به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نشست «بررسی ابعاد رسانه ای فاجعه منا» با سرفصل های بازتاب بین المللی در رسانه ها، بازتاب در رسانه ملی و بازتاب در فضای مجازی صبح امروز در«پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» برگزار شد.
مهدی منتظر قائم، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران گفت: حادثه منا هم مثل هر حادثه دیگری یک منشور است که ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، امنیتی، فرهنگی و دینی دارد و این منشور این امکان را فراهم میکند تا از زوایای مختلف به آن پرداخته شود. این فاجعه را از چهار زاویه ارزش های خبری، نظام خبررسانی، رسانه ها و امنیت ملی و ارتباطات بحران می توان بررسی کرد اما من پیش از اینکه بخواهم در این باره صحبت کنم لازم است درباره نظام رسانه ای سالم و ویژگی هایش نکاتی را عرض کنم.
وی افزود: هروقت صحبت از ارتباطات می شود پای جهانی شدن و انقلاب ارتباطات به میان می آید و تا وقتی اینها را درک نکنیم نمی توانیم درک درستی از تبعات و تأثیراتشان داشته باشیم. اغلب ما با ذهنیت کلاسیک تربیت شده ایم و معرفت شناسی پس ذهن مدیران و سیاستگزاران ما هم اینگونه است که به مقتضیات جهان جدید توجه ندارند و اگر هم داشته باشند فقط در حد ادا و محض خالی نبودن عریضه است. اغلب ما فضای ارتباطی جدید را درک نکردیم، الزامات عقل جمعی، انباشت تجربه و ... نداریم و گاهی به قول این مثل از هول حلیم در دیگ می افتیم و به جای اینکه سربیاوریم، کلاه می آوریم. نتیجه اینکه در شرایطی مثل فاجعه منا عقل تحلیلی حاکم نمی شود و رفتارهای عده ای قلیل باعث می شود که ما ضررهای زیادی در رده های بالا بدهیم. به عبارتی ما فراپاشی و فروپاشی نظام ارتباطی را درک نکرده ایم.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه تهران ادامه داد: ارتباطات اگر رکن شکل گیری ما و دیگران باشد، باید توجه کنیم که یک «ما»ی کامل نداریم چون کره زمین لایه های مختلفی از «ما» دارد پس زیست و ابعاد زندگی ما در درون یک مای بزرگتر قرار می گیرد. در همین رابطه صداوسیما تمایل دارد خودش را ملی و سراسری بداند ولی رمز موفقیت این ملی بودن این است که بتواند همه گروه ها را پوشش بدهد چون وسوسه ما شدن و کل شدن را همه دارند اما در جامعه ای که تفکر، مطالعه و گفتگو باشد، این کل شکل می گیرد. در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که کلیت خودش را به جزییات تحمیل کرده، این کلیت و ما بودن تداوم تاریخی ندارد. اگر قرار باشد هرکسی برای پیشبرد منافع خود از استراتژی خاصی استفاده کند نتیجه اش همین توهم توطئه و اخبار متناقضی است که درباره فاجعه منا دیدیم و شنیدیم. جناح ها حق ندارند مالک رسانه باشند تا از طریق آن به خواسته های خود برسند.
منتظرقائم افزود: اگر در یک جریان خبری قرار باشد به سمت هدایت ذهن برویم مراجعات آرشیوی به ما خیلی کمک می کند، ما باید جلوی استثناء کردن این رابطه بایستیم و بگوییم بله حادثه غمبار و مصیبت باری بود ولی حادثه استثنایی نبود و بزرگترین حادثه جامعه بشری هم نبوده است چون وقتی یک فاجعه را استثنا کنیم فضا را برای دامن زدن به شایعات باز می کنیم. این درحالی است که ما هنوز دلیل اصلی اتفاق افتادن این ماجرا را نمی دانیم.
وی همچنین افزود: ما در جریان این فاجعه دائماً بازنمایی سیاه گونه داشتیم و هیچ وقت حال بازماندگان این حادثه را لحاظ نکردیم درحالی که در چندساعت ابتدایی این فاجعه خانواده ها بیشتر منتظر یک خبر درست و موثق بودند تا ابراز احساسات. توهم توطئه در همه جوامع وجود دارد منتها در ایران چون ماجرا توسط نخبگان و فرهیختگان نقد نشده همچنان در میان همه وجود دارد و مدیریت هم نشده است. ما باید یاد بگیریم در بازنمایی عقلانی، احتمالات را بررسی کنیم و تا وقتی مدرک از جایی نداریم با زبان احتمالات سخن بگوییم؛ کاری که ما انجام ندادیم و اتفاقاً همه جا با زبان قطعی صحبت کردیم.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه تهران ادامه داد: در مورد سرعت هم این نکته جای تعجب داشت که با وجود این همه خبرنگار اعزامی از نهادهای و موسسات مختلف چرا تا چندساعت اولیه ما هیچ خبر موثقی نداشتیم، درحالی که با یک تماس تلفنی خبرنگاران ما می توانستند اخبار عینی را روایت کنند، نتیجه این کمرنگ بودن خبرنگاران هم اخباری بود که بلافاصله پس از انتشار تکذیب می شد. انتظار می رفت بعد از چنین حادثه ای ستاد اطلاع رسانی، هم اندیشی و امثال اینها شکل می گرفت تا همه اخبار از یک کانال موثق منتشر شود ولی خب متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
رقابت پذیری که از دیگر خصیصه های نظام رسانه ای سالم است زمانی معنا دارد که ما توانسته باشیم اخبار را با سرعت توسط متخصصین و آگاهان منتشر کنیم چون رقابت کردن متضمن این است که بتوانیم رقبا را برکنار کنیم و خب رقابت با دست خالی معنایی ندارد. نتیجه آنکه ما منبع خبری مان می شود بی. بی. سی و سایر رسانه های خارجی و منتظر می مانیم ببینیم آنها چه چیزی را منتشر می کنند در حالی که در مورد حوادثی مثل فاجعه ما باید برای رسانه های خارجی منبع باشیم.
در ارتباطات بحران باید متخصصان به میدان بیایند تا هرکسی نتواند به عنوان خبرنگار خبر تولید کند و منبع خبر شود. نکته اصلی در این رابطه اینجاست که حالا اگر ما بخواهیم این موضوع را برجسته سازی کنیم یا عربستان رامحکوم کنیم باید بازنمایی عقلی و درست از ماجرا داشته باشیم سپس در لایه های زیرین شرح ماجرا حرفمان را بزنیم یعنی اگر قرار است ما با عربستان رقابت سیاسی کنیم باید حرفمان را در لفافه بزنیم، طوری که تمام جوامع بشری از هرجایی خودشان به این نتیجه برسند که مثلاً عربستان مقصر است.
منتظرقائم در پایان گفت: اگر ما سه مسیر قبلی را درست رفته باشیم در انتها به اقتدار و مرجعیت می رسیم. باید یاد بگیریم که به جای طرح مسايل در قالب احساسی و شعارگونه حرفمان را با زبان حقیقت و اطلاعات بزنیم چون در این جهان فروپاشیده و فراپاشیده مرجعیت می تواند به ما کمک بزرگی کند. به نظرمن بهترین برخورد در چنین شرایطی این است که مراکز و پژوهشگاه ها حادثه را تحلیل کنند تا از آن درس بگیریم و تجربه انباشت به دست بیاوریم چون در ایام عادی کمبود و خطاها مشخص نمی شود، اگر در طول این سی سال بعد از انقلاب ایران به موضوع تقریب مذاهب تکیه کرده بودیم این حادثه نشان دادحرف هایمان شعار بوده است. فاجعه منا بحران ارتباطی عمیق را در ایران نشان داد.