انقلاب اسلامی با اتخاذ رویکرد مقابله در برابر سلطه و جلوگیری از مداخلات آمریکا در کشور و منطقه با گسترهایی از تهدیدات روبرو بوده است.
اقدامات تقابل گرایانه واشنگتن در برابر تهران در قالب حمایت همه جانبه از صدام در جنگ 8 ساله و بکارگیری شیوههایی نرم مانند بهانه نقض حقوق بشر، فعالیت هستهای ایران با ابعاد نظامی، معرفی ایران به عنوان تهدید بالقوه همسایگان در منطقه، اتهام زنی به ایران مبنی بر حمایت از تروریسم و... سعی در مخدوش ساختن وجهه انقلاب اسلامی داشته است. دولت آمریکا همواره خود را قدرت برتر نظامی در جهان میداند و با روشهای متنوع درصدد تهدید ایران برآمده است.
سوال اصلی:
چرا با وجود تهدیدات مکرر ایالات متحده به اقدام نظامی علیه ایران هیچگاه این تهدیدها در واقعیت صورت نگرفته است؟! در پاسخ به این سوال ابتدا لازم است بدانیم ایران دربرابر راهبرد نظامی آمریکا چه نوع قدرتی را در پیش گرفته است؟
بررسی قدرت ملی جمهوری اسلامی و ابعاد دکترین نظامی آمریکا :
قدرت ملی به معنای توان و ظرفیت کشور برای تحقق آرمانهای خویش است. به تعبیر دیگر قدرت ملی مجموعهای از تواناییهای مادی و معنوی میباشد که در قلمرو یک واحد جغرافیایی و سیاسی به نام کشور یا دولت تعریف میشود.
لذا دولتها در هر کشوری تلاش میکنند قدرت ملی را افرایش داده؛ تا در پرتو آن بتوانند ضمن خنثی کردن تهدیدها ارزشهای حیاتی خود را حفظ نموده و اهداف ملی را تحقق بخشند. قدرت ملی متشکل از عناصر و مؤلفههای متعددی است که قدرت سیاسی یکی از آنهاست امروزه قدرت سیاسی جمهوری اسلامی در صدر معادلات منطقهای و جهانی تعریف میگردد.
به معنی دیگر آنطور که حضرت امام (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی؛ در ابتدای پیروزی انقلاب مردم ایران تفسیر و تبیین نموده بودند؛ ابعاد و شاخصههای انقلاب اسلامی در پهنای وسیعی از جغرافیای جهان صادر شده است.
باید پذیرفت زمانی که؛ شش قدرت اروپا و آمریکا (با احتساب کشورهایی عضو اتحادیه اروپا قریب به 50 کشور؛ به دلیل اینکه گروه 1+5 حتما در راستای شرح وظایف اتحادیه اروپا عمل میکند) با تنها یک کشور به نام ایران سر میز مذاکره مینشینند.
تحلیل فوق این مفهوم را میرساند که؛ قدرتهای دنیا به باور قدرت نوظهور جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه رسیدهاند .
روزگاری که همه کشمکشهای دنیا بر سر دومعقوله مهم زمین و انرژی است؛ بسته شدن پرونده هستهای ایران به طور مسالمتآمیز که منجر به؛ مناقشات دامنهدار طرف ایرانی و غربی با ابعاد بینالمللی شده بود؛ در حال حاضر به الگوی توافق برسر انرژی صلحآمیز برای سایر کشورها مبدل گشته است.
واقعیت موضوع این است که؛ نوع نگرش سیاست خارجی کشورمان با هدایت رهبری معظم انقلاب؛ به مسائل بینالمللی ترجمه جدیدی از قدرت (POWER) را به جامعه جهانی ارائه کرده است.
