یکی از این جنبه‌ها تهدیدات امنیتی است که در حال حاضر بیشتر از توسعه و تسریع در رفاه، آسایش و اقتصاد لیبرال به چشم می‌آید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی در حالی تهدیدات و فرصت‌هایی را در روند خود دیده که طیف آن گسترده‌تر از تصوّرات پیش‌بینی شده است. یکی از این جنبه‌ها تهدیدات امنیتی است که در حال حاضر بیشتر از توسعه و تسریع در رفاه، آسایش و اقتصاد لیبرال به چشم می‌آید.

هم‌ اکنون تروریسم جهانی به شکلی تسرّی یافته که حتّی شهروندان اروپایی که خود را یک جامعه مدنی می‌دانند، مانند یک ساندویچ مک‌دونالد آن را در دسترس خود می‌بینند. سیاست‌های ناکارآمد و پیروی‌های کور کورانه اروپا از برخی استراتژی‌های آمریکایی‌-عربی باعث شده تا خطر و تهدید و تبعات جنگ نه در کشورهای عربی حامی تروریسم و نه در آمریکا، بلکه در خود اروپا گریبان‌گیر دولت و مردم آن شود. با وجود اینکه پدیده مهاجرت و آوارگان جنگی در افغانستان، عراق، سوریه، مصر، یمن و لیبی مرزهایی حتّی مانند ایران را نیز علاوه بر اروپا در نوردیده‌اند، امّا کمتر به سراغ حامیان و عاملان آن رجوع کرده‌اند. به بیانی دیگر قطر و عربستان و برخی کشورهای عربی دیگر که پنهان و آشکارا از گروه‌های افراطی و تکفیری حمایت می‌کنند، در مقایسه با کشوری مانند آلمان هیچ نوع مسئولیتی را علی‌رغم اقتصاد نسبتاً کمتر متزلزل خود عهده‌دار نشدند. این سوال در اینجا مطرح است که پناهندگان مسلمان سوری عرب‌زبان چرا به جای آلمان کشوری مانند قطر را به عنوان مقصد مهاجرت خود انتخاب نمی‌کنند؟ یا اینکه به جای سرکوب، گروه‌های تکفیری و شورشیان چرا به فکر براندازی شخص یا حکومت بشار اسد هستند؟


چالش پناهندگان و مهاجران برای مرکل و اتحادیه اروپا

سیل عظیم پناهندگان در اروپا شرایطی را به وجود آورد تا دست کم سیاست‌مداران اروپایی به این نتیجه برسند که تهدید امنیت حتّی در فاصله‌ای چند هزار کیلومتری از آنان اثرات خود را بر روی زندگی روزمره شهروندان خود نیز خواهد گذاشت. آلمان که به طور آشکارا به گروه‌های شورشی و تکفیری ضد حکومت اسد سلاح ارسال می‌نماید، امّا هیچ نوع دخالت مستقیم نظامی در آنجا انجام نمی‌دهد نیز یکی از کشورهایی است که بارها با مخالفت مردم خود با این گونه مداخلات نظامی روبرو بوده است. پس از جنگ عراق، سوریه دومین کارزاری است که آلمان مستقیم در صف متّحدان خود قرار نمی‌گیرد، امّا همواره پشتوانه آنها به حساب می‌‌آید. با این وجود با سیاست عجولانه‌ای که مرکل در پذیرش مهاجران اتّخاذ کرد، علاوه بر مردم سوریه از دیگر کشورها مانند افغانستان، آلبانی، کرواسی وعراق بسیاری از دیگر کشورهای آفریقایی راهی اروپا شدند. صرف نظر از وضعیت اسف‌بار مهاجران در مرزهای بین راهی، در خود آلمان نیز موقعیّتی ایده‌آل تر از سایر موارد نصیب مهاجران نگردیده است. به طور مثال هر مهاجری که وارد آلمان می‌شود، با ثبت نام در کمپ‌های موقّت که معمولاً سالن‌های خالی صنعتی و یا ورزشی هستند، مجبور هست تا سه ماه را در این وضعیّت به سربرد. در ادامه اگر مهاجری شانس حضور موقّت و یک‌ساله در آلمان را داشته باشد، به اقامتگاه‌هایی منتقل می‌شود که در آن 72 ملّت با نژادهای مختلف در آن حضور دارند. سیل حضور پناهندگان باعث شده تا بی‌نظمی های بسیاری در این اقامتگاه‌ها اتّفاق بیفتد که این مسأله بیشتر از همه گریبان‌گیر مهاجران مسلمان می‌شود؛ زن و دختر جوان و مسلمانی که مجبور است در کنار افراد بیگانه چند ماه را در یک سوئیت به سر برند، یا یک مقام زن از ایالت تورینگن در عدم دست دادن یک مسلمان به وی بسیار جنجال به پا کرد و یا احزاب تندرو نیز که با شعارها و جوسازی‌هاای بی‌مورد خود جوانان مسلمان را محکوم به میل جنسی و تهدیدی برای زنان و دختران آلمانی دانستند. این موارد تنها چند نمونه از بلبشوی مسأله مهاجران در آلمان به شمار می‌آید.


مرکل نیز در این میان خود را در اتحادیه اروپا تنها می‌بیند. بسیاری از کشورها مانند مجارستان و لهستان به هیچ وجه حاضر به پذیرش مهاجران نبوده و نیستند. اینجا چند دلیل وجود دارد: به طور مثال مجارستان و یونان در شرایط بد اقتصادی قرار دارند و یا لهستان به طور طنزگونه‌ای در رستوران‌های چینی خود نیز کارگران چینی را در اختیار نمی‌گیرد، به بیان دیگر حضور خارجیان در این کشور بسیار غیر عادی است. از طرف دیگر استقبال مرکل و مردم آلمان به علاوه شرایط بهتر مهاجران و پناهندگان باعث شد تا آنا نیز تمایلی نسبت به دیگر کشورهای حوزه اتحادیه به جز سوئد نشان ندهند.


انفجار در پاریس امّا ابعاد متفاوت‌تری را از این اتّفاقات در اروپا پدید آورد. تهدید امنیت پاریس تهدیدی بود نیز برای هویت جمعی اروپایی. آلمان که در خود بسیاری از گروه‌های تندرو سلفی را نیز جای داده مانند آتش زیر خاکستری است که هر لحظه امکان شعله گرفتن آن بسیار است. از یک طرف مقابله با گروه‌های تندرو به ظاهر اسلام‌گرا برای دولت آلمان مشکل است و از طرف دیگر احزاب راست افراطی نیز هر چند برای تحقّق اهداف سیاسی خود امّا با توان زیاد علیه این موضوعات جبهه‌گیری می‌کنند.
 حال این سوالات به وجود می‌آیند که امنیت آلمان در آینده آیا مانند پاریس به خطر می افتد؟ و یا وضعیت و برخورد مردم آلمان با مسلمانان چگونه خواهد بود؟ دولت آلمان چه چاره‌ای را خواهد اندیشید؟


انفجار پاریس دقیقاً هنگام پخش بازی آلمان در فرانسه اتّفاق افتاد، در ادامه این نگرانی وجود داشت که آیا این تهدیدات در آلمان تکرار خواهد شد یا خیر؟ در ادامه بازی آلمان مقابل هلند در شهر هانوفر در حالی کنسل شد که ساعتی قبل از آن وزیر داخلی و صدر‌اعظم آلمان به همراه مسئولان امنیتی به این نتیجه رسیدند تا این بازی انجام نشود. در این بین نیز کنسرت‌ها و مراسمات دسته‌جمعی دیگر هم تشکیل نشد. با این اتّفاق مردم آلمان نیز بیشتر شوکه شده و اعتراضاتی را در فضای مجازی و در عموم علیه سیاست‌های مهاجرپذیری مرکل، علیه گروه داعش و عد‌ّه‌ای نیز علیه مسلمانان انجام شد.


تهدید و فرصت برای چهره‌ی واقعی اسلام در اروپا


آنچه که مسلّم است، این است که آلمان و دیگر کشورهای اروپایی بیشتر یا کمتر با تهدید حملات داعش برخوردار خواهند بود، امّا مسأله دیگر حضور چند ده میلیونی مسلمانان در اروپا نیز هست. به این معنی که نزاع میان مردم و مسلمانان خود به مناقشاتی خواهد انجامید که خسارت‌های مالی، ارزشی و سیاسی بسیاری را برای کشورهای اروپایی و به ویژه آلمان و فرانسه خواهد داشت. با این تفسیر است که در چند روز گذشته بیشتر مسئولین آلمانی در رسانه‌ها و بین مردم سعی دارند تا موضوع داعش را از اسلام و مسلمانان تفکیک دهند. آلمان با حدود چهار الی پنج میلیون مسلمان به طور جدّی باید این موضوعات را در نظر داشته باشد. با این حال واکنش‌های متفاوتی در بین مردم وجود دارد که آیا حاضرند اسلام و مسلمانان را از گروه‌های تندروی اسلام نما تفکیک دهند یا خیر. در اینجا برای تصویر اسلام نیز هم تهدید به شمار می‌آید و هم فرصت. ممکن است مردم به طور مثال با یک انفجار در آلمان نیز به سمت اسلام و مسلمانان هجوم آورده و اسلام را دینی تندرو بخوانند که در این شرایط زندگی برای مردم مسلمان در آلمان سخت می‌شود و یا با ادامه روند آرامش و عدم تکرار موضوع پاریس به خوبی فاصله‌ی چهره‌ی واقعی اسلام از گروه‌های تندرو به خوبی مشخّص شود.
در هر حال نقش دولت آلمان در این مناقشات بسیار اهمیت دارد که البتّه تا اینجا با توّجه به مسأله امنیت و حفظ آرامش در جامعه سعی داشته‌اند تا مردم را با این مسائل آشنا سازند.


منبع:خبرآنلاین
انتهای پیام/



 برای آگاهی از آخرين اخبار و پيوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان اينجا را کليک کنيد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.