ایرج کریمی منتقد و کارگردان سینما در طول سالهای متمادی با ساختن آثار سینمایی و نگارش نقد منصفانه در میان اهالی سینما و مطبوعات شناخته شده بود.
بیماری سرطان مغز استخوان این منتقد سینما را مدتی در بیمارستان بستری کرد و سرانجام او پس از تحمل ماهها رنج بیماری سخت عصر روز 11 شهریور در بیمارستان چشم از جهان فرو بست.
روز جمعه سیزدهم شهریورماه مراسم تشییع این هنرمند متعهد در خانه سینمای شماره دو با حضور اهالی سینما، منتقدان، بازیگران و خانواده او برگزار شد.
در این مراسم همایون اسعدیان، هوشنگ گلمکانی، بهمن فرمانآرا، جعفر پناهی، کوروش سلیمانی، مسعود کرامتی، کمال تبریزی، احمد امینی، ابراهیم مختاری (رئیس هیئت مدیره خانه سینما)، فرهاد توحیدی، فرشته طائرپور، سام قریبیان، حبیب رضایی، مازیار میری و ... حضور داشتند.
در این مراسم که اکثریت سینماگران و منتقدان حضور داشند کامران ملکی نویسنده سینما اجرای برنامه را برعهده داشت.
وی با بیان مقدمه و ابراز تسلیت به مناسب فوت این منتقد سینما از ابراهیم مختاری رئیس هیئت مدیره سینما به عنوان نخستین فرد دعوت به سخنرانی کرد.
مختاری با بیان تسلیت به اهالی سینمای و خانواده ایشان گفت: نقدهای عمیق و جذاب مرحوم کریمی آشنای اهالی سینما و مطبوعات است من از طرف خانه سینما این مصیبت را تسلیت میگویم و امیدوارم بقای عمر بازماندگان باشد.
سپس کمال تبریزی کارگردان و رئیس کانون کارگردانان سینما برای سخنرانی حاضر شد.
وی گفت: آنهایی که ایرج کریمی را میشناختند، از شخصیت خوب و آرامش وی با خبر بودند. آسمان هنر ایران ستارهای را از دست داد که در زمنیه فیلمسازی و نقد بسیار متفاوت بود و من این ضایعه را به همه اهالی سینما و بازماندگان تسلیت میگویم. بخش مهمی از مجموعه هنرمندان را داریم از دست میدهیم اما این مسیری است که همه در آن قرار داریم. من از ایشان میخواهم که برایمان دعا کنند.
مسعود کرامتی نیز با تسلیت خودش و اهالی سینما گفت: افتخار همکاری با ایرج کریمی را در «باغهای کندلوس» داشتم و میتوانم بگویم بهترین خاطره من در حوزه سینما بود، کریمی با ظاهری شیک و دوستداشتنی و خنده زیبا و شخصیت زیبا و متین و با سواد بود تاکید میکنم روی کلمه با سواد. از نوشتههایش مشخص بود. از دست دادن ایرج کریمی رنج بزرگی است که به تمامی کسانی که دوستشان داشتند تسلیت میگویم.
هوشنگ گلمکانی که بغض گلویش را گرفته بود، گفت: در کارتونها میبینیم وقتی کسی زخمی میشود و یا از ارتفاعی سقوط میکند، پس از اینکه قطرههای خون را میبیند متوجه درد خود میشود. فکر میکنم تمام کسانی که اینجا هستند در بهت و ناباوری به سر میبرند. ایرج کریمی آنقدر زنده و نزدیک است که باید همین الان پیدا شود.
اشکهای گلمکانی مانع ادامه صحبتهایش شد و احمد امینی منتقد سینما شروع به صحبت کرد.
وی گفت: هوشنگ گلمکانی که برای ایرج گریه میکند یک سال است که با ایرج قهر کرده است. یعنی ایرج با او قهر کرده است. برخی آدمها طول زندگیشان کم است و کیفیت و عرض زندگیشان مهم است .ایرج آدمی خاص و استثنایی بود و نباید از او انتظار داشت که مثل بقیه زندگی کرده باشد آنهایی که ایرج را دوست داشتند و یا بدشان میآمد همه میدانند که آثار او و خودش شاخص بود، یعنی هر کار که میکرد شاخص بود.
پول برایش مهم نبود و عاشق کار فرهنگی بود و من یک بار به ایرج گفتم که به او حسودیام میشود که این همه کتاب را چگونه و چطور خوانده است. سینما و فرهنگ و هنر پس از ایرج یک چیزی کم دارد. در این روز نحس که دارم صحبت میکنم، نمیتوان ایرج را فراموش کرد.
فرشته زائرپور نفر بعدی بود که در خصوص مرحوم کریمی صحبت میکرد.
برای من سخت است که درباره ایرج کریمی صحبت کنم. هرچند که در این مدت در مراسم ترحیم خیلی از هنرمندان صحبت کردم. خیلی سخت است که آدم فیلمساز و نویسنده باشد و نخواهد خودش دیده شود و این که بخواهد آثارش دیده شود. ایرج کریمی برای همه آشنا است خیلی آدم رسانه نبود و همه او را میشناختند. قصههای ایرج کریمی در فیلمهایش داستان کسانی بود که با هم زندگی میکنند، قهر میکنند و همدیگر را از دست میدهند. ایرج کریمی به اخلاق و شخصیتش برای دیگران فراموش نشدنی نیست. رعایت عدل و انصاف در نوشتههایش را همه شاهد بودیم و ارتباطش با همکارانش بسیار خوب بود و به کار همه رسیدگی میکرد و تلاش برای کمک کردن به همه را داشت. من به مادرش تسلیت میگویم که بزرگترین همدم زندگیاش را از دست داد.
طائرپور بیان کرد: فکر میکنم هیچ نقطه و هیچ اثری در زندگی کریمی وجود نداشته باشد که باعث پشیمانی شده باشد. من تاسف میخورم که نتوانستهام در روزهای پایانی زندگی او به ملاقاتش بروم. شرایط سینما در طول این سالها خیلی از ما را بیحوصله و بد زبان و بد دهان کرده بود اما ایرج کریمی هیچ تفاوتی نکرد و امیدوارم که همانطور که بدرقه خوبی از او میشود، خداوند نیز استقبال خوبی از کریمی داشته باشد، چون خودش و آثارش باعث آبرو و اعتبار سینما بود.
طائرپور در پایان گفت: امیدوارم قدر ایرج کریمیها را بیشتر بدانیم و تاسف میخورم به جای ملاقتش در مراسم تشییعش صحبت میکنیم.
ملکی پس از صحبتهای طائرپور از فواد نظیری شاعر و نویسند ه و مترجمی که دوستی چهلساله با کریمی داشت، دعوت به سخنرانی کرد.
نظیری با بوسیدن محل اجرا در خانه سینما گفت: خیلی دشوار است که در اینجا از دوستی بگویم که سابقهاش به دوره دانشگاه برمیگردد و حالا در غم از دست دادن او صحبت میکنیم.
وی با قرائت دو قطعه شعر در ماتم ایرج کریمی جای خود را به احمد طالبینژاد داد.
طالبینژاد گفت: دیروز یک یاداشت در روزنامه شرق برای ایرج نوشتم. اگر بشود برای اصطلاح عشق فیلم در معنای واقعی کلمه نام برد، او ایرج کریمی است. کریمی لیسانس مهندسی شیمی را گرفت و آن را به مادرش داد و گفت این مدرک مال تو آرزوی من چیز دیگری است و وارد سینما شد. باید بگویم زندگی ایرج قربانی سینما شد. میتوانست مثل دوستانش زندگی به سامانی داشته باشد اما نخواست و دنبال کار ثابت و حقوق ثابت و همیشگی نبود حتی یک جا قرا ر بود استخدام شود که دوام نیاورد.
کامران ملکی در ادامه گفت: در سال 92 در جشن خانه سینما برای ایرج کریمی مراسم تجلیل داشتیم اما باید حالا در دوریش از دوستتانش بخواهم، صحبت کنند. وی در ادامه از عباس یاری تقاضا کرد در این مراسم صحبت کند.
یاری گفت: آرزو میکنم اتفاقات خوبی بیفتد تا برای آنها جشن بگیریم. ایرج کریمی با اینکه در بیمارستان بستری بود برای من از منشی چشم پزشک وقت گرفته بود. من خاطره زیادی از او دارم و در برابر بیماری مقاوم و استوار بود. برای من مرگ ایرج بیشتر به خاطر ارتباط عاطفی که با مادرش داشت تلختر است. نگرانی کریمی خودش نبود بلکه نگران مادرش بود. مادرش هم دور از چشم دکترها غذای مورد علاقهاش را میپخت.
فریبا کامران بازیگر سینما با بغضی که در صحبتهایش به گریه تبدیل شد، گفت: در یک قیلم این دیالوگ را شنیدم که میگفت از طرز زندگی کردنش خوشم نیامد، ولی مرگش خیلی ناراحتکننده بود. حالا من خطاب به کریمی میگویم که از طرز مرگت خوشم نیامد. در فیلمهایت با مرگ شوخی میکردی و خیلی جدی رفتی. راننده حامل پیکر مرحومان میگفت مسافران من همه ساکتند، چون همه چیز را میدانند.
کارمران با اشک صحنه را ترک کرد. محمدرضا سکوت وارد صحنه شد و با یادآوری «کندلوس» گفت: من این اواخر ایرج را کم دیده اما باید بگویم که ما اهالی سینما از هم دوریم و باهم نامهربان هستیم. باید به هم نزدیکتر شویم و همدیگر را دوست بداریم. ایرج در آخرین لحظات زندگیاش هم به شادکردن دوشتانش و کمک کردن به آنها فکر میکرد.
فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس سینما گفت: ما همه در سوگ از دست دادن یک دوست کوچولو هستیم، دوستان در این مورد صحبت کردند و من باید بگویم سینمای ایرج و مردمدار بودنش و مهریانی و انسان بودنش به یاد همه میماند و به آخرین چیزی که میشد فکر کرد مرگ او بود.
میخواهم به چیزی اشاره کنم که کسی آن را نگفت. ایرج کریمی در مقطعی که کسی از دولتمردان و مسئولان انتقادی نمیکرد و حرفی نداشت، چون اینکار را عاقلانه نمیدانست، راجع به دولتمردان مطلب نوشت. در آن اصطلاحاتی به کار برد که از هم دانشگاهیاش سلیم یاد گرفته بود. خیلیها در رویای مهندسی فرهنگی هستند اما ایرج کریمی مهندس فرهنگی بود و مطلبش را با اصطلاح موتورهای درونسوز نوشته بود. ایرج روشن فکر بود و این را پنهان نمیکرد.
توحیدی خطاب به شهردار تهران قالبیاف و اعضای شورای شهر و احمد مسجد جامعی گفت: هنرمندان زینت المجالس نیستند که در مراسم افتتاحیه و اختتامیهها در صف اول بنشینند و عکس بگیرند. آقای قالیباف به قطعه هنرمندان سر بزنید ببینید چه خبر است. شرمآور است که برای تدفین هنرمندان باید از چند روز قبل باید دست به دامان مسئولان و خانوادههای هنرمندان فوت شده شویم.
ما قطعه هنرمندان دیگری لازم داریم چون ظاهرا همه هنرمندان مثل برگ خزان دارند میروند حالا چرا؟... بماند.
امیدوارم در آینده به شادی و خوشی در کنار خانواده کریمی باشیم. در پایان کامران ملکی گفت: حرف های پرتو مهتدی از دوستان ایرج بود که قبل از او فوت کرد و حالا به لطف خانواده آن مرحوم قرار است ایرج مهمان او شود و در آرامگاه او قرار بگیرد.
پس از صحبتهای دوستان و اهالی سینما مراسم تشییع آن مرحوم از حیاط خانه سینما به سمت قطعه هنرمندان آغاز شد.
کیوان کثیریان منتقد سینما و رئیس انجمن منتقدان سینما در گفتگو با
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: آقای کریمی را از طریق نوشتههایش میشناسیم. در زمانی که علاقهمند به سینما بودیم، نقدهایشان را از طریق مجله فیلم دنبال میکردم و یکی از دلایل علاقهمندی به سینما نقدهای ایشان بود.
وی افزود: ایشان آدمی بسیار باشخصیت و بدون حاشیه بود که به گواهی نقدهایش بسیار با سواد بود که فکر میکنم جزو معدود منتقدان با سواد سینما محسوب میشود که شبیهشدن به نقدهایش دستنیافتنی است. مثل ایرج کریمی نیز حالا دیگر خیلی کم در جامعه منتقدان و سینماگران داریم. پیام تسلیت من این است که جای ایرج کریمی پر نمیشود.
حسین لیالستانی از کارگردانان سینما در خصوص ایرج کریمی
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: ایرج کریمی انسانی خود ساخته و مبارز بود که با بیماریاش مبارزه کرد. ما همدیگر را در جشنهای سینمایی و خانه سینما میدیدیم.
کوروش سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون هم
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: قبل از اینکه وارد فعالیت هنری شوم از خوانندگان مجله فیلم بودم و ایشان ازبهترین نویسندگان سینمایی آن بود. فیلم سینمایی «باغهای کندلوس» باعث شد به فیلمهای ایشان علاقهمند شوم.
سلیمانی افزود: به نظرم جزو نویسندگان با شخصیت و با سواد سینما بود. مطلبی را اگر با اسم ایرج کریمی میدیدم، مطمئن بودم به از آن چیزی را خواهم آموخت. وقتی در تئاتر در یک نمایش بازی کردم، ایرج کریمی مرا با شور و شعف تشویق کرد و این تشویق برایم دلگرمکننده بود. خاطراتی که از ایشان دارم برایم خیلی ارزشمند است. سینمای ایران یک هنرمند ارزشمند و یک کارگردان متشخص را از دست داد. سینمای ما به امثال ایرج کریمی بسیار نیاز دارد و هرچه میگذرد این نیاز بیشتر احساس میشود.
انتهای پیام/