با ظهور افکاری که بعدها تبدیل به کمونیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم و... شد؛ هرکدام از این مکاتب فکری در پی ایجاد یک آرمان شهر برای مردم سرزمینشان بودهاند و داعیه یک نظام مطلوب را برای حکمرانی و اداره جامعه خویش در سر میپروراندند.
هر اندازه که از تحولات در اقتصاد و سیاست و معادلات جهان می گذرد؛ عدم کفایت این نظریههای سیاسی غربی بیش ازبیش احساس میشود؛ چرا که نتیجه این نظامها و تئوریها در نهایت دستاوردی جز بروز یک نظام سرمایه داری (Capitalism) را برای شهروندان غربی نداشت.
با تولد انقلاب اسلامی ایران در مشرق زمین بیم آن می رودکه پایههای تفکرات غربی متزلزل گردد.
با پیدایش یک حکومت ایدئولوژیک بر مبنای رابطه با مردم کشورهابویژه به مردمی که تحت استعمار واستثمار دولتهای خودزندگی می کنند؛ زنگ خطر بزرگی را برای کشورهای غربی به صدا درآورد.
با نگاهی به ویژگیهای متعدد به انقلاب ایران که بزرگترین وپایدارترین نوه انقلاب در منطقه ودنیاست؛ میتوان به این نکته رسید که برای اداره دنیا یک ایده و تئوری جدیدی در راه است.
از بارزترین شاخصه های انقلاب اسلامی ایران: اتکا به نیروی بالقوه مردمی -عدم وابستگی به بلوکهای شرق و غرب برای رسیدن به پیروزی- وجود یک رهبر کاریزماتیک در رأس هرم-سرعت در اشاعه انقلاب به سایر ملتها به نسبت انقلابهای دیگر-تکیه بر آرمان و ارزشها؛اختلاف این مکاتب نظریه پردازی را با اهداف انقلاب ایران نشان میدهد.
نظام سرمایه داری غرب با سلطه گری بر مردم همواره در پی انباشت پول و ثروت برای حاکمان خود بوده است که این موضوع باعث اختلاف شدید طبقاتی در لایههای عظیمی از جامعه شده است. در اواخر دهه هشتاد میلادی ما شاهد فروپاشی رویه سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی بودهایم و امروز ما نظارهگر نشانههای پایان تاریخ سایر ایسم ها با توجه به تحولات اقتصادی وسیاسی درجامعه جهانی هستیم. در سوی دیگر نظام ایران دارای مبنای ارزشی بوده و هدف آن حمایت از ملتهای مظلوم و ستم دیده است.
در هر
صورت طی یک قرن اخیر بی توجهی به ابعاد ارزشی ومعنوی انسانها وگسترش دامنه
مادی گرایی عملا ناکارآمدی ایسم ها را به منثه ظهور میرساند.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
گزارش از محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/