به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،طبق بند 5 اصل 156 قانون اساسی، دستگاه قضایی متولی اصلی پیشگیری از وقوع جرم در کشور است و با عنایت به تصریح رهبر معظم انقلاب اسلامی بر لزوم توجه به مقوله پیشگیری از وقوع جرم و تامین امنیت اجتماعی برای افراد جامعه، پرداختن به پیشگیری از جرم، ضروری است.
بنابر اذعان و تأکید متخصصان و صاحبنظران در عرصه پیشگیری از جرم و آسیبهای اجتماعی، پدیده «طلاق» به طور مستقیم و غیرمستقیم در بروز انواع آسیبهای اجتماعی و جرائم نقش دارد.
به طور قطع برای تحلیل جرم و آسیبهای اجتماعی یا هر پدیده دیگری، دسترسی به آمارهای دقیق از پیشنیازهای اصلی است و
میتواند مدیران و مسئولان کشور را در برنامهریزی برای آینده کمک کند.
از همین رو نگاهی به جدول طلاق و ازدواجهای کل کشور در طول سالهای 90 تا 93 میاندازیم که به شرح ذیل است:
|
90 |
91 |
92 |
93 |
طلاق |
142841 |
150324
|
155369 |
163569 |
ازدواج |
874792 |
829968 |
774513 |
724324 |
نسبت ازدواج به طلاق |
6.12 |
5.52 |
4.98 |
4.43 |
جدول فوق نسبت ازدواج به طلاق در کشور در چند سال اخیر را نشان میدهد. روند کاهشی این نرخ از سال 1390 تا 1393 نمایانگر کاهش محسوس ازدواج و افزایش طلاق در کشور است که توجه بسیار زیاد مسئولین امر در این رابطه را میطلبد.
طلاق 210 نفر به ازای هر 100 هزار نفر در کشوربر اساس نرخ جمعیتی طلاق استانها در سال 93، به طور میانگین به ازای هر 100 هزار نفر در کشور نزدیک به 211 نفر طلاق میگیرند.
بر این اساس، استان سیستان و بلوچستان با 54.96، ایلام با 101.39 و کرمان با 122.27 به ترتیب استانهای دارای کمترین آمار طلاق در سال گذشته بودند.
همچنین استان خراسان رضوی با 297.08، گیلان با 276.02، کرمانشاه با 268.73 و استان تهران با 262.57 به ترتیب دارای بیشترین آمار طلاق در سال 93 بودند.
کاهش 8 درصدی ازدواج و یک درصدی طلاق در چهار ماهه نخست سال 94
سازمان ثبت اسناد و املاک کشور نیز، شهریور ماه جاری آماری از آمار ازدواج و طلاق در چهار ماهه نخست سال 94 ارئه کرده که قابل تامل است.
بر اساس اعلام سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، در چهار ماهه نخست امسال، 220 هزار و 635 واقعه ازدواج و 49 هزار و 433 واقعه طلاق در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق کشور به ثبت رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته حاکی از کاهش هشت درصدی ازدواج و یک درصدی طلاق است.
بنابر اذعان کارشناسان، از علل نرخ بالای طلاق میتوان به افزایش ازدواجهای بدون شناخت، مشکلات اقتصادی، دخالتهای بیمورد برخی خانوادهها در زندگی فرزندان، مشکلات فراوان مالی، اقتصادی و ...، سطح آگاهی پایین برخی خانوادهها و جوانان نسبت به طلاق و تبعات آن و همچنین عدم بلوغ کامل برخی جوانان نسبت به مسائل و مشکلات را نام برد.
متاسفانه امروزه در میان پروندههای طلاق مطرح در محاکم خانواده، پروندههای «طلاق توافقی» سهم بسیاری را به خود اختصاص دادهاند و زنگ خطر را از مدتها پیش به صدا درآوردهاند؛ به طوری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفتم تیر امسال در دیدار رئیس و مسئولان عالی دستگاه قضایی با معظم له با تأکید بر تلاش برای تسهیل ازدواج جوانان به برخی مشکلات دادگاههای خانواده از جمله «طلاق توافقی» اشاره کردند و افزودند: قضات محترم با کمک بزرگان خانواده ها، اینگونه مسائل را تقلیل دهند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
سخنی با مسئولین و متولیان امر طلاق و ازدواج و آموزش و پرورش جامعه:
آیا وقت آن نرسیده که موضوع مهارتهای ارتباطی و زندگی بعنوان یک دغدغه در سیستم آموزشی ما نمود پیدا کند و سطح مهارت های ارتباطی جامعه اسلامی ما کمی ارتقا یابد؟
تا کی در قالب آمار فقط هشدار می دهید ؟ برای جلوگیری از طلاق و تشویق به ازدواج چه اقداماتی و چه برنامه هایی احرا نموده اید؟ انتظار می رود در واگذاری مسئولیت ارادی در راس قرار بگیرند که تخصص و برنامه داشته باشند تا شرایط از اینکه هست بدتر نشود.
مطلبی دیگر با مشاوران و وکلای گرامی است و آن اینکه اقدامی که شما برای بدست آوردن مبلغ ناچیزی انجام می دهید نتیجه اش تخریب کانون یک خانواده، با تبعات مرتبط به آن از لحاظ فردی و اجتماعی است پس استدعا دارم کمی در اقدامات و مشاوره هایی که می دهید دقت کنید !!!!!
چون ازدواج در لحظه اتفاق میفته.و طلاق بعد چند سال از شروع زندگی اتفاق میفته.ازدواج در یکسال خاص به شرایط همون سال برمیگرده در حالی که طلاق یه فرایند تدریجیه که معمولا در زوجهایی اتفاق میفته که بیشترشون یک سال از شروع زندگیشون میگذره و عواملی طی این مدت رو زندگیشون اثر گذاشته.
بنده یکی از محروم ترین استانهای کشورهستم( بلوچستان) و خیلی خوشحالم ک استانم آمار طلاقش کمتره وبیشترین درصد ازدواج داره چون اینجا اصلا ب مادیات توجه نمشه از غنی بگیر تا فقیر باهم سازگارند حتی چند درصدشون 3زنه هستن ولی بازم مث بقیه ب زندگیشون ادامه میدن این یعنی اصالت،یعنی اهل زندگی،یعنی وفاداری....
باید زیربناهای اجتماعی جوری چیده شه که برای افرادی هم که جدا شده اند مثل متاهل ها امکان گذران زندگی به صورت عادی باشه.
از دست مشاوران و وکلای .......
عامل دیگر بالا بودن طلاق ها ، عدم وجود آموزش مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی است که متاسفانه در سیستم آموزشی ما جایگاهی ندارد بطوریکه جوانان ما تا پایان تحصیلات تخصصی پیش می روند ولی وقتی وارد زندگی می شوند متوجه می شوند که با چالش هایی مواجه می شوند که در مورد آنها آموزش ندیده اند.
من یک مددکاراجتماعی هستم و روزانه شاهد پرونده های طلاق به دلایل مختلف میباشم که برخی ازآنان دراین گزارش اشاره شده است، لیکن دادن آمار و گذشتن ازآن دردی را دوا نمیکند .
میتوان با نزدیک ترکردن خانواده ها به هم دیگرو دادن مشاوره های واقعی به زوجین درخصوص مهارتهای زندگی و دیگرمهارتها و مخصوصاً به زوجه .و پیگیری این مشاوره ها دردوره های مشخص ودر پنج سال اول زندگی بطورمداوم و استفاده از مشاورین با تجربه دراین امر.سمیعی
پس سعادت در زندگي به پول نيست بلكه به حفظ ارزشهاي اسلامي و انساني و خانوادگي است و زندگي را با وجد مشقت زياد آنچنان زيبا مي كند كه مردم فقر بيشتر علاقه را به خانواده خود دارند البته نبايد گفت كه تمام ثروت مندان از نظر بنيان و اصالت خانوادگي مشكل دارند كه اين خود جمله غلطي است . بلكه بايد گفت پول و ثروت همرا خود آفت دارد و اگر از آفت آنه به خدا پناه نبريم و از آن درست استفاده نكنيم (كارخير در كسب رضاي الهي) حتما با معضلات آن دست به يقه مي شويم