ریشه:
نظریه عوام گرایی بر آرای هربرت شیلر (اقتصاد دان و جامعه شناس آمریکایی) بر این فرض اولیه مبتنی است که عامه مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میپندارد.
وبژگی کلی:
1. جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعده های کلی و مبهم.
2. پیشبرد اهداف سیاسی با فراخوانی مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت.
3. بزرگداشت مردم با اعتقاد به اینکه اهداف سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمانهای سیاسی پیش برود.
تفسیر سیاسی موضوع:
در این رابطه شهریار زرشناس مولف و مدرس فلسفه غرب درباره «دولت پوپولیست» چنین می گوید: اساسا دولت پوپولیستی یک مفهوم گنگ و تعریف نشده در ادبیات سیاسی است. لیبرالها وقتی از یک نظام به دلیل حضور مردم خشنود نباشند این اصطلاح را به کار میبرند.
اما محمود سریعالقلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی درباره پوپولیسم اظهار می دارد: پوپولیسم یعنی اینکه مردم پول اندکی میگیرند تا برای یک ماه راضی باشند.
افراد پوپولیستی با این کار امتیاز سیاسی کسب میکنند و هیچ کس هم نمیپرسد که آیا این کار منطقی است یا خیر، یعنی به جای اصلاح فضای کسب و کار و نظام مالیاتی و برقراری روابط معقول بینالمللی به آنچه مردم به اشتباه به آن علاقمندند تن میسپارند. نتیجه این چرخه معیوب هم معضلات و گرفتاریهایی است که گریبان مردم جامعه را میفشارد.
چه کسی را می توان پوپولیسم خواند؟!
می توان گفت؛ بسته به نگاههای جریانی و حزبی و اینکه چه کسی در چه شرایطی سخن می گوید می تواند پوپولیست خوب یا بد باشد. بنابراین نمیتوان حکم قطعی در مورد خوب یا بد بودن پوپولیسم ارائه کرد. چنانچه منظور از پوپولیسم؛ مردم باوری و توجه به خواستههای اساسی آنهاو لمس چالشهای موجود جامعه توسط مسئولین منجر به اهتمام سیاسیون به حل این مشکلات باشد؛ پوپولیسم معنای منفی ندارد.
لیکن عوام فریبی یا مردم فریبی از طریق دادن وعدهها و شعارهای دروغین و بیپایه با تحریف حقایق در جهت اقبالسنجی عموم و کسب آرای شهروندان یک جامعه می بایست آن را یک سیاست نکوهیده و دور از اخلاق سیاسی تلقی نمود.
رویکردی متناظر :
فاصله گرفتن جریانهای سیاسی از پایگاه های سنتی در کشور سبب شده؛ گروههایی پا به عرصه سیاست بگذارند که به رغم دوره کوتاه فعالیتی خود و ناشناخته بودن نزد قاطبه ملت؛ هواداران و حتی اعضای دولتی قابل توجه ای را به خود جلب کنند.
در اروپا به طور خاص؛ قالب این گروهها اهداف یا شعارهایی نظیر فاصله گرفتن از اتحادیه اروپا، مخالفت با سیاست های ریاضت اقتصادی یا محدودیت در پدیده مهاجرت را دنبال می کند.
با توجه به موارد یادشده انتظار می رود؛ انتخابات در کشورهای اروپایی طی سال های پیش رو با حضور این بازیگران نوظهور سیاسی دستخوش حوادث و نتایج غیر مترقبه ای شود.
سال گذشته میلادی در انگلیس حزب مهاجرت ستیز (UKIP) در انتخابات پارلمانی اروپا برنده این کارزار شد و این علامتی را برای بدست آوردن آرای بیشتر به منظور کسب کرسی های مجلس این کشور در آینده ای نزدیک؛ متصور می گرداند. نمونه های مشابه ای را نیز می توان در کشورهای دیگر چون فرانسه، اسپانیا، سوئد و آلمان مثال زد.
حتی در ایالت متحده نیز "تی پارتی" یا همان حزب چای شاخهای منشعب شده از حزب جمهوری خواه است که مشخصههای پوپولیستی و محافظهگری را توامان دارد که آرمان هایی را مانند همتایان اروپایی خود پیگیری می کند.
نتیجهگیری:
پیوند ناگسستنی مردم و مسئولین در یک کشور چنانچه دارای یک حاکمیت مردمی باشد، موجد تفاسیری در قالب رفتاری پوپولیستی آن هم به عنوان یک امر منفی انگاشته می شود.
حال آنکه رابطه بین مردم با ساختار حاکمیتی یک نظام اگر در بوته "دولت با وظیفه خدمت گزاری بر آحاد مردم تعریف گردد؛ در این میان مولفههای دموکراسی در یک نظام سیاسی نهادینه و اعمال خواهد شد."
از این رو میتوان نتیجه گرفت که صرف حضور ملت در جریانها سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نمی توان بعنوان پوپولیسم گرایی بد تعبیر نمود.
توجه به این نکته ضروری است که بدانیم در مجموع پوپولیسم به خاطر سادهانگاری و نفوذ افراد عوام فریب؛ به شعور و درک سیاسی مردم در مقام بازیگران اصلی یک جامعه سیاسی لطمه خواهد زد.
ولی اگر این انگاره سیاسی برگرفته از یک نظام مردم سالار باشد مسلما امری پسندیده و مطلوب است وموجبات استحکام ، قوام و مشروعیت حاکمیت را به ارمغان می آورد.
انتهای پیام/
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.