به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران،
بحرین، جزیره کوچکی که شاید جمعیت آن اندازه یکی از استانهای ایران باشد و تا
همین چند دهه پیش جزو خاک کشورمان محسوب میشد، اکنون ضربالاجل تعیین
میکند تا سفیر ایران از کشورش خارج شود، اما این گستاخی از کجا آب می خورد؟
وزارت امور خارجه در مقابل نیز با
انتشار بیانیهای اعلام کرد نفر دوم سفارت بحرین در ایران عنصر نامطلوب است
و باید ظرف 72 ساعت خاک ایران را ترک کند.
در بیانیه وزارت امور خارجه امده است:
با اعلام رسمی سفارت بحرین در تهرن و رد اتهامات بی اساس عنوان شده ازسوی
بحرین علیه جمهوری اسلامی ایران، نفر دوم سفارت بحرین در ایران را به عنوان
عنصر نامطلوب شناخته و اقای بسام الدوسری در تهران باید ظرف 72 ساعت خاک
جمهوری اسلامی ایران را ترک کند.
این کشور گویی در روابط خود
دچار محاسبات اشتباهی شده است چراکه اگر کشوری اقدامی علیه دیگری میکند، باید
قبل از آن اقدام اطمینان یابد که کشور مورد تعرض، قادر به پاسخ متقابل
نیست.
اشتباه در محاسبه پاسخ، می تواند گاه فاجعه بار باشد و اکنون این
سوال مطرح می شود که بحرین با این وسعت کم و روابط خارجی نا پایدار به
همراه اوضاع داخلی آشفته با خود چه فکری کرد که این اقدام را صورت داد آن
هم زمانی که ایران و 1+5 به جمع بندی نهایی رسیدند و کشورهای اروپایی برای
ارتباط گیری با تهران صف کشیدند!به نظر میرسد این اقدام به تنهایی صورت
نگرفته و در آن همفکری با کشور دیگر وجود دارد، کشوری با وسعت بیشتر و
جنایت هایی در سطح منطقه خاورمیانه که آن هم در اشتباه محاسبه کردن ید
طولایی دارد؛
عربستان سعودی که معادله خون در منطقه را با تغذیه تروریسم
رقم و زد و جنگ یمن را با محساباتی غلط پیش برد، از این طرف نیز در
ارتباط گیری با ایران برای بار هزارم دچار توهم و اشتباه محاسباتی شد به
طور مثال در ماجرای حج امسال، احتمالاً این گونه اندیشیدهاند که حداکثر
کاری که ایران میتواند انجام دهد، قطع رابطه یا تحریم حج است که اولی اگر
حاوی زیان باشد، دو طرفه است و تحریم حج را نیز می توان با افزودن چندهزار
نفر به سهمیه حج کشورهای دیگر، جبران کرد.
این در حالی است که آنها
با واکنش قاطع مقام معظم رهبری رو به رو شدند و تمام محاسباتشان به هم
ریخت و دریافتند ایران قدرتمند تر از آن است که بخواهند گستاخانه با آن
برخورد کنند.
اما بحرین که مدتی است رنگ و بوی سیاست های ریاض را به
خود گرفته است این بار در ارتباط با ایران نیز از حمایت آل سعود استفاده
میکند.
در واقع، بخش اعظم انرژی کشورهای عربی که به واسطه آن به
خود جرأت رویارویی و بدرفتاری با ایران را میدهند به دلیل پشتگرمی آنها به
قدرتهای فرامنطقهای و مشخصاً آمریکاست. در واقع ، آمریکا برای آنها در
حکم "پدر اجاره ای" است که می توانند پشت سرش پنهان شوند و هر از گاهی،
سنگی به سمت ایران بیندازند یا حرف ناروایی بگویند و دوباره پشت او پنهان
شوند.
دخالت ایران در بحرین..؟!با توجه به همه این موارد می توان از یک منظر دیگر به دلیل رفتار بحرین نگان کرد؛ ایران همواره حامی مظلومین در سراسر جهان بوده
است و با توجه به اصل صدور انقلاب در جمهوری اسلامی طبیعی است که بحرین
برای سرپوش گذاشتن روی جنایاتش بخواهد از ایران دوری کرده و هم گام با آل
سعود قدم بردارد،
بحرین و عربستان به اصطلاح جبهه مشترکی علیه ایران تشکیل دادهاند و بارها ایران را متهم به دخالت در مسائل داخلی بحرین کردهاند
اگر ایران در مسائل داخلی بحرین دخالت می کرد قطعا الان رژیم آل خلیفه در رأس حکومت این کشور قرار نداشت.سانسور خبری، جنایت رسانهای
در سالهای گذشته سانسور خبری بحرین در جهان به حدی بود خبرنگارانی که به هوای پوشش مسابقات ورزشی به بحرین سفر کرده بودند از تحولات این کشور با خبر شدند به طور مثال در سال 2012 که مسابقات فرمول یک در این کشور برگزار شد خبرنگارانی که برای پوشش این تورنومنت به بحرین سفر کرده بودند در جریان تحولات داخلی آن قرار گرفتند.
تظاهرات گسترده مردم در روز اول برگزاری این مسابقات همه برنامههای رژیم آل خلیفه را نقش بر آب کرد و این مسابقات از یک برنامه تبلیغاتی برای تلطیف چهره منامه به یک رسانه و تریبونی برای مخابره شدن عمق بحران بحرین تبدیل شد.
این در حالی است که شیعه نیوز می گوید امريکا به شدت تلاش ميکند با سانسور رسانهاي، جنايات و وحشيگريهاي رژيم آل خليفه در بحرين را مخفي کند.
آنها نميخواهند خشونت آلخليفه را نشان دهند؛ آنها نميخواهند نشان دهند که ما در حال حمايت از يک ديکتاتوري مستبد هستيم و نميخواهند نشان دهند که خاندان آل خليفه بدون اينکه پاسخگو باشد به شکنجه، کشتار، ممنوعيت تظاهرات، ممنوع کردن آزادي بيان، زنداني کردن تمام مخالفان و درخواست اعزام نيروهاي عربستاني به بحرين دست ميزند و صرفا هر گونه آزادي بيان يا ايده دموکراسي را سرکوب ميکند.
زندانهای پر و پیمان بحرین و جنایتهای پرو پیمانتر
مردم بحرین از 14 فوریه سال 2011 در اعتراض به دیکتاتوری خاندان حاکم در بحرین اعتراضات مسالمتآمیز خود را آغاز کردند که با سرکوب حکومت بحرین که از پیشتیبانی نیروهای "سپر جزیره" بهره میبرد روبرو شد.
از طرف دیگر این کشور با جمعیت کوچکش زندانهای پر و پیمانی دارد که مردم را به جرم اعتراض محکوم به حبس و سکوت می کند به طور مثال اطلاعات و اخبار رسیده از زندان مرکزی "جو" و مخصوصا بند شماره 4 که بیش 1000 زندانی سیاسی را در خود جای داده است، کاملا با اخبار و تصاویری که توسط رسانه های حکومتی بحرین از اوضاع داخلی زندان های این کشور منتشر می شود، در تضاد است.
مرآة البحرین از مشارکت افسران اردنی در عملیات سرکوب شهروندان و زندانیان بحرینی پرده برداشت ونوشت: افسران بلندپایه اردنی در چارچوب همکاری با وزارت کشور بحرین در حمله به زندان "جو" نقش داشتند و به صورت مستقیم بر شکنجه زندانیان نظارت کرده اند.
محمد سلطان عضو مرکز حقوق بشر بحرین نیز از ضرب و جرح شدید زندانیان هنگام ورود به حیاط زندان خبر داد که باعث ایجاد شکستگی و جراحت های قابل توجهی در آنان شده است.
این فعال حقوق بشر می گوید: زندانیان هنوز با همان شکنجه ها و بدرفتاری هایی که در سال 2011 در زندان ها معمول بود، مواجه هستند و مواردی مانند شکنجه با برق و قطع آب دستشویی ها و یا قطع سهم غذای بعضی از بندها تکرار می شود.
همچنین رژیم آل خلیفه، مجوز توسل به زور برای انتقال بازداشتشدگان به دادگاه را صادر کرد هنگامی که صدها تن از بازداشت شدگان، به سبب بی اعتمادی به قوۀ قضائیه
بحرین، محاکمه ها را تحریم کردند رژیم آل خلیفه با صدور
مجوزی، اجازه توسل به زور برای انتقال بازداشت شدگان به دادگاه را صادر
کرد.
زره پوشان عربستانی با اجازه، بحرینی میکشند
چهاردهم مارس 2011 میلادی بود، حدود یک ماه از انقلاب مسالمت آمیز مردم بحرین برای دستیابی به حقوق مشروع و برخورداری از عدالت و مساوات در حقوق نگذشته بود که صدای گوشخراش تجهیزات زرهی و خودروهای نظامی سعودی، خبر شومی را برای مردم بحرین با خود به همراه می آورد، مردم همچنان در خیابان ها و به ویژه در کانون اصلی انقلاب یعنی میدان اللولؤه بودند که نظامیان سعودی و برخی رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس به محض ورود به بحرین، وارد پروژه ساماندهی شده سرکوب مردم انقلابی شدند و با خشونت و بی رحمی، به مردم بی دفاع حمله ور شدند .
زره پوش های نظامی سعودی حامل هزار نظامی به همراه 500 نظامی اماراتی در قالب نیروهای سپر جزیره از پل ملک فهد بین عربستان و بحرین وارد این کشور شدند.
هدف از ورود این نیروها، خاموش کردن آتش انقلاب مردم بحرین به درخواست آل خلیفه ناتوان در مهار آن بود که در بسیاری از شهرها و روستاها از جمله پایتخت زباله کشیده و روز به روز در حال گسترش بود و کانون اصلی اعتراضات هم میدان اللولؤه بود که به نماد جنبش مردم بحرین تبدیل شد و البته رژیم آل خلیفه تحمل دیدن تجمعات هر روزه مردم در این میدان را نداشت و هر چند با بولدوزرهای خود، نماد انقلاب مردم را تخریب کرد، اما کابوس سقوط همچنان از سه سال پیش این رژیم را رها نمی کند.
از آن تاریخ چهار سال می گذرد و عربستان همچنان از دخالت نظامی خود در بحرین با ادعای اینکه ورود نظامیانش بر اساس توافق نامه امضا شده میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و بنا به درخواست رسمی حکومت بحرین صورت گرفته است، حمایت می کند، این در حالی است که مردم بحرین از آن زمان تا کنون بارها خشم و انزجار خود را از حضور اشغالگران سعودی در خاک کشورشان ابراز کرده اند.
اکثریت مردم بحرین، حضور نظامیان سعودی و اماراتی را به مثابه اشغال کشورشان قلمداد می کنند.
نکته دیگر اینکه دخالت نظامی سعودی، اصرار آل خلیفه بر گزینه پلیسی کردن فضای بحرین و دفن هر گونه راه حل سیاسی و بروز شکاف های عمیق میان ملت و حاکمان بحرین و متوسل شدن این رژیم به نیروهای بیگانه برای سرکوب مردم خود به سبب ناتوانی نیروهای امنیتی اش را نشان داده است.
خوش خدمتی بحرین برای عربستان و حضور در جنگ یمن بحرین؛ اولین کشور عربی بود که نیرو در مرز یمن مستقر کرد، رژیم آل خلیفه که با کمک نظامیان عربستان قیام مردمی بحرین را به شدت سرکوب کرده و بقای خود را مدیون ارتش این کشور می داند، اکنون برای حمایت از آل سعود، نیروهای نظامی خود را عازم مرز عربستان کرده تا با جنبش مردم یمن مقابله کند.
در جریان درگیریهای مرزی بین نیروهای جنبش مردمی انصارالله و ارتش عربستان، تعداد زیادی از نظامیان آل سعود کشته و مجروح شدهاند و به همین دلیل نیروهای زمینی بحرین در مرز عربستان با یمن مستقر شدند. نیروهای بحرینی بنابر دستور "حمد بن عیسی آل خلیفه" پادشاه رژیم بحرین و در پاسخ به درخواست "سلمان بن عبدالعزیز" پادشاه رژیم سعودی و در چارچوب توافقنامه دفاعی مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در این مرزها مستقر شدند.
با توجه به تمامی این موارد در پایان می توان نتیجه گرفت طبیعی است آل خلیفه که سیاست هایش به صورت کپی از عربستان وضع می شود به دلیل وحشت از انعکاس مسائل درونی و سرپوش گذاشتن بر آخرین تقلاهای خونینش برای بقا روابط خود را با کشورهای دموکرات منطقه به حداقل برساند.
گزارش از هدیه آقاپور
انتهای پیام/