار هم كه شده، كفشهای من را نپوشید تا بفهمد
چرا شفقتیان اینگونه راه میرود... هركس من
را دید، گفت طرف... ولی برای یك بار هم كه شده كسی قرصهای اعصاب من را نخورد تا
بفهمد چرا شفقتیان این شكلی شده... هركس من را دید، با خودش گفت این بابا چرا آنقدر
التماس میكند و گریه میكند اما برای یك بار هم كه شده، كسی سر سفره من ننشست تا
ببیند كاسهای از خون توی سفره گذاشتم و نان فرو میكنم و به دهان میگذارم...
هركس من را دید از خودش پرسید این چرا همیشه با نوهاش میرود بیمارستان ولی فقط
با عروسك برمیگردد و برای یك بار هم كه شده كسی نیامد بیمارستان كه ببیند بچه 5
ساله چطوری ورم كرده و شكمش آب آورده و نمیشود به خانه آوردش... هركس من را دید
گفت این چرا گاهی اوقات میرود مسجد محل و موقع برگشتن روغن و ماكارونی و رب و
نخود و لوبیا دستش است اما كسی من را در صف اهدای خیرین ندید كه با گدایی آذوقه برای
خانوادهام میبردم... به خاطر همه پیشكسوتان كه مثل من هستند و سفرهشان فقط از
فقر باز و بسته میشود، لبهای خود را دوختم و اعتصاب غذا كردم تا شاید با مرگ من
مسئولان به خودشان بیایند.»
امیدواریم به مشكلات این پیشكسوت گرفتار فوتبال رسیدگی شود. برای
فوتبال ایران بد است كه بازیكن اسبق تیم ملیاش اعتصاب غذا كند... واقعاً سهم این
فوتبالیستهای قدیمی باید همین باشد كه شرمنده خانواده خود شوند و به التماس بیفتند؟!
منبع خبر ورزشی
انتهای پیام/