رزمنده دوران اوایل جنگ تحمیلی به بیان یک رویداد مهم در جبهه جنوب پرداخت.

"سعید طی"، رزمنده‌ی دوران اوایل جنگ تحمیلی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار دفاعی امنیتی  گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره دوران اوایل جنگ تحمیلی، اظهار داشت: من در سال 59 در حالی که معلم بودم و از کلاس درس به جبهه رفتم و زیر نظر جنگ‌های نامنظم شهید چمران در منطقه حضور داشتیم و از فولی‌آباد آموزش دیدیم و در مالکیه سوسنگرد  مستقر شدیم و در آن جا حمله‌های چریکی تک و پاتک را داشتیم و در یکی از این حملات در زمانی که در ساریه مستقر بودیم، دشمن یک پاتک زد و ما در آن جا مقاومت کردیم و رزمندگان تلاش‌ها و جان‌فشانی‌های فراوانی را در مناطق عملیاتی داشتند.



**در زمان جنگ آذوقه کم بود

وی با بیان خاطراتی از این دوران ادامه داد: در آن زمان چون آذوقه بسیار کم بود، اگر چیزی در جبهه پیدا می‌شد، می‌خوردیم و من برای همرزم خود نان و پنیر می‌بردم که موج گلوله‌ی آر.پی.جی باعث شد، پرده‌ی گوشم پاره شود و این یکی از خاطراتی بود که رخ داد.


طی با اشاره به دیگر خاطره خود درباره عملیات امام مهدی در 26 دی ماه 59 گفت: در "چولانه" بعد از یک ماه یک حمله‌ی موفقیت‌آمیز داشتیم و در آن جا توانستیم 130 را اسیر بگیریم.



**در منطقه غرب با کومله و قاسم‌لو درگیر بودیم

رزمنده دوران اوایل جنگ گفت: ما چون از همان اول آموزش و پرورش را رها کردیم، بیش از دو سال به ما اجازه ندادند و یک سال و نیم در جنوب بودیم و هفت تا هشت ماه در منطقه سردشت و بانه با کومله و قاسم‌لو درگیر بودیم.

طی اظهار داشت: در عملیات‌های امام مهدی، 28 جسیر و بیشتر عملیات ایذاعی و شناسایی بودیم.

وی در پایان با اشاره به نقش‌آفرینی ویژه چمران خاطرنشان کرد: چمران تاکتیک‌های جنگ را به خوبی می‌دانست و تدابیر وی باعث شد تا ارتش بعثی در منطقه زمین‌گیر شده و نتواند پیشروی کند



ماجرای مسدود شدن مسیر 300 تانک عراقی /چرایی سیلی خوردن افسر عراقی




**به سرباز عراقی سیلی زدم

وی ادامه داد: دو افسر عراقی در تانک‌های خود بودند و ناخودآگاه فکر کردم که این‌ها می‌خواهند ما را مورد اصابت قرار دهند، در حالی که می‌گفتند "دخیلک یا امام خمینی" و آن‌ها می‌خواستند دست مرا ببوسند و ناخودآگاه از عصبانیت یک سیلی به یکی از آن‌ها زدم و گفتم کلت‌ها را تحویل دهید و نمی‌خواهد دست ما را ببوسید.


رزمنده‌ی دوران اوایل جنگ با برشمردن خصوصیات شهید چمران اضافه کرد: شهید چمران، شخصیت بسیار متواضع و ممتازی داشت و وقتی برای بازدید می‌آمد، فقط به سنگر فرماندهی نمی‌رفت و با همه‌ی رزمندگان دیدار داشت و با مهربانی خاصی به همه‌ی ما روحیه می‌داد.


وی  درباره خصوصیات تاکتیکی و اخلاق وی در جنگ گفت: ما همیشه برای دریافت سهمیه مهمات خود به ستاد جنگ‌های نامنظم می‌رفتیم و مهمات خود را تحویل می‌گرفتیم. وقتی پیش شهید چمران می‌رفتیم، می‌گفت بروید خانه ما کمی استراحت کنید و بعد سهمیه خود را دریافت کنید.

وی ادامه داد: در دیدار با او گفتم من فرمانده‌ی دسته هستم و روی به من کرد و گفت از طرف من از تمام بچه‌ها عذرخواهی کنید که نگذاشتم شب عید به خانواده‌ی خود سر بزنید و شهید چمران منش متواضعی داشت که ما در همان جا گریه کردیم و گفتیم شما برای ما یک سردار بوده و الگوی ما هستید.



**ویژگی‌های رزمندگان همان ویژگی‌هایی بود که در فیلم اخراجی‌های ده‌نمکی نشان داده شد

طی با اشاره به شخصیت‌های فیلم اخراجی‌های ده‌نمکی و رزمندگان اوایل جنگ اظهار داشت: واقعاً دوران خاطره انگیزی  بود و تنها غم ما این بود که برخی از همرزمان و دوستان خود را از دست دادیم و این موضوع بسیار غم‌انگیز بود و ویژگی‌های رزمندگان همان ویژگی‌هایی بود که در فیلم اخراجی‌های ده‌نمکی نشان داده شد.



**300 تانک عراقی در "هویزه"  زمین‌گیر شد

وی ادامه داد: از نظر تاکتیکی "شهید چمران" یک فرمانده‌ی بی‌نظیر بود و آبی که از منطقه پاسارگاد اهواز به هویزه سرازیر شد، باعث جلوگیری از پیشروی عراق گردید وگرنه آن‌ها به دنبال پیشروی در مناطق بیشتری بودند و می‌خواستند اهواز را تصرف کنند و ایده‌ی "شهید چمران" درباره کانالی که روی تپه‌های  "فولی‌آباد" حفر کردند، یکی از تاکتیک‌های مهمی بود که جلوی دشمن را سد کرد و در منطقه کرخه‌نور آب بسته شد و 300 تانک عراقی در هویزه زمین‌گیر شد و جلوی پیشروی ارتش بعثی را با تاکتیک‌های خاص خود گرفت وگرنه آن 300 تانک تا خود اهواز پیشروی می‌کردند.


ماجرای مسدود شدن مسیر 300 تانک عراقی /چرایی سیلی خوردن افسر عراقی



طی درباره‌ی این که اگر شهید چمران اکنون بود منشأ چه برکات و اقداماتی می‌شد، تصریح کرد: اکنون جنگ، جنگ موشکی شده و ایشان بالاخره توانایی‌های بالقوه‌ای داشتند و با موشک می‌توانستند نقش‌آفرینی کنند و امروز دیگر جنگ خمپاره و اسلحه نیست و موشک‌ها ایفای نقش می‌کنند.



**چمران را امام و رهبری می‌شناختند و وی را درک می‌کردند

وی ادامه داد: چمران همیشه خود را رزمنده مخلص می‌دانست و از ویژگی‌های معنوی خاصی برخوردار بود و می‌گفت من در برابر عظمت خدا هیچ چیز نیستم و چمران را امام و رهبری می‌شناختند و وی را درک می‌کردند و چمران ناشناخته بود و زود هم به شهادت رسید و به آرزوی معنوی خود که همانا شهادت در راه خدا بود، دست یافت.

گفت و گو از محمد زرچینی

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار