وی ادامه داد: آیندههای ممکن، آیندههایی هستند که دور از انتظار هستند و بر مبنای طوفان فکری و نیز براساس گزارههای غیر متقربه در ذهن انسانها شکل میگیرد و ترسیمی از تصویر آینده است.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: در میان این آینده ممکن، هرچه به خط امکان بروز بیشتر وضعیت یافتن آیندهها نزدیک شویم و از عدم قطعیت نزدیک شدن، به امکان وقوع پیش میرویم، آیندههای محتمل شکل میگیرند و در این میان با ایجاد تصویری از مطلوبیتها و رحجانهای ارزشی ما برای تصویر آینده و ترسیم کردن آن، آینده مطلوب شکل میگیرد.
عضو هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران تصربح کرد: در این بین بایستی به تعریفی از دین و فرهنگ پرداخت و میتوان گفت فرهنگ آیین و اصول زندگی را در برگرفته که از منشا وحی و عقل کل برخوردار است که دین بخش خدا پروردهی حیات آدمی است و خداوند احد و واحد است و طبق نظریه فیثاغورث خداوند مبدا اعداد بوده و جز اعداد نیست و بایستی به این گونه پرسشها پاسخ داد که دین چه نسبتی با فرهنگ دارد و آیا میتوان بین دو مقوله، ارتباط «این همانی»، «جانشینی» و یا «همنشینی» قائل شد.
وی افزود: اگر بتوان این دو را بهجای یکدیگر بهکار برد، پس میتوانند جانشین باشد و در غیر این صورت تنها در کنار یکدیگر مطرح خواهندشد.
مطهرنیا عنوان کرد: همچنین میتوان گفت دین پرتابشگر گزارههای صادقی است که از منبع وحی ساتر شده و توسط جامعه انسانی پذیرفته میشود، اما فرهنگ بخش انسان پرداخته حیات انسان است که منشا فرهنگ انسان و پرداختههای انسانی یعنی کاشتن و پرورش دادن است را شامل میشود.
این تحلیلگر مسائل فرهنگی گفت: در مقابل امکان اینکه اصول و ارزشهایی از دین اتخاذ شود، وجود دارد چرا که نمیتواند در خود دین به هنجار تبدیل شود و این وظیفه فرهنگ است، میتوان به این موضوع اشاره کرد که اصول و ارزشها آرمانهای انتزاعی هستند که گزارههای راستین و حق دین از طریق وحی آمده و بهصورت آرمانهای جامعه انسان و مجموعه انسانها پردازش و پرداخته میشود.
وی اضافه کرد: هنجار نیز به معنای اصول و قواعد تعریف شده از یک سو است که ز سوی دیگر موجودات نمادین یعنی ابزاری که توسط انسان ساخته میشود را دربرمیگیرد.
عضو هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران خاطرنشان کرد: فرهنگ بخش انسان پرداخته و جمعیت پردازش شده حیات انسانی است و دین و فرهنگ هر دو جمعیت میپذیرند و تفاوت در منشا این دو است و دین و فرهنگ با یکدیگر ارتباط همنشینی دارند و همنشینی آن، همنشینی منشا و محتوا نیست، بلکه همنشینی ناشی از تکمیل یکدیگر برای عینیت یافتن حوزه حیات جمعی را شامل میشود.
مطهرنیا با بیان اینکه اگر در وضعیت کنونی بخواهیم آینده را پیشبینی کنیم به این نتیجه میرسیم که چه نسبتی بین دین و فرهنگ وجود دارد گفت: آنچه که به عنوان اصل حاکم وجود دارد رابطه «این همانی» میان فرهنگ و دین است و در هم تنیدگی فرهنگ و دین به این شکل موردی است که از نظر ما مطلوب نیست.
وی خاطرنشان کرد: وظیفه و کارکرد فرهنگ، دادن الگوهای عملی رفتاری در حوزه زندگی شخصی، فردی، اجتماعی و الگوهای عینی کنشی در حوزه زندگی ملی، بینالمللی و منطقهای برای پیاده کردن گزارههای راستین پذیرفته شده دینی در حیات معنوی است که در اینجا نقش انسان و مجموعه انسانی شکل میگیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران ادامه داد: اگر در جامعهای فرهنگ پویا وجود داشته باشد، از نظریات مخالف استقبال میکند چرا که با وجود این نظریات است که میتواند حرف حق خود را نشان دهد و در صورت عدم وجود این فرهنگ پویا، جایگاه دین و فرهنگ مشخص نیست درهم تنیده شدهاست.
انتهای پیام/گ.