حملات هوایی روسیه به مواضع «داعش» و دیگر گروه‌های تروریست در سوریه، در این روزها سوژه خبری محافل رسانه‌ای و تحلیلگران سیاسی بوده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حملات هوایی روسیه به مواضع «داعش» و دیگر گروه‌های تروریست در سوریه، در این روزها سوژه خبری محافل رسانه‌ای و تحلیلگران سیاسی بوده است. به موازات گسترش حملات هوایی روسیه، موج گسترده‌ای از انتقادها و مخالفت‌های کشورهای غربی، عربی و ترکیه نسبت به اهداف مسکو و صدمه‌دیدن گروه‌های هم‌پیمان که آنان نیز در زمره گروه‌های تروریسم تقسيم‌بندی می‌شوند، به‌راه افتاده است.

درحالی‌که «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهوری روسیه، با استناد به چند اصل روشن و مشخص امنیت بین‌المللی، ثبات منطقه‌ای، مبارزه با تهدیدات تروریستی، پیمان‌نامه‌های قانونی و حقوقی با دولت سوریه و مهم‌تر از همه، دعوت رسمی دولت قانونی دمشق برای دخالت علیه گروه‌های تروریستی به‌نوعی مشغول بازی ظریف شطرنج سیاسی است، در طرف مقابل، ائتلاف غربی- عربی همچنان با معیارهای دوگانه تروریسم بد- تروریسم خوب و ادامه سیاست‌های مداخله‌جویانه و غیرمشروع خود در سوریه در موضع تدافعی قرار گرفته و عکس‌العمل‌های عصبی نشان می‌دهند.

ائتلاف غربی- عربی در حالی به‌شدت نسبت به مسکو در موضع انتقادی قرار گرفته است که قبل از آن به اذعان سیاست‌مدارانشان و گزارشات جریان اصلی رسانه‌های بین‌المللی، در این کشور بحران‌زده نشانی از گروه‌های میانه‌رو و دموکراسی‌خواه دیده نمی‌شد.

طبق اطلاعات موجود در دو مورد آمریکایی‌ها طبق برنامه، نيرو به میدان نبرد سوریه اعزام کرده‌اند؛ در مورد اولی این داوطلبان همگی يا به «جبهه النصره» پيوستند يا اسير شدند و در مورد دومی این داوطلبان در همان بدو ورود به عرصه جنگ، نیمی از خودروهای جنگی و یک‌چهارم تسلیحات پیشرفته آمریکایی خود را به النصره تحویل داده‌اند. چنانچه بعد از این رسوایی، فرماندهان ارشد نظامی پنتاگون و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (س‌ای‌ای) به‌صراحت از شکست این برنامه یاد کرده و تلویحا از پایان‌دادن به این طرح شکست‌خورده سخن می‌گویند. در چنین شرایطی نیروی هوایی روسیه با تشدید موج حملات برنامه‌ریزی‌شده خود به گروه‌های تروریستی در مناطق مختلف سوریه، معادلات جدیدی را در عرصه این بحران رقم زده است که از این پس، عرصه سیاسی و نظامی سوریه را دچار تغییرات اساسی خواهد کرد.

در اینکه اهداف مسکو و پوتین بسیار فراتر از مبارزه با داعش خواهد بود، جای هیچ‌گونه شک و تردیدی نیست، چراکه دکترین روسیه بر دوگانه مبارزه با تروریسم و حفط ساختار رژیم «بشار اسد»، به‌عنوان تنها نیروی بدیل و هژمون مقابل تروریسم استوار شده است. در این هماوردی ژئوپلیتیک بین روسیه و محور غربی- عربی، این سؤال اساسی که جایگزین رژیم اسد در وضعیت موجود و با توجه به واقعیت کنونی چه نیرویی به غیر از داعش و النصره خواهد بود، خود را به رخ می‌کشد که پوتین پاسخ ساده مبنی‌بر اولویت نظام سکولار بعثی سوریه نسبت به این جایگزین‌های احتمالی داده و طبق این برداشت و پراگمای سیاسی عمل می‌کند.

در مقابل «باراک اوباما»، رئیس‌جمهوری آمریکا و همتایان غربی آن در ائتلاف موجود نه‌تنها هیچ پاسخ منطقی‌ای به این سؤال در چنته ندارند که حتی دستی باز برای تغییر شرایط و امکان مانور مطلوب را نیز نداشته و به دلیل اصرار بر مواضع پیشینی خود، امکان هرگونه حرکت سازنده را از خود سلب کرده‌اند.

حساب متحدان منطقه ائتلاف ازجمله ترکیه، عربستان و قطر نیز که دیگر کاملا معلوم است و امروز نه‌تنها افکارعمومی بین‌المللی که حتی بسیاری از رهبران غربی هم به‌صراحت از نقش غیرسازنده و بعضا همدستانه این کشورها با تروریست‌های داعش و دیگر گروه‌های جهادی اسلام‌گرا، به‌صراحت سخن می‌گویند.

از طرف دیگر، به دلیل شرایط پیچیده بحران سوریه و اینکه در واقعیت عینی و زمین میدان جنگ، هیچ متحد آلترناتیوی قابل اتکا و نیروی میانه‌رویی وجود ندارد و به همین جهت با استناد به تجربه فاجعه‌بار لیبی، به‌نظر نمی‌رسد هیچ دولت قدرتمند غربی تحمل ریسک آزمودن دوباره این خطای راهبردی را داشته باشد.

در چنین شرایطی است که پوتین وارد بازی سیاسی– نظامی سوریه شده و در هماهنگی با دولت اسد، سعی در تغییر معادلات کنونی دارد که براساس منطق سیاسی و موقعیت عرصه میدانی نبرد، تا حدود زیادی در همان ابتدای کار به بعضی از اهداف اصلی خود رسیده است. در این ادعای محور غربی- عربی مبنی‌بر اینکه هدف مسکو از ورود به عرصه منازعه سوریه حمایت از اسد و حفظ رژیم وی است، جای هیچ تردیدی نخواهد بود، چراکه در عرصه جنگی با حضور نیروهای روسی از این پس شکست ارتش سوریه و سقوط دولت منتفی است و در عرصه سیاسی نیز با ورود مسکو به متن درگیری‌های سوریه، هرگونه امکان حمله نظامی خارجی به دولت اسد، به‌نوعی اعلان جنگ بین‌المللی و تقابل با روسیه به حساب خواهد آمد.

در چنین شرایطی، محور شکست‌خورده غربی- عربی به جای دست‌وپازدن در مسیر انتقاد و مخالفت با روسیه و شرایط جدیدی که ایجاد شده، بهتر است حول جلب نظر روسیه و دیگر متحدان سوریه مانند ایران، عراق و حزب‌الله لبنان برای پذیرش یک «نقشه‌راه» برای پروسه سیاسی آشتی ملی و ایجاد یک دولت‌گذار وارد مذاکرات سازنده شود. در شرایطی که راهبردهای قبلی درباره حذف قهری اسد از قدرت و پیروزی مخالفان مورد حمایت ائتلاف غربی-عربی به بن‌بست رسیده و روسیه نیز عزم خود را برای تغییر معادلات موجود جزم كرده است، عقل سلیم حکم می‌کند برای حفظ امنیت بین‌المللی، ثبات منطقه و یکپارچگی سوریه، سیاست سازنده‌تری مبنی‌بر مصالحه سیاسی در دستور کار همه بازیگران عرصه این بحران قرار گیرد.

ائتلاف خارجی و داخلی ضداسد باید به این واقعیت تمکین کنند در شرایط موجود، تنها راه برون‌رفت از بحران از مسیر مبارزه قاطع و اساسی با تروریسم خواهد گذشت و دولت دمشق نیز یک پای اصلی این طرح در دوران‌گذار سیاسی خواهد بود.

این مهم نیز عملی نخواهد شد به غیر از اینکه یک تفاهم راهبردی بین هژمون‌های بین‌المللی و یک توافق عملی بین قدرت‌های منطقه‌ای رقم بخورد.


منبع: روزنامه شرق
انتهای پیام/
برچسب ها: پوتین ، سوریه ، روسیه ، داعش ، سیاست
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.