ضمن اینکه سیاست خارجی ایران؛ هیچگاه در مورد تحولات منطقه و دنیا موضعی منفعلانه و ساکن نداشته است و همواره درپی تأثیر و
تکوین معادلات بینالمللی نقش بسزایی ایضمن اینکه سیاست خارجی ایران؛ هیچگاه در مورد تحولات منطقه و دنیا موضعی منفعلانه و ساکن نداشته است و همواره درپی تأثیر و تکوین معادلات بینالمللی نقش بسزایی ایفا نموده است. در حوزه سیاست داخلی هم ایران
درمنطقه با درصد بالایی از میزان همسویی شهروندان و همیاری مدنی آنها روبروست.
در محیط بینالمللی هم دولت ایران تا حد زیادی اهداف و منافع ملی کشور را دنبال و تأمین میکند. وجه دیگر قدرت ملی را باید در زمینه اقتصادی ارزیابی کرد؛ هرچه قدرت اقتصادی یک کشور بیشتر باشد توان چانهزنی در راستای تأمین منافع ملی افزایش خواهد یافت.
از دیگر ابعاد مهم قدرت ملی همانا قدرت نظامی است. به طور کلی این قدرت در تعداد نیروی نظامی- میزان ابزار و تجهیزات جنگی خلاصه میشود. مستقل از بهرهمندی کشورمان به دانش روزآمد نظامی و دستیابی و بومیسازی فناوری برتر تسلیحات جنگی که بیگمان حاصل ممارست، تحقیقات فراوان و نیز دارا بودن روحیه جهادی و جانفشانیهای متخصصین، پژوهشگران و دانشمندان نظامی ودانشگاهی کشور از جمله؛ شهید تهرانی مقدم (پدر موشکی ایران) تحقق یافته است.
برهمگان عیان است که قدرت نظامی ارتش، سپاه و بسیج ایران با پیروی از آموزههای الهی و معنوی و تنها با اهداف بازدارندگی در برابر هجمه تهدیدات مکرر دشمنان فرامنطقهای و رژیم صهیونیستی ترسیم شده است در حقیقت فلسفه توانمندی قدرت نظامی ایران در ایجاد بازدارندگی و رفع تهدیدات نظامی، امنیتی در محیط پیرامونی خود خلاصه میگردد.
دکترین دفاعی ایالات متحده در قبال ایران:
محاصره نظامی و ایجاد کمربند امنیتی حول محور مرزهای جمهوری اسلامی که؛ از طریق تأسیس پایگاههای نظامی در کشورهای همسایه ایران صورت میپذیرد از مهمترین مؤلفههای این دکترین دفاعی میباشد.
سیاستگذاران آمریکا در تلاشند تا با ایجاد ناامنی در سرتاسر جغرافیای سیاسی خاورمیانه بستر حمله احتمالی به کشور را فراهم کنند.
به شرح کوتاهی از پایگاههای نظامی مذکور میپردازیم:
1-پایگاه هوایی علیالسالم در کویت (با 115 کیلومتر فاصله از مرزهای کشورمان)
2- پایگاه هوایی بگرام در افغانستان ( در فاصله 732 کیلومتری مرز ایران)
3- پایگاه نیروهای مرکزی العدید قطر ( واقع شده در 278 کیلومتری سواحل کشورمان)
4- پایگاه ناوگان پنجم دریایی بحرین ( تنها 200 کیلومتر از سواحل کشورمان فاصله دارد)
5- پایگاه اینجرلیک ترکیه ( در 150 کیلومتری مرزهای ایران قرار دارد)
راهبردی عظیم- کارایی ناچیز:
اما این راهبرد ایالات متحده با چالشهای متعددی روبروست. در مرحله نخست؛ بسیاری از کشورهای منطقه نسبت به استقرار پایگاه نظامی آمریکا با اعتراضهای مردمی مواجه است و بطور مستمر خواستار خروج نظامیان آمریکا هستند.
