به گزارش خبرنگار
حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش زوج جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند.
زن جوان درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم اصلا حاضر نیست غذای حاضری بخورد و مرتب از من توقع دارد كه در آشپزخانه برایش آشپزی كنم. من از صبح تا شب باید برای شوهرم غذا بپزم و حتی اگر مریض باشم یا كاری داشته باشم باز هم غذای شوهرم باید آماده باشد. او حاضر نیست حتی برای یكبار هم كه شده غذای بیرون را بخوریم و یا اینكه یك غذای حاضری معمولی برایش درست كنم.
وی افزود:همسرم همیشه سر غذا خوردن با من جنگ و دعوا به راه می اندازد و زندگی را برایم مثل جهنم كرده است. من هر روز باید غذای مفصل درست كنم و دیگر از این وضعیت خسته شدم. آخرین بار سر همین موضوع با هم دعوایمان شد و تصمیم به جدایی گرفتیم.
بعد از صحبت های این زن، شوهرش نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من از غذای رستوران و فست فود متنفرم و دوست دارم دستپخت همسرم را بخورم. اما همسرم سر این موضوع هر روز و هر شب با من دعوا می كند و به خاطر درست كردن یك غذا مرتب غر می زند و جنجال به راه می اندازد. من هم دیگر طاقت زندگی در كنار این زن را ندارم.
در پایان نیز قاضی دلیل آنها برای جدایی كافی ندانست و آنها را برای حل شدن مشكلشان به مشاوره خانواده فرستاد.
انتهای پیام/
فقط به ما بگید چیکار میخواید بکنید ::::::
بابا اشپزیتو کن کی ازت غذا مفصل خواست چرا جو میدی الکی خانوم محترم
خانوم!مطمئنی همسرت غذای مفصل می خواد؟!!
بنظرم ایشون فقط غذای خونگیمی خواد.
حالا شما به غذای خونگی می گی مفصل ! بماند!
ولی واقعا آشپزی با عشق آدم رو خسته نمیکنه
وقتی شما به عنوان بنده ی خدا (همون خدایی که رئوزی رسونِ خونه های مردمه ) به عنوان همچین خدایی واسطه ی رسوندن این روزی سر سفره برای عزیزترین هات ( همسر و فرزندانت ) باشی احساس نشاط و خدایِ خانه بودن نمیکنی؟
والله بچه ها هم روزی شما رو می زارن و میرن وآخر کار همین همسرت عصای دستت میشه خانم
من خودمم یک دختر 28 ساله ام.خدا رحمت کنه بابام و همه ی بابا های خوب سفر کرده رو!از وقتی رفت با اینکه من و 6 خواهر و برادر دیگه دور و برش بودیم ولی با تمام وجود میدونم هیچکدوم مثل پدرم نمیتونیم کمک حال مادرم باشیم.
قدر هم رو بدونین
غذا که چیزی نیست واسه هم از جون مایه بزارین .
حله؟