در ادامه گفتوگویی در رابطه با مسائل اخلاقی و آسیبهای مداحی را با این ذاکر اهل بیت(ع) میخوانید:
شما راز موفقیت یک مداح که میخواهد شما را الگوی خود قرار دهد، چه میدانید؟
اولاً مداحی افاضه و لطف الهی است. خیلیها به طور ارثی و ژنتیک از صدای خوبی برخوردارند، خیلیها با خبر نمیشوند و بعضی با خبر میشوند و در راه دیگری قرار میگیرند و برخی هم در راه مداحی قرار میگیرند. این لطف خداست در حالی که هر کس به هر کاری مشغول است باید وظیفه خود را به احسن وجه انجام دهد، باید کار و تلاش کند. مداح برای موفقیت باید شعر خوب انتخاب کند و با اهلش مشورت کند؛ وقت برای حفظ و مرور شعر و خواندن مقتلهای مختلف بگذارد و اگر کار نکند به نتیجه نمیرسد، اما در این کار به طور خاص باید عنایتی از جانب آنهایی که ممدوح ما هستند بشود و برای افاضه آنها هم باید ما قدمهایی برداریم در راهشان و زمینه را مساعد کنیم و خودمان را در معرض قرار دهیم تا آن نفخه قدسی دمیده شود. یکی از طرق آن دعای خاص پدر و مادر است؛ برای ویژگی مداح باید طوری عمل کند که از دعای خاص پدر و مادر بهرهمند شود و این لازمه ویژگی خاص اخلاقی مداح است. رمز دومش عنایت ویژه اهل بیت(علیه السلام) است و اینکه خودش باید سر و سرّی با اهل بیت(علیه السلام) در خلوت داشته باشد، تهجد و بیداری شب و راز و نیاز با خدا داشته باشد، اینها همه فراهم کردن زمینه است تا فیض برسد.
الان مشاهده میشود که برخی برای شهرت وارد مقوله مداحی میشوند، اما برخی مداحان هم شهرت و هم عزت و بزرگی خاصی دارند، شما این حب شهرت را چه طور میبینید؟
اگر هر مؤمنی در هر کاری هدفش شهرت باشد، این کارش را باطل میکند، همان ریایی که منع شده همین است، اگر مداحی عبادت است باید قربه الی الله باشد، وقتی برای مشهور شدن میخوانم پس یعنی قربه الی الله نیست، قربه الی المخلوق است اما از طرفی در دعاها یا همین زیارت امین الله داریم «محبوبه فی ارضک و سمائک» خدایا مرا محبوب در آسمان و زمین قرار بده. باید از خدا بخواهیم. مقام معظم رهبری هم یک بار در جمع ورزشکاران به این نکته اشاره کردند که شما یک کاری کنید محبوب در آسمان و زمین بشوید. مداح یک موقعی صدایی دارد و مشهور است، اما وقتی آن صدا افول می کند دیگر کسی دورو برش نیست. مداحی یک عبادت است یک وسیله قرب به خداست. امام راحل میفرمودند: عزاداری از افضل قربات الی الله است. وقتی کسی محبوب خدا شد روایت داریم که خدا به جبرئیل میگوید: جبرئیل من او را دوست دارم، تو هم دوست بدار و جبرئیل به ملائکه میگوید و همه مؤمنین او را دوست میدارند. امام راحل را این همه زدند که محبوب نباشد، شاه با آن همه ثروت و کاخ و شکارگاه این همه جلوی نام امام را گرفت، اما همین شاه الان یک قبر در ایران برای خود ندارد، هر که ارتباطش با خدا بیشتر شد، دوامش بیشتر است.
خودسازی و استاد اخلاق چه تأثیری در حرکت یک مداح دارد؟
-مسلماً هر کاری استادی میخواهد و مراحل اخلاقی را میخواهد اما مرحله اولیهاش به فرموده بزرگان اخلاق مثل آقای بهجت میفرمودند: هر بدی را که میداند انجام ندهد و هر خوبی که میبیند انجام بدهد. واجبات را انجام بدهد اینها نیاز به استاد ندارد و هر کسی خودش میداند اما اگر در مرحله بالاتری رفت برای اینکه چه چیزی الهام شیطانی است یا نه آنجا استاد میخواهد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «ان الحسن من کل احد حسن و منک الاحسن لمکانک منا»؛ خوب از همه خوب است و از تو خوبتر به خاطر نزدیکی تو به ما و بدی از همه بد است از تو هم بدتر است، مداحان بخواهند و نخواهند وابسته به امام حسین(علیه السلام) هستند.
