به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، هشت مرداد سال 85 ماموران پلیس خزانه در جریان وقوع یک درگیری مرگبار قرار گرفتند که بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد که پسر جوانی با ضربه چاقو از سوی یک مرد میانسال به قتل رسیده است و بلافاصله این مرد شناسایی و دستگیر شد.
وی تحت بازجویی قرار گرفت ولی قتل را انکار کرد.
او به ماموران گفت: خواستگار دخترم برای اینکه با ازدواج دخترم و او مخالفت کرده بودم از من کینه به دل داشت. برای همین روز حادثه با مقتول و یکی دیگر از دوستانش به سراغم آمدند و با من درگیر شدند. اما در این میان ناگهان مقتول چاقو خورد که من حتی ندیدم که چه کسی او را کشت. ولی باور کنید من ضربه ای به او نزدم.
با این اعترافات، پسر جوان که خواستگار دختر متهم بود، در تحقیقات به ماموران گفت: قضیه درگیری ما با متهم سر خواستگاری و دخترش نبود. متهم به من مبلغی پول بدهکار بود و آن را پس نمی داد. برای همین روز حادثه با دوستانم رفتیم که پول پس بگیریم اما درگیری پیش آمد و دوستم در این درگیری کشته شد.
پس از این اظهارات، متهم مجرم شناخته شد و در دادگاه کیفری محاکمه شد. قضات این دادگاه نیز پس از برگزاری جلسه محاکمه متهم را به قصاص محکوم کردند. اما این رای در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده بار دیگر به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم صبح دیروز محاکمه شد و باز هم قتل را انکار کرد. در پایان نیز هیات قضایی وارد شور شدند تا رای نهایی در خصوص این پرونده را صادر کنند.
انتهای پیام/