مردم کشورهای ترکیه، پاکستان، بحرین با تظاهرات خیابانی به حضور آمریکا در خاک این کشورها منافع کاخ سفید را به خطر انداختهاند.هچنین در قرقیزستان مجلس به تعطیلی پایگاه هوایی آمریکا رأی داده است.
ولی بزرگترین دستانداز در قبال استراتژی نظامی ایالات متحده در منطقه؛ قدرت موشکی ایران است. برد بالای موشکی ایران کارایی و حاشیه امن این پایگاهها را با خطر نابودی جدی روبرو ساخته است. توسعه فناوری موشکی ایران امروز به اندازهای است که؛ کلیه پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای همسایه ایران تحت رصد پدافندی و تیررس زلزال- فاتح- شهاب و قادر و... قرار دارند.
فقدان عمق استراتژیک؛ سنگ بزرگ دیگری در مقابل این دکترین نظامی آمریکاست که؛ بخش عمده و قابل توجه این پایگاهها نسبت به خاک ایران دارای عمق استراتژیک نیستند. بدین معنا که؛« یک حمله سریع هوایی یا زمینی این پایگاهها را درآستانه نابودی قرار خواهد داد.»
مثالی برای این مدعا:
کشوری همچون قطر، امارات یا بحرین به سختی اندازه وسعت یکی از استانهای بزرگ ایران را دارا هستند. این امر توان لجستیکی و نیروهای پشتیبان آمریکا در منطقه از آنها را میگیرد؛ لذا عدم عمق راهبردی دشمن خیالپرداز در مقابل قلمرو پهناور ایران یکی از اهرمهای اقتدار و نقشآفرینی ایران در زمینه نظامی است. لازم به توضیح است که ظرفیتهای بازدارندگی این سرزمین اهورایی دارای پهنه وسیعتری است که در این مقال نمیگنجد؛ لیکن بطور مختصر به ذکر آنها میپردازیم:
1-توان بالای نقشآفرینی در نظام اقتصاد سیاسی بینالمللی ناشی از ساختار ژئوپلتیک (ایران پایگاه امنیت انرژی جهان)
2- نقش اولیه ایران در ایجاد صلح و ثبات و تنشزدایی در سطح منطقه و جهان
3- تحرک دیپلماتیک و حضور موفق در مجامع بینالمللی
4- مقابله مستمر با رژیم صهیونیستی به عنوان کانون شرارت در منطقه
5- مشارکت فعال در اعطای کمکهای بشر دوستانه به جامعه بینالملل
6- مبارزهای جدی با کشت، تولید و توزیع مواد مخدر
7- واقعگرایی در مبارزه با تروریسم
نتیجهگیری:
این گونه اقدامات و حضور ایران در تمامی عرصههای بینالمللی قدرت نرم و تأثیرگذاری جذابیت فرهنگی ایران در میان ملتها به اندازهای افزایش یافته است که؛ مسئولین غربی آشکارا اعلام میکنند؛ بدون ایران مسائل منطقه قابل حل و فصل نیست.
آنچه در این گزارش مورد نظر بود این است که؛ چرا ایالات متحده برخلاف همه ادعاها و گزینههای روی میز تا این لحظه به گفتههای خود جامعیت نبخشیده است؟ امیدواریم؛ این چکیده توانسته باشد پاسخ مناسبی برای این پرسش مهم باشد. بدون شک دشمنان و بدخواهان به درک درستی از ماهیت وجودی ایران زمین رسیدهاند در غیراینصورت برای چکاندن ماشهروی کشورمان لحظهای تردید نمیکردند. دور از ذهن است که گزینههای نظامی آمریکا از زیر میز بیرون بیاید. شاید بیشتر به معنی این جمله پی بردهاند که؛ فن دیپلماسی ایرانی میگوید:"هیچگاه یک ایرانی را تهدید نکنید".
برای دریافت پیامکها واخبار باشگاه خبرنگاران جوان به کانال تلگرامی ما بپیوندید.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/