به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش مرد میانسالی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: چند ماه پیش بود که با همسرم آشنا شدم. او 25 سال از من کوچکتر بود و درواقع جای دخترم بود. اما بعد از کمی آشنایی متوجه شدم به علاقه دارم. با توجه به پول و ثروتم می دانستم که او به من جواب مثبت خواهد داد و می توانم او را بدست بیاورم.
وی افزود:از طرفی مدتی بود که از همسرم جدا شده بودم و تنهایی داشت مرا آزار می داد. برای همین به همسر دومم پیشنهاد ازدواج دادم و او هم قبول کرد. من هم که خیلی خوشحال بودم خیلی زود او را به عقد خودم در آوردم و بعد از مراسم عروسی مجلل و باشکوه زندگی مشترک ما آغاز شد. من همیشه سعی می کردم تا هرچه همسرم می خواهد در اختیارش قرار دهم تا او هیچ وقت رهایم نکند. ولی همه تصوراتم اشتباه از آب درآمد.
مرد میانسال ادامه داد:همسرم فقط به دنبال پول بود و هیچ وقت به من کوچکترین محبتی نمی کرد. هیچ جا با من نمی رفت و همیشه مرا در خانه تنها می گذاشت. حالا هم که چند وقتی است سرکار می رود و هیچ وقت در خانه نیست. به او می گویم تو که نیازی به پول نداری پس چرا سرکار می روی و مرا تنها می گذاری او هم می گوید در خانه حوصله اش سر می رود و باید سرکار برود. از وقتی ازدواج کردم از قبل هم تنها تر شده ام و یک روز خوش ندارم. من می دانستم همسرم به خاطر پول با من ازدواج کرده، ولی حداقل دوست داشتم در کنار این پول به من هم توجه کند. اما همچنان تنها هستم. برای همین به دادگاه آمده ام تا دادخواست طلاق بدهم.
بعد از صحبت های این مرد قاضی همسرش را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود.
انتهای پیام/