یک پژوهشگر رسانه معتقد است: در فاجعه منا رسانه‌های ما به گونه‌ای برخورد نکردند که افکار عمومی جهان را قانع کنند.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان سیدرضا خوشرو گفت: اگر رسانه‌های ایران آن موقع آنجا حضور داشتند، قطعا رقابت رسانه‌ای سر این موضوع شکل می‌گرفت که چه کسی تصویر فجیع‌تری را نشان می‌دهد. رقابت بر سر فجیع‌تر بودن تصویر شکل می‌گرفت، در حالی که از منظر استراتژیک این برداشت، برداشتی غیرحرفه‌ای از سوی رسانه‌های ما در مواقع بحران‌هاست. در حالی که به عنوان مثال دولت آمریکا با پوشش رسانه‌ای که از 11 سپتامبر داشت، توانست افکار عمومی جهان را قانع کند که به افغانستان حمله کند. آمریکا این حق را از طریق پوشش درست رسانه‌ای برای خود ایجاد کرد.
 
این پژوهشگر رسانه و مدرس دانشگاه درباره‌ی رقابت رسانه‌ها در شرایط بحران و اینکه کدام رسانه در بحران اثربخش‌تر است، گفت: در سرفصل‌های رسانه‌ای امروز، ما شبکه‌های اجتماعی را داریم. اما قبل از اینکه فرهنگ مصرف رسانه‌ای این گونه شبکه‌ها چه برای استفاده‌کنندگان به عنوان کاربر و چه برای آن‌هایی که مخاطب شبکه‌های اجتماعی می‌شوند نهادینه شود، استفاده بی‌حد و حصر این شبکه‌ها را شاهدیم. از آن طرف در مواقع بحرانی هم به دلیل سرعت بالای انتشار، همه‌گیری و همه‌جانبه بودن، این شبکه‌ها بر موجی که ایجاد شده است سوار می‌شوند و به نوعی خودشان موج ایجاد می‌کنند. اِشکال بزرگ این شبکه‌ها غیررسمی بودن و غیرقابل اعتماد بودن اخبار منتشرشده است.
 
او ادامه داد: طبیعتا در حوزه مدیریت بحران و نقش رسانه‌ها، از یک مجرای غیررسمی نمی‌توانیم اخبار و اطلاعات را داشته باشیم و استفاده از آن‌ها بحران‌سازتر می‌شود؛ یعنی بحران را بحرانی‌تر می‌کند. ما شایعات را مکررا در شبکه‌ها در مواقعی که بحران به وجود می‌آید شاهد هستیم؛ به عنوان مثال در فاجعه منا این اتفاق افتاد. ما در تعریف یک شایعه این را داریم که وقتی خلأ اطلاعاتی به وجود بیاید شایعه شکل می‌گیرد و مردم و مخاطب در موقعی نیاز به اطلاعاتی پیدا می‌کنند که مهمترین موقع و مواقع آن بحران‌هاست که نیازمند اطلاعات هستند و اگر اطلاعات نرسد و مسدود باشد مخاطبان شروع به شایعه ساختن می‌کنند و نیاز اطلاعاتی خودشان را با قصه‌گویی و شایعه پراکنی جبران می‌کنند.
 
وی در ادامه با اشاره به فاجعه منا، توضیح داد: در فاجعه منا ما شاهد مسدود شدن راه‌های خبر رسانه و اطلاع‌رسانی صحیح از سوی دولت عربستان بودیم و دیدیم که سعودی‌ها نه اطلاع دقیقی می‌دادند که چه اتفاقی افتاده، نه دوربین‌های مداربسته فیلم‌ها را نشان دادند و نه حجم کشته‌ها را اعلام کردند و نه امکان دسترسی خبرنگاران آزاد دیگر کشورها را ایجاد کردند تا اطلاعات را دریافت کنند. روز اول و دوم ما شاهد این اتفاق بودیم که هیچ نوع دسترسی به افراد بستری در بیمارستان‌ها، محل حادثه و سردخانه نداشتیم. این عدم دسترسی به اطلاعات و عدم اطلاع‌رسانی نامناسب خود دولت عربستان منجر به این شد که در شبکه‌های اجتماعی شایعه شکل بگیرد. به طور مکرر شاهد بودیم که خبر فوت افراد مشهور هم در این جریان پخش می‌شد یا خبر و شایعاتی منبع بر دلایل حضور کاروان فلان فرد و همچنین استفاده از گازهای سمی و انواع و اقسام تحلیل‌ها ساخته می‌شد و به عنوان عامل حادثه هم ذکر می‌شد یا واکنش‌ها و پیامدها مکرر شکل می‌گرفت. به دلیل اینکه ما دسترسی به منبع خبر معتبر نداشتیم.
 