مداح باید بیش از دیگران مراقب باشد در معنویت یک قدم جلوتر باشد و در امور مادی یک قدم عقبتر باشد؛ اگر این نشد اثرش کم میشود کما اینکه میبینیم در جامعه جمعیت پای محافل زیاد اما اثر کم است. مداح در کار خود یک معلم است، باید به شدت از کارهای ناپسند حتی مکروهش جلوگیری کند تا اینکه شاگردان و مریدان و مستمعانش به حرام نیفتند. اگر مداح را بفهمند فحاشی میکند یا عمل زشتی انجام میدهد آنها صد برابر بدتر را انجام میدهند، حتی اگر در خفا هم انجام شود، اثر خود را میگذارد اینطور نیست که کسی در خفا فاسد باشد و در علن اهل خیر و احسن باشد و دیگران نفهمند، هر کوچکترین عملی که انجام دهی در سطح دنیا اثر میگذارد، منتهی اهلش میفهمند. الان من حرف میزنم هوا جابجا میشود و تا آن طرف دنیا را جابجا میکند، اگر خطایی هم انجام بدهم همین طور است، اگر آن طرف دنیا اهل دلی باشد، متوجه میشود.
شما خودتان چه اساتیدی در این زمینه داشتید؟
اگر ما چیزی داشته باشیم از طریق همانها و دعای پدر مادر است، نفس مرحوم آقای حق شناس و شیخ محمود تحریری است، نفس شهید شیخ محمود غفاری است، نفس حضرت آقای جاودان است، نفس مرحوم حاج آقا جواد و حاج حسن محبی است که شغلش معلمی بود و در ورود ما به این مسائل خیلی نقش داشت و به هر جهت بیشتر در مقابل این افراد زانو زدیم و از محافل مداحان استفاده کردیم.
مهمترین نیاز مداحان امروز را چه میدانید؟
نیاز مداحان زیاد است یک نیاز مهمشان در عرصه شعر و شاعری است که اولاً باید سعی کنند اطلاعات ادبیاتشان و شعر و شاعریشان بالا رود. سطح اطلاعات پایین است شعر ضعیف خوانده میشود، اما اگر معلومات بالا بیاید متوجه میشوند. الان به مداح میگوییم نخوان شعری را، باز دفعه بعد میبینیم تکرار میشود. اما اگر سطحش بیاید بالاتر و شعرهای حافظ و سعدی و آقای موید، سازگار و انسانی را خواند متوجه میشود شعر را.
همچنین باید مطالعهای هم روی مقتل داشته باشد که بالاخره روضههای صحیح از ناصحیح را تشخیص دهد که الفاظی را به کار نبرند که با اصول کلی نهضت امام حسین(علیه السلام) اصلا نمی خواند. به خصوص جوانها اکتفا نکنند به شنیدن از این و از آن، الحمدلله سطح تحصیلات در کشور ما بعد از انقلاب بالا آمده است، مداحان از تحصیلات دانشگاهی بالا برخوردار هستند، اما روضهها را از دیگران میگیرند، به جای اینکه مطالعه کنند. الحمدلله کتاب در این زمینه فراوان است و نسبت به سابق خیلی زیاد شده و باید مطالعه کنند و در پردازشش تلاش کنند، الان شعرهای ضعیف زیاد شنیده میشود و مطالبی که نقل میشود گاهی اوقات خیلی سست و ضعیف است. ضمن اینکه حرفهای اساتید را به گوش جان بپذیرند.
مقتلهایی که توصیه میکنید برای مداحان چه مقتلهایی است؟
تحقیق وسیعی آقای ری شهری با گروهی انجام دادهاند و کتابهایی به نام دانشنامه امام حسین(علیه السلام) چاپ شده، در جلد اول آن مقاتل مختلف توضیح داده شده و در جلدهای دیگر مقاتل مختلف به تناسب آورده شده است که میتوانند به آن رجوع کنند. همچنین حاج شیخ عباس قمی هم کتبش روح دارد و هم خیلی محتاط بوده است مثلاً «منتهی الامال» که زندگینامه چهارده معصوم(علیه السلام) است و در هر قسمت هم مقاتل آمده است. مقاتل دیگری مثل «لهوف» سید بن طاووس یا مقتل سیدمهدی پیشوایی که خوب جمعآوری شده است. مداحان میتوانند آنها را بخوانند و بعد بپردازند اگر عین آن گفته شود شاید زیاد جذابیتی نداشته باشد.
استفاده از زبان حال در روضه چه طور باید باشد؟
زبان حال همانطور که اسمش پیدا است؛ یعنی اینکه حالتی را آدم میبیند و از آن حالت برداشت میکند و باید به آن حالت بخورد و قرینه داشته باشد که این خصوصیت زبان حالش اینچنین است. گاهی اوقات نقلهایی به عنوان حال میکنند مثل اینکه تشخیص نداشته باشند زبان حال یعنی چه! نقل تاریخی میکنند که امام حسین(علیه السلام) این چنین گفت یا حضرت عباس(علیه السلام) اینچنین گفت وقتی میپرسی کجا نوشته شده است، میگویند زبان حال است! مثلاً این زبان حال است که حضرت اباالفضل رفتند در شریعه دست را بر زیر آب برداشتند اینکه از «فذکر عطش الحسین» این زبان حال است که حضرت اباالفضل(علیه السلام) در نهر آب بوده و راوی هم دور بوده به زبان هم نشنیده که میگوید و برداشتش است گفته پس لابد یاد عطش امام حسین(علیه السلام) افتاد این میشود زبان حال. می تواند کس دیگری هم برداشت دیگری داشته باشد کما اینکه دارند اینکه آب را برداشته و بعد پرتاب کرده «و رمی الماء» رمی یعنی انداختن، داشته با دلش با آب حرف می زده که ای آب تو اینجایی اما امام حسین(علیه السلام) و بچههایش تشنهاند. این یک نمونه زبان حال است نه اینکه بنشینند از خودشان هرچه بخواهند ببافند و بگویند این زبان حال است!
اخیراً برخی فرقههای افراطی در شیعه دیده میشود که ایجاد تفرقه میکنند، نظر شما درباره اینها چیست؟
اینها ایجاد تفرقه می کنند و کارهایی می کنند که موجب کوبیدن شیعه و تفرقه بشود و استدلالات ضعیفی می کنند با دستورات دین ما با دستورات ائمه(علیه السلام) که ما دم از ایشان میزنیم نمیسازد، خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) که حقیقت ولایت است، وقتی میبیند اسلام در خطر است ۲۵ سال صبر میکند، این درس است اینها اگر آن زمان بودند اشکال میکردند که چرا فریاد نمیزنی و در قرآن داریم که وقتی حضرت موسی(علیه السلام) از کوه طور برگشت و دید قوم و قبیلهاش گوسالهپرست شدهاند و با هارون در افتاد، گفت چرا گذاشتی اینها گمراه بشوند و چرا اعتراض نکردی، هارون جواب داد: من ترسیدم تفرقه بیفتد و شما بیایی بگویی چرا ایجاد تفرقه کردی، موسی با این حرف ساکت شد و پذیرفت. یعنی گوسالهپرستی را صبر کرد و تفرقه این قدر مهم است. حالا بیایند در جای امن و راحت به این و آن بد بگویند و لعن کنند این شجاعت است؟ اینها لعن کنند و در جای دیگر عدهای شیعه به خاطر این مسائل کشته بشوند. آقای جاودان میفرمود که از دوستانشان را یکی از فرقههای تکفیری گرفته بودند که این فرد نیز به طریقی نجات پیدا کرده بود و میگفت شیعیان را میکشتند؛ همین نوارهای فلان آقا را میآوردند و میگفتند ببین چطور دارد میگوید و میزدندش. آیا این سزاوار و خداپسند است؟ نه به هیچ وجه.
سخن آخر…
ائمه اطهار(علیه السلام) کلهم اجمعین برای دهه عاشورا یک ویژگی خاصی بعنوان عزاداری قائل بودند حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از اول ماه به عزا می نشست و این دهه را دهه عزاداری قرار می داد اگر کسی در لابه لای این دهه به هر عنوانی از این مسیر خارج شود، مثلا به عنوان عروسی حضرت قاسم(علیه السلام) برخی شنیدهام کف میزنند این خلاف سیره ائمه(علیه السلام) است. سیره ائمه در این دهه اقامه عزاست، به خصوص این دهه، توصیهشان راجع به این است. اگر کسی از این مسیر خارج شود از سیره اهل بیت(علیه السلام) خارج شده است.
منبع: هیئت رزمندگان اسلام
برای عضویت در کانال تلگرامی هیئت رزمندگان اسلام
اینجا کلیک کنید
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/