كنشگری داعش را بايد در ظرفيت پيوند بين گذشته، حال و آينده، در جهان عرب و با دقت در نهادهای آن مورد بررسی قرار داد.

داعش؛ نمادها و چالش‌ها
به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان سيدمحمدكاظم سجادپور در پاسخ به اين پرسش كه داعش را چگونه مي‌توان تحليل كرد، به پديده عامليت و كارگزاري پرداخته شد و علاوه بر آن به بهره‌برداري از قرائت‌هاي ويژه از تاريخ توسط اين كنشگر و در خاورميانه معاصر اشارت رفت. در ادامه اين ويژگي و ويژگي ديگر يعني چالش خشونت‌زايي داعش مد توجه قرار مي‌گيرد.
 
داعش، به هيچ رو كنشگري ساده نيست. كنشگري داعش را بايد در ظرفيت پيوند بين گذشته، حال و آينده، در جهان عرب و با دقت در نهادهاي آن مورد بررسي قرار داد. حال مسلمانان و مخصوصاً مسلمانان عرب، براساس قرائت داعش، مناسب نيست و براي آينده بهتر، بايد به گذشته برگشت. گذر از وضعيت نابسامان فعلي، در چشم‌انداز داعش، احياي نهاد خلافت، آن هم از نوع خلافت عباسي است.

نمادهايي كه داعش انتخاب كرده است، از پرچم سياه گرفته تا نام دابق ـ كه عنوان مجله انگليسي آن است، پژواك گذشته، معبر و گذري از وضعيت كنوني و احياي آنچه بود را در آينده ترسيم مي‌كند. براي شيعيان آنچه كه داعش از تاريخ برمي‌گزيند، نمي‌تواند جذابيت داشته باشد، ولي براي آن بخش كه جامعه عرب ـ در درون منطقه و ساكن در غرب ـ كه عميقاً سرخورده و به حاشيه رانده شده است، جذابيت دارد.

خلافت باشكوه گذشته را احياء كردