ما را تحریم کردند (شعب ابی‌طالب) و آن هنگام که خودشان از مقاومت ما به ستوه آمدند، پیغام فرستادند که بیایید مذاکره کنید (ابوطالب بیاید) و در مذاکره گفتند که اگر کوتاه نیایید گزینه‌ی نظامی روی میز است...

فیلم محمد؛ حال امروز ما در آینه‌ی تاریخ صدر اسلامحوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مجیدی بدون واژه شعر می‌گوید. اکثر فیلم‌های او کم دیالوگ اما شاعرانه‌اند و پر هستند از ترنم موسیقایی تصاویری که حال خوبی به آدم می‌دهند.

سینمای مجیدی اجتماع جمال و جلال است. در زیبایی‌شناسی اسلامی بین جمال و جلال تفکیک قائل شده‌اند و شکوه را از زیبایی جدا می‌دانند. یک گل تر و رنگین‌پر، زیباست اما پهنه‌ی یک کوه عظیم یا دامن خروشان دریای مواج را نباید زیبا، بلکه باید با شکوه دانست.

ایمانوئل کانت هم که پدر زیبایی‌شناسی غربی است همین تفکیک را ذیل عبارات (بیو) و (سامبا) قائل شده و ترجمه‌ی آن دو عبارت دقیقاً همان جمال و جلال یا زیبایی و شکوه می‌شود.

اما طـُرفگی و تـُحفگی سینمای مجیدی، همان اجتماعی است که از دو خصوصیت زیبا شناختی جمال و جلال در خود دارد؛ کاروان نورهای آسمان‌گرد، بادها یا جویبار‌های آهنگساز، موج پرندگانِ در حال پرواز، فوج ماهیان رقاصه، پهنه‌ی دشت‌ها، بالا کشیدن آفتاب از دیوار آسمان و هبوط ماه در آب‌ها، قافله‌ها و جمعیت‌های جورواجور انسانی و هزار نمونه‌ی مثالی دیگر را می‌شود به این خصوصیت مجیدی پیوند داد و او حالا باز هم با همان لحن همیشگی‌اش فیلم تاریخی ساخته.

در سینمای مجیدی طبیعت بی‌جان، جاندار می‌شود اما سکوتش نمی‌شکند. بیشتر اوقات وقتی در عالم نمایش خواسته‌اند که یک شی بی‌جان را جاندار نمایش بدهند، مثلاً یک درخت را؛ آن درخت صحبت می‌کرده اما در سینمای مجیدی آدم‌ها هم کمتر حرف می‌زنند ولی همه چیز میل به کاراکتر شدن دارند و زنده‌اند چون رفتار می‌کنند و یک جور‌هایی انگار جبر و سکون، دستخوش شورش آرامبخش یک شاعر بی‌واژه شده‌اند.

چنین سینمایی قالب جالبی برای تصویر کردن یک قدّیس مهربان به نظر می‌رسد و اما وقتی که پیراهن آن قدّیس به بوته‌ی قاصدکی گیر می‌کند، بُریده بُریده نگاه می‌کنیم به تکرار شدن پرِ گل در آینه‌ی باد، آینه‌ی مصرع‌های شعری که سینماست.

بعثت سیاسی پیامبر 

ما را تحریم کردند (شعب ابی‌طالب) و آن هنگام که خودشان از مقاومت ما به ستوه آمدند، پیغام فرستادند که بیایید مذاکره کنید (ابوطالب بیاید) و در مذاکره گفتند که اگر کوتاه نیایید گزینه‌ی نظامی روی میز است (ابوسفیان، ابوطالب را به کارگاه تهیه‌ی سلاح‌هایشان برده و می‌گوید که علی‌الصباح، صبر مکیان تمامیت خواهد یافت و حمله‌ای بزرگ آغاز می‌شود) اما آیا آن‌ها که به اسلحه‌هایشان دلگرم‌اند، ماجرای سپاه فیل را از یاد برده‌اند؟ (طوفان شن در طبس).

دست خدا بالای تمام دست‌هاست و فیلم محمد (ص) این حس را به طرزی غیر شعاری و بدون هیاهو در ما جاری می‌کند.

م ح م د؛ آن منجی بزرگ

تاریخ الهی بشر را باید به دو دوره‌ی‌ قبل و بعد از بعثت پیامبر اسلام تقسیم کرد. تا پیش از طنین (بسم الله الرحمن الرحیم) از زبان جبرئیل امین در غار حرا، دانایان بشر همه منتظر ظهور آن منجی بودند که قرار بود پیامبر آخرالزمان باشد و بعد از طلوع خاتمیت اسلام، دیگر انتظار برای امام زمان است که آغاز می‌شود.

انگار بشر زمینی دو تاریخ الهی دارد. تاریخ اول قبل از بعثت پیامبر و تاریخ دوم قبل از ظهور امام زمان. 

ما در تاریخ دوم زندگی می‌کنیم اما باید دانست که این دوره شباهت‌های زیادی به دوره‌ی پیش از خود دارد. با پیچیدن زمزمه‌ی طلوع اسلام خیلی از اشراف موقعیت خود را در خطر دیدند و از طرف دیگر، بسیاری از پیروان ادیان الهی هم منجی را همانطوری می‌خواستند که میل خودشان بود؛ مثلاً در این فیلم ساموئل می‌گوید که پیامبر آخرالزمان باید از قوم ما ]بنی‌اسرائیل[ باشد و برای سروری بخشیدن به ما نازل بشود.

این‌ها برخورد‌هایی هستند که احتمالاً در هنگام ظهور امام زمان (عج) هم با مواردی شبیه‌شان رو به رو خواهیم شد و فیلم محمد (ص) با نشان دادن منتظران ظهور پیامبر، از بُحیرای مسیحی و ساموئل یهودی گرفته تا ابولهب و همسرش که نه دغدغه‌ای ماورائی، بلکه کینه‌ای شخصی با پیامبر دارند و با نشان دادن محرومین و درماندگانی که منتظر محمد (ص) نبوده‌اند اما وقتی می‌آید جانشان آرام می‌شود و با نمایش آن‌ها که حضرت رسول را از جهل و نادانی رهایی‌شان می‌دهد؛ دوره‌ی آخر‌الزمانی امروز را در آینه‌ی تاریخ به ما نشان می‌دهد و این نیشتری است به منتظران امروز.

این فیلم تصویری است از پهلو گرفتن اولین کشتی نجات در ساحل جنگ زده‌ی جهان آدم‌ها.

اساساً فیلم محمد (ص)، اثری هجرانی است و پر است از سوز و گداز فراق.

(فراق پیامبر و مادرش آمنه، پیامبر و دایه‌اش حلیمه، پیامبر و جدش ابوطالب، پیامبر و شهرش مکه و...) و همین تم و حال و هوای هجرانی است که فیلم را برای القای مضمون انتظار مناسب‌تر می‌کند.

ما در این اثر پیامبری را می‌بینیم که از اوان کودکی کلی رنج و محنت کشیده و برای همین، قلبی رقیق پیدا کرده است.

احتمالاً سری‌های بعدی فیلم محمد(ص) که در دنباله‌ی این اثر خواهند آمد، مضامینی مثل رنج‌دیدگی و رنج‌شناسی رسول خدا، برخورد مردم با منجی آخرالزمان، منفعت طلبی سوداگران، جهل مردم و امثال این‌ها به طرز کاملتری مورد مداقه و تعمیق قرار خواهند داد.



 یادداشت از میلاد جلیل‌زاده


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه امین غفوری
۰۹:۵۳ ۱۴ شهريور ۱۳۹۴
به نام خدا
با عرض سلام واحترام
با آرزوی درخشش این فیلم در دنیا آن هم در روزهایی که گروههای افراطی- تکفیری سعی دارند خلاف آت را ثابت کنند.
Iran (Islamic Republic of)
بسیجی انقلاب
۰۶:۵۴ ۱۴ شهريور ۱۳۹۴
صلوات ورحمت خداوند بر کارگردان متدین وبا تاصب فیلم عظیم الشان حضرت محمد باد
Iran (Islamic Republic of)
سیّدعبدالعظیم
۲۲:۵۷ ۱۳ شهريور ۱۳۹۴
واقعا زیبا بود خدایا شکرت که این فیلم جوابیست دندان شکن به فیلم های هالیوودی و......
و شناساندن دین محبت و مهربانی به کل دنیا خداروشکر ، بیصبرانه به تماشای آن میروم
Iran (Islamic Republic of)
ساره
۱۹:۵۲ ۱۳ شهريور ۱۳۹۴
بعثت پیامبر خیلی خوب بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۳۵ ۱۳ شهريور ۱۳۹۴
آقای جلیل زاده این چهارمین مطلبی است که از شما می‌خوانم، بنظرم شما رو باید شاعر منتقدان لقب بدهند، خیلی ممنون از این مطلب
Iran (Islamic Republic of)
اتابک
۱۹:۳۳ ۱۳ شهريور ۱۳۹۴
فوق العاده بود
خیلی نوشته‌ی خوبی بود
هر قدر که فیلم مجیدی شاعرانه بود این نوشته هم بود
واقعا خستگی از تنم در اومد
آخرین اخبار