این استاد ارتباطات درباره‌ی انتشار بی‌رویه‌ عکس‌ و فیلم‌ از یک بحران و اینکه این سیاست اغلب برای مطرح شدن رسانه‌هاست یا کمک به وضعیت موجود؟ توضیح داد: استراتژی رسانه‌ای و راهبرد رسانه‌ای در مواقع بحران به هر حال توسط متولیان رسانه‌ها اتخاذ می‌شود. گاهی اوقات موقعی که حادثه و فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد به ویژه حادثه غم‌باری اتفاق می‌افتد، دروازه‌بانان خبر ما خودشان هم درگیری عاطفی پیدا می‌کنند و تحت تأثیر قرار می‌گیرند. از جمله فاجعه منا که عموم مردم از جمله دروازه‌بانان خبر، تحت تأثیر قرار گرفته و احساسی و عاطفی با این رویداد برخورد کردند. در نتیجه هجمه گسترده‌ای از فیلم و عکس از لحظات جان کندن افراد، همچنین تپه‌هایی از حجاجی که کشته شده بودند و حجاجی که نمی‌توانستند نفس بکشند و ... منتشر شد که عمدتا از لحاظ رسانه‌ای پخش کردن آن‌ها کار غیرحرفه‌ای است.
 
خوشرو گفت: تصاویر فجیع از منا به جهت اینکه دروازه‌بانان خبر و متولیان رسانه‌ای ما عاطفه و احساسشان قلیان پیدا کرده بود، در حال انتشار بود. این فضا وقتی در شبکه‌های اجتماعی عمومیت پیدا کرد، دروازه‌بانان رسانه‌های ملی و رسمی ما هم متأثر بودند و به واسطه آن‌ها متأثرتر هم شدند و ما می‌بینیم که بخشی از این فیلم‌ها و تصاویر از برخی رسانه‌های رسمی هم منتشر شد. چه آن‌هایی که رئال بوده و چه آن‌هایی که شایعه بود، مثل عبور کاروان شاهزاده سعودی که رسانه رسمی هم آن را منتشر کرد. حتی شبکه های رسمی ما از جمله پرس تی‌وی، شبکه خبر هم آن را منتشر کردند. در حالی که این می‌توانست جزو عملیات فریب دشمن باشد. در شرایطی که با یک کشور متخاصم روبه‌رو هستیم و در جبهه‌های مختلف دیپلماتیک با هم درگیری داریم و در بعضی جاها درگیری‌ها کمی خشن‌تر و نظامی‌تر است. در سوریه و لبنان رویارویی داریم و دشمن ممکن است طبق عملیات فریب، برای ما دام طراحی کند و فیلم‌هایی را در دسترس قرار داده باشد که ما با استناد به آن‌ها، دلایل حادثه را سروصدا کنیم. ولی از آن طرف چون خودشان می‌دانستند فیلم معتبر نیست و ما هم چک نکرده و احساسی با آن برخورد کردیم، این سناریو و این گزاره را بعد از تکذیب آن‌ها که این فیلم مربوط به سال 2012 است، از دست دادیم و دیگر ما تا آخرین جریان نخواهیم توانست اثبات کنیم یا ادعا کنیم که کاروانی از اینجا عبور کرده و راه کاروان حجاج را مسدود کرده است. به دلیل اینکه ما درگیر احساسات شدیم. فیلمی که در بسته‌های مختلف مجازی پخش شده بود را بدون راستی آزمایی و اعتبارسنجی پخش کردیم.
 
خوشرو در بخش دیگر از گفت‌وگوی خود با بیان اینکه با انتشار فیلم‌ها و تصاویر از لحظه جان دادن حجاج در رسانه‌ها به حقوق آن‌ها احترام نگذاشته‌اند، توضیح داد: هیچ انسانی دوست ندارد فرایند جان دادنش از رسانه‌ها و تلویزیون پخش شود و همه مردم آن را تماشا کنند. علاوه بر اینکه حقوق آن فرد رعایت نشده است. خانواده‌های آن‌ها نیز دلشان نمی‌خواست تصاویر لحظه مرگ عزیزانشان جلوی چشمانشان باشد. از طرفی نگرانی برای خانواده‌هایی ایجاد کردیم که عزیزانشان در حج حضور دارند و از منظر دیگر نیز برای عموم خانواده‌های ایرانی با انتشار این تصاویر تأثیر روانی بدی گذاشته شد که این تصاویر به شکل رئال و مستندگونه مدام انتشار پیدا می‌کرد. از منظر فریضه دینی نیز ما با پخش مکرر تصاویر، یه یک اشتباه دیگر دامن زدیم و آن اینکه فوبیای حج ایجاد کردیم.
 
وی در ادامه از منظر رسانه‌ای نیز به فاجعه منا و بحران‌ها پرداخت و گفت: در جریان منا به لحاظ استراتژی رسانه‌ای در مواجهه با دولت سعودی جدای از رویارویی‌هایی که با آن‌ها داریم، اشتباهاتی داشتیم و آن تأکید رسانه‌ها بر احساسات، عواطف و انتشار تصاویر له شدن حجاج بود. در جریان طوفان کاترینا یا حادثه 11 سپتامبر، آیا رسانه‌های حرفه‌ای جهان، تصاویری از له شدن یا آدم‌های متلاشی شده منعکس کردند؟ به عنوان مثال در همین 11 سپتامبر تصاویری از لحظه انفجار، امدادگران و خرابی‌ها و مردمی را می‌بینیم که وحشت زده‌اند، هیچ تصویر جنازه‌ای را نمی‌بینیم. شاید وحشتناک‌ترین تصویری که از حادثه 11 سپتامبر وجود دارد و شما هر چه بگردید از آن وحشتناک‌تر وجود ندارد، سقوط یک فرد از ساختمان این برج‌های دوقلوی آمریکاست که در پشت این تصویر، نمای شیشه‌ای و پنجره‌ها را می‌بینیم. قطعا در فاجعه‌ای با این ابعاد می‌توانیم تصاویر وحشتناکی نشان دهیم. اگر رسانه‌های ایرانی آن موقع آنجا حضور داشتند قطعا رقابت رسانه‌ای بین این شکل می‌گرفت که چه کسی تصویر فجیع‌تری را نشان می‌دهد و این برداشت غیرحرفه‌ای رسانه‌های ما در مواقع بحران‌هاست. در حالی که به عنوان مثال از منظر استراتژیک‌ راهبردی، دولت آمریکا با پوشش رسانه‌ای که از 11 سپتامبر داشت، توانست افکار عمومی جهان را قانع کند که به افغانستان حمله کند. چند هفته بعد از این واقعه به افغانستان حمله کرد، کلی بی‌گناه و مردم عادی را به غیر گروه القاعده و طالبان کشت ولی صدایی از افکار عمومی جهان بلند نشد. برای اینکه افکار عمومی جهان قانع شده بود که آمریکا حق دارد در پاسخ به حادثه 11 سپتامبر به این کشور حمله کند. امریکا این حق را از طریق پوشش درست رسانه‌ای برای خود ایجاد کرد و هیچ تصویر فجیعی از آدم‌های له شده که تأثیر یک هفته‌ای روی مخاطب بگذارد هم پخش نکرد. یک تأثیر بلند مدت گذاشت و عمق فاجعه را نشان داد نه صورت فاجعه و آن را تبدیل به یک ناراحتی و عصبانیت و آسیب بزرگ در افکار عمومی جهان کرد بدون اینکه اجساد له شده‌ای را نشان دهد. در موارد مشابه طوفان کاترینا را می‌بینیم که رسانه‌های حرفه‌ای هیچ جنازه‌ی غرق شده‌ای را نشان ندادند، امداد را نشان می‌دادند و عمق فاجعه که شکل گرفته است. با این کار هم به حقوق جانباختگان احترام می‌گذارند و هم نگاه استراتژیک دارند که از آن بهره‌برداری درستی کنند. در حالی که در فاجعه منا رسانه‌های ما طوری برخورد نکردند که بتوانیم برای برخوردهای احتمالی با عربستان افکار عمومی جهان را قانع کنیم.

 برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان اینجا را کلیک کنید.

منبع: ایسنا
انتهای پیام
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.