حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان گفت: اولیاء خدا بیشترین گریه‌های‌شان به‌خاطر رفتار بد نبوده است، بلکه به‌خاطر عشق‌بازی با هدف بوده است.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امسال هشتمین سالی است که حجت الاسلام علیرضا پناهیان سخنران دهۀ اول محرم هیئت دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)-هئیت میثاق با شهدا- است و میثم مطیعی نیز مانند سالهای گذشته عهده‌دار مداحی این بزرگترین مجلس عزاداری دانشگاهی در منطقۀ شمال غرب تهران است. بخش‌هایی از اولین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «برای نزدیک شدن به خدا» را در ادامه می‌خوانید:

یکی از جاهایی که شیطان ما را غافل می‌کند برخورد سطحی با «تعیین هدف» است/ باید بدانیم که «من دقیقاً می‌خواهم به کجا برسم؟»

یکی از اشتباهات رایج در زندگی ما آدم‌ها، این است که معمولاً انتخاب هدف و توجه به هدف را خیلی سطحی و به اجمال برگزار می‌کنیم. اساساً ما با مسألۀ «تعیین هدف» یک‌مقدار سطحی برخورد می‌کنیم و این یکی از جاهایی است که شیطان ما را غافل می‌کند. لذا وقتی از بعضی‌ها دربارۀ بسیاری از قسمت‌های زندگی‌شان بپرسید که «هدف شما دقیقاً چیست؟» پاسخ مشخص و دقیقی ندارند.
نداشتن هدف، داشتن هدف سطحی و نداشتن یک «هدفِ عالی خوب دقیق» یک آسیب و درد فراگیر است. انتخاب هدف آن‌قدر مهم است که حتی اگر نود درصد عمرمان را برایش بگذاریم، سود کرده‌ایم. باید بدانیم که «من دقیقاً می‌خواهم به کجا برسم؟»
در روز قیامت هم اول سرِ هدف، با انسان‌ها بحث می‌کنند و آنها را محاسبه می‌کنند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَحْشُرُ النَّاسَ عَلَى نِیَّاتِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَة»(محاسن/1/262) روز قیامت مردم بر نیت‌ها و اهدافشان محشور می‌شوند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّات‏»(مصباح‌الشریعه/53) ارزش عمل هم به این است که می‌تواند هدف ما را نشان دهد. لذا اگر ما اعمالی داشتیم که نسبت‌شان با یک هدف برجسته، روشن نبود، این اعمال به درد نمی‌خورند. یا اگر آگاهی‌هایی داشتیم که این آگاهی‌ها به هدف ننشست، به‌درد نمی‌خورند.

قبل از پرداختن به بندگی باید شاکلۀ روحی خود را بررسی کنیم/ قبل از اینکه «فرهنگ دینی» را به افراد منتقل کنیم، باید یک «فرهنگ انسانی» به آنها منتقل کنیم

ما قبل از اینکه به بندگی و دینداری و خداپرستی و معنویت بپردازیم، باید شخصیت و شاکلۀ روحی خودمان را بررسی کنیم. شاید آیۀ «کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاکِلَتِه»(اسراء/84) دلالت بر این معنا داشته باشد. قبل از اینکه بچه‌های خودمان را در مدرسه و دانشگاه، مذهبی بار بیاوریم، باید سبک زندگی را به آنها یاد بدهیم. قبل از اینکه فرهنگ دینی را به افراد منتقل کنیم، باید یک فرهنگ انسانی، به آنها منتقل کنیم.
در جامعه‌ای که فرهنگ انسانیِ درستی نیست و سبک زندگی صحیحی وجود ندارد، سخت می‌شود دین را جاانداخت. مثلاً انبیاء الهی که بیش از هر کسی، حریص به هدایت مردم بودند، می‌فرمایند: «اگر حیا نداری، دیگر هر کاری دلت می‌خواهد انجام بده؛ إِذَا لَمْ تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ مَا شِئْت‏»(امالی صدوق/510) چون زندگی بر پایۀ حیا استوار است و کسی که حیا ندارد، اساس کارش درست نیست. انسان‌ها قبل از دینداری، یک ویژگی‌هایی دارند که در اندازه‌های اجتماعی، به آن «فرهنگ» گفته می‌شود و در اندازه‌های فردی‌تر و در نوع زندگی به آن «سبک زندگی» گفته می‌شود. این خیلی مهم است که ما چگونه زندگی می‌کنیم.
باید تکلیف خود را با نوع و مدل تعیین هدف خودمان مشخص کنیم. یک فرق اساسی بین انسان و حیوان همین است؛ حیوان هدف بلندمدت ندارد، چشم‌انداز ندارد، عاقبت‌اندیش نیست. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِب‏»(غررالحکم/3367) عاقل‌ترین انسان‌ها کسی است که به عواقب «بیشتر» نگاه کند؛ نه اینکه یک‌بار نگاه کند و برود!

دین برای ما هدف تعیین کرده، ولی ما به این هدف نگاه نمی‌کنیم، درباره‌اش تفکر نمی‌کنیم ، و بهش تعلّق قلبی نداریم

متاسفانه ما اساساً به اهداف‌مان اهمیت نمی‌دهیم. و حالا که دین آمده و برای ما هدف تعیین کرده، ما به آن هدف «نگاه» نمی‌کنیم و دربارۀ این هدف، تفکر نمی‌کنیم و به این هدف تعلّق قلبی نداریم. این سبک زندگی ما غلط است؛ با این وجود، چگونه انتظار داریم دین ما را نجات دهد؟
آیۀ مربوط به سحرخیزی و موقع بیدار شدن برای نماز شب این است: «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّار»(آل‌عمران/191) کسی که هر شب برای نماز شب بیدار می‌شود و این آیه را می‌خواند که «خدایا، تو اینها را بیهوده نیافریده‌ای» در واقع به این فکر می‌کند که «خدایا! هدف تو از این آفرینش چه بوده است؟» یعنی با خواندن این آیه، دربارۀ هدف آفرینش فکر می‌کند و بعد هم این را به خودش ربط می‌دهد و دربارۀ هدف خودش فکر می‌کند و مناجات می‌کند «خدایا! مرا از اینکه از این هدف عالی دور بیفتم، جدا کن» یعنی مرا در مسیر این هدف قرار بده.

اولیاء خدا بیشترین گریه‌های‌شان به‌خاطر رفتار بد نبوده، بلکه به‌خاطر عشق‌بازی با هدف بوده

ائمۀ هدی(ع) و اولیاء خدا بیشترین گریه‌های‌شان به‌خاطر رفتار بد نبوده است، بلکه به‌خاطر عشق‌بازی با هدف بوده است. مدام به آن نقطه‌ای که می‌خواهند به آن برسند، توجه می‌کنند. ولی ما فقط جلوی پای خودمان را می‌بینیم و زیاد به هدف توجه نمی‌کنیم.
این عبارت خیلی رایج است که می‌گویند: «در آن تصادف یا آن بیماری، آن‌قدر وضعیت من خراب شد که مرگ جلوی چشمم آمد!» در حالی که در روایت می‌فرماید: اگر مردم در طول عمرشان یک‌بار جان می‌دهند، مؤمن روزی هفتاد بار جان می‌دهد(یَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً وَ یَمُوتُ‏ أَحَدُهُمْ‏ فِی‏ کُلِ‏ یَوْمٍ‏ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ مُجَاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ مُخَالَفَةِ هَوَاهُم؛ میزان‌الحکمه/حدیث 2916) یعنی او هفتاد بار تا دم مرگ می‌رود و می‌آید. خیلی‌ها باید یک حادثه‌ای برای‌شان رخ دهد تا دم مرگ بروند، ولی مؤمن با تفکر، آن نقطۀ نهایی را نگاه می‌کند و به آن نزدیک می‌شود، به حدّی که اصلاً در آن هدف دارد زندگی می‌کند و اینجا نیست!

هم باید هدف داشت، هم درباره‌اش اندیشید، هم بهش عشق ورزید/به اهدافت فکر کن! ابلیس دوست دارد به هدفت فکر نکنی و فقط به سمتش حرکت کنی

هم باید هدف داشت، هم باید دربارۀ هدف اندیشید، هم باید به هدف عشق ورزید. و اگر کسی تا این حد به هدفش بها بدهد، هیچ‌وقت هدف بد انتخاب نمی‌کند. چون وقتی کمی به هدفش نگاه کند و ببیند هدف بد یا بی‌ارزشی است، آن را کنار می‌گذارد. مثلاً اگر کسی هدفش این باشد که «یک مدرک تحصیلی بگیرد تا مردم بگویند که عجب آدم موفقی هستی!» اگر کمی به این هدفش نگاه کند و به آن فکر کند، از این هدف و زندگی به‌خاطر این هدف، متنفر می‌شود.
به اهداف خودت فکر کن! ابلیس خیلی دوست دارد که «شما به اهدافت فکر نکنی و فقط به سمت اهدافت حرکت کنی.» لااقل گاهی اوقات از حرکت بایست و به آن هدفی که انتخاب کرده‌ای، نگاه کن! به آن هدفی که سرمایۀ عمرت را داری برایش می‌گذاری، نگاه کن! مثلاً ممکن است هدف کسی این باشد که به جایی برسد که هفتاد میلیون نفر، به فکر او باشند و مدام بگویند: «به به! آفرین به او...» آیا این هدف خوبی است؟! اگر یک‌مقدار به این هدف نگاه کند، از این هدف دلزده و متنفر خواهد شد. آیا انسان برای این اهداف کم آفریده شده است؟!

پیامبر(ص): برای هر کاری هدف داشته باش و الا از غافلین خواهی بود/ غافلین مثل چهارپایان بلکه بدتر از آنها هستند

برای اینکه به میزان اهمیت بحث-دربارۀ هدف- پی ببرید، به این حدیث نبوی توجه کنید که پیامبر اکرم(ص) به ابوذر(ره) می‌فرماید: برای هر حرکت و سکون خودت هدف تعیین کن و نیت داشته باش، حتی برای خوردن و خوابیدن. و الا اگر نیت نداشته باشی جزء غافلین خواهی بود. (یَا أَبَا ذَرٍّ لِیَکُنْ لَکَ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ نِیَّةٌ حَتَّى فِی النَّوْمِ وَ الْأَکْلِ؛ وسائل الشیعه/1/48) و (یَا أَبَا ذَرٍّ، هُمَّ بِالْحَسَنَةِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَیْلَا تُکْتَبَ مِنَ الْغَافِلِین‏؛ امالی طوسی/536) و غافلین کسانی هستند که در قرآن کریم می‌فرماید: «أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» مانند چهارپایان بلکه بدتر از آنها هستند.(امام صادق(ع): فَلَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ‏ النِّیَّةِ فِی کُلِّ حَرَکَةٍ وَ سُکُونٍ إِذَا لَمْ یَکُنْ بِهَذَا الْمَعْنَى یَکُونُ غَافِلًا وَ الْغَافِلُونَ قَدْ ذَمَّهُمُ‏ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ‏ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا وَ قَالَ‏ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون؛ مصباح الشریعه/53)

باید در سبک زندگی خودمان تجدید نظر کنیم؛ آیا عادت داریم اهدافمان را انتخاب و رتبه‌بندی کنیم؟

خیلی‌ها هدف‌دار نیستند و بدون هدف زندگی می‌کنند. باید در سبک زندگی خودمان تجدید نظر کنیم و ببینم «آیا عادت داریم، هدف انتخاب کنیم؟ اهداف خودمان را رتبه‌بندی کنیم؟ و اهدافی که انتخاب کرده‌ایم را ارزیابی کنیم؟» باید عادت کنیم که مدام از خودمان بپرسیم: «این کاری که انجام می‌دهم، با هدفی که انتخاب کرده‌ام، چه ارتباطی دارد؟» و الا اگر یک لحظه غفلت کنی، یک‌دفعه‌ای ده‌ها کار سر راه شما قرار می‌گیرد که ربطی به هدف شما ندارد.

کسی که زیاد به اهداف بلند زندگی‌اش نگاه نکند و کارهایش ربطی به اهداف بلندش نداشته باشد، زندگی‌اش خوش و خرّم نخواهد شد

زندگی کردن بدون نیت ، ولنگاری می‌آورد و در جریان زندگی آدم را نابود می‌کند. کسی که رها و بی‌هدف باشد، یا هدف داشته باشد اما به اهداف بلندش زیاد نگاه نکند و کارهایش ربطی به اهداف بلندش نداشته باشد، زندگی‌اش خوش و خرّم نخواهد شد؛ حتی منظور ما لذت بردن از همین زندگی مادی است. فعلاً با خدا و پیامبر و معاد هم کاری نداریم؛ فقط اگر انسان به هدف خودش درست نگاه کند، بعد از مدتی خواهد گفت: «این هدف‌هایی که من انتخاب کرده‌ام، به درد نمی‌خورد و مرا سیر نمی‌کند، من یک هدف برتر می‌خواهم» در این صورت خودش در به در به دنبال خدا-به عنوان هدف برتر- خواهد گشت. چنین کسی خودش به دنبال پیامبر خدا خواهد گشت؛ مثل سلمان فارسی.

دلیل برخی از بی‌دینی‌ها عدم ارائۀ اهداف عالی برای دینداری است/ هر کسی باید با تفکر پله پله اهدافش را بالاتر ببرد

دلیل برخی از بی‌دینی‌های افراد این است که دینداری با اهداف عالی به آنها پیشنهاد نشده، بلکه دینداری به‌خاطر اهداف کم اخلاقی به آنها پیشنهاد شده است. مثلاً به آنها گفته‌اند: «اگر به دیگران خوبی کنی، دیگران هم به تو خوبی می‌کنند» لذا آنها با این هدف کم، راضی نشده‌اند؛ چون واقعاً این هدف، راضی‌کننده نیست. اما وقتی به همین افراد، هدف بلندی مثل «لقاء الله» را پیشنهاد داده‌اند، آنها خوش‌شان آمده و بعد هم به درجات عالی قرب الی الله رسیده‌اند. یعنی آنها با اهداف کم راضی نشده‌اند اما وقتی هدف بلند به آنها ارائه شده، آنها پذیرفته‌اند و به سمت آن حرکت کرده‌اند.
دوستان من! در زندگی خودتان اهداف سطح پایین انتخاب نکنید. البته هیچ کسی هم نباید برای دیگری، هدف تعیین کند یا به او هدف تحمیل کند، بلکه هر کسی باید با تفکر خودش، پله پله اهدافش را بالاتر ببرد.

پنج نکتۀ مهم درباره هدف/ هدفی که نمی‌شود با آن عشق‌بازی کرد را دور بیندازید

در ارتباط با هدف، چند نکتۀ مهم وجود دارد. اول اینکه باید در زندگی خودمان هدف «انتخاب» کنیم، دوم اینکه دربارۀ هدف خودمان و ارزش آن زیاد «فکر» کنیم. در این صورت خود به خود هدف ما ارتقاء پیدا خواهد کرد. سوم اینکه هر لحظه دربارۀ اینکه «آیا من با این رفتار، به هدف خودم نزدیک می‌شوم یا نه؟» زیاد بیندیشیم و اعمال‌مان را به خاطر اهداف‌مان انجام دهیم و عمل بی‌هدف انجام ندهیم. چهارم اینکه سعی کنیم این اتفاق کم کم برای ما بیفتد که به اهداف‌مان «عشق» بورزیم. البته باید هدفی انتخاب کنیم که بشود با آن عشق‌بازی کرد. هدفی را که نمی‌شود با آن عشق‌بازی کرد را دور بیندازید. مثلاً کسی که آخر هدفش این است که «دکتر بشود» آیا با این هدف می‌تواند عشق‌بازی کند؟! پنجمین نکته هم این است که «هدفی را انتخاب کنیم که بشود به آن رسید.» 

بدون نجات جهان، نمی‌توان فقط یک قطعه خاک را آباد کرد/ قبل از اینکه برخی از کلمۀ «دهکدۀ جهانی» سوءاستفاده کنند، امام(ره)با تعابیر خود این را اعلام کرده بود

شاید در ابتدا به‌نظر برسد که بحث ما ارتباطی با سیاست ندارد، ولی این بحث کاملاً مرتبط با سیاست است. چقدر بیچاره هستند کسانی که هدف اندکی برای زندگی فردی خودشان دارند و چقدر بیچاره‌تر هستند کسانی که هدف‌های کمتری برای «جامعۀ» خودشان انتخاب می‌کنند؛ هدفی جز «مقدمه‌سازی برای ظهور مهدی فاطمه و نجات عالم»، در برنامه‌ریزی‌های سیاسی جامعه انتخاب می‌کنند. سیاسیونی که تمام همت‌شان صرفاً آبادانی یک کشور است، نمی‌فهمند که بدون نجات جهان، نمی‌توان فقط یک قطعه خاک را آباد کرد!
حضرت امام(ره) در همان سال‌های اول بعد از انقلاب می‌فرمود که امروز دیگر جهان این‌گونه نیست که بشود یک گوشه‌ای از آن را آباد کرد ولی یک گوشۀ دیگر خراب باقی بماند، چون همۀ مسائل جهان به هم ربط دارد(امروز مثل دیروز نیست. این عصر ما مثل عصرهاى سابق نیست که هر طایفه‏اى در محل خودشان منافع خودشان را به‏ دست بیاورند امروز منافع همه کشورهاى اسلامى به هم پیوند [خورده‏] است. منافع کشور اسلامى ایران با منافع کشور اسلامى سایر کشورها، اینها با هم پیوند دارند... امروز هر مسئله‏اى در یک گوشه دنیا واقع بشود، مسئله دنیاست، نه مسئله همان جا؛ صحیفۀ امام/13/ 133و134)
چندین سال قبل از اینکه خیلی‌ها بخواهند از کلمۀ «دهکدۀ جهانی» سوء استفاده کنند، حضرت امام(ره) با این سخنان خودش در واقع جهان را یک دهکده‌ای اعلام کرده بود و می‌فرمود که مسئولین جمهوری اسلامی باید بدانند هدف ما این نیست که فقط مملکت را آباد کنیم، بلکه هدف ما مقدمه‌سازی برای ظهور و نجات جهان بشریت است. (مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏اى مسئولین را از وظیفه‏اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند؛ صحیفۀ امام/21/237)
شهدایی که برای جهان اسلام به شهادت می‌رسند، فی‌نفسه از حیث انتخاب هدف، مقام‌شان بالاتر از شهدایی است که برای میهن خودشان به شهادت می‌رسند. البته شهدای ما هم که برای میهن به شهادت رسیده‌اند، اگر در وصیتنامه‌های آنها نگاه کنید می‌بینید که اهدافشان بسیار عالی بوده است.

اگر سیاسیون سطح اهداف را پایین بیاورند، نمی‌توانیم فرزندمان را با اهداف بالا تربیت کنیم/ بدون نجات مردم منطقه، نمی‌توانیم به منافع ملی برسیم

نمی‌شود من در خانۀ خودم، فرزندم را طوری تربیت کنم که به او بگویم: «هدف خودت را لقاء الله و ظهور حضرت و نجات بشریت از ستم قرار بده» ولی این جوان من در جامعه‌ای زندگی کند که سیاسیونش بگویند: «هدف ما به چاردیواری خودمان محدود است» چرا که امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مردم به امرای خودشان شبیه‌ترند تا به پدران خودشان؛ النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم»(تحف‌العقول/ 208) فرزند ما به سیاسیون جامعه بیشتر شبیه است تا به خودمان. لذا من نمی‌توانم فرزند خود را با آن اهداف بالا و عالی تربیت کنم؛ اگر سیاسیون سطح اهداف را پایین بیاورند.
هدف ما نجات بشریت است و نمی‌توانیم هدف را کم بگیریم، چون بدون برخی اهداف عالی اصلاً نمی‌شود به آن اهداف کم رسید. ما نمی‌توانیم بدون نجات مردم منطقه، به منافع ملی خودمان برسیم. ما باید یک گوشۀ چشمی هم به نجات مردم اروپا داشته باشیم تا بتوانیم منافع خودمان را تأمین کنیم.
بروید ببینید چه بودجه‌هایی برای نابودی جهان و فرهنگ مردم جهان دارند صرف می‌کنند؟! مثلاً ببینید بودجۀ فرهنگی یک سال فرانسه که دارد برای تأثیرگذاری در فرهنگ جهانیان خرج می‌کند-تا بتواند رونق اقتصادی داشته باشد- چقدر است؟ و بعد آن بودجه را با کل بودجۀ فرهنگی ما در جمهوری اسلامی مقایسه کنید. چرا این کار را دارند انجام می‌دهند؟ برای اینکه می‌دانند بدون دیگران نمی‌توانند زندگی کنند. یعنی آن کسی که ظلم می‌کند هم راه خودش را در تأثیرگذاری بر دیگران می‌بیند و آن کسی هم که می‌خواهد راحت و آباد زندگی کند و به حق خودش برسد، باز هم راهش در این است.
حضرت امام(ره) می‌فرمود: ای دریای بی‌کران انسان‌ها به‌پا خیزید(ای مسلمانان جهان، و ای مستضعفین بپاخاسته، و ای دریای بی‏پایان انسانها، بپا خیزید؛ صحیفۀ امام/11/110) و این یک جملۀ بسیار برجسته در اطلاعیه‌های حضرت امام(ره) قبل از پیروزی انقلاب هم بود. ولی آن‌قدر بعد از انقلاب با این سخن حضرت امام(ره) جنگیدند که امروز بسیاری از جوانان ما حتی در حدّ یک شعار، با این سخن امام(ره) آشنا نیستند. آن همت بلند امام(ره) موجب می‌شد که خیلی چیزها را ببیند.

کاش در آموزش و پرورش و مهد کودک‌ها «راه‌های فکر کردن دربارۀ هدف» به بچه‌ها آموزش داده شود

اولاً ما باید هدف‌دار باشیم و ثانیاً باید مدام به هدف خودمان نگاه کنیم. اگر مدام به هدف خودمان نگاه کنیم و به آن فکر کنیم، این هدف ما رشد می‌کند. متاسفانه خیلی از ما حاضر نیستیم به هدف خودمان فکر کنیم. ای کاش در آموزش و پرورش و حتی در مهد کودک‌های ما «راه‌های فکر کردن» و «فکر کردن دربارۀ هدف» برای بچه‌های ما آموزش داده شود. اینها چیزهایی است که باید با آن زندگی کرد، یک توصیۀ دینی نیست که از آن عبور کنیم.

مهمترین عامل حرکت‌دهندۀ ما به سوی هدف، جاذبۀ خود هدف است/ در دهۀ محرم، بیایید هر روز نفس خود را محاسبه کنیم و به اهداف خود فکر کنیم

به کسانی که هدف عالی «قُرب» را برای خود انتخاب کرده‌اند عرض می‌کنم که مهمترین عامل حرکت‌دهندۀ ما به سوی هدف، جاذبۀ خود هدف است. خودِ هدف باید ما را به سمت خودش بکشد و دلِ ما را ببرد. به خود هدف نگاه کن، جاذبۀ هدف آن‌قدر بالاست که تو را به سمت خودش می‌کشد.
از این هدفی که انتخاب کرده‌ای-که ان‌شاء الله عالی‌ترین هدفی است که برای انسان قابل تصور است- عذرخواهی کن که زیاد به آن نگاه نکرده‌ای و نگذاشته‌ای مغناطیس آهن‌ربای این هدف، تو را جذب کند.
فرموده‌اند: «از ما نیست کسی که نفس خودش را هر روز محاسبه نکند؛ لَیْسَ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ یُحَاسِبْ‏ نَفْسَهُ‏ فِی کُلِّ یَوْم‏»(کافی/ج2/ص453) بیایید در این ده روز ماه محرم، هر روز نفس خودمان را محاسبه کنیم. از اول محرم شروع کنید، هر شب یک کاغذ بردارید، شروع کنید به محاسبۀ اهداف خود؛ به این فکر کنید که «هدف من از زندگی چیست؟» یا اینکه «من چند تا هدف دارم؟» و «آیا اهداف میانی من با آن هدف عالی من ربط دارند و آیا مرا به آن هدف می‌رسانند؟» باید این چیزها را برای خودمان محاسبه کنیم و الا از اهل‌بیت(ع) نخواهیم بود.





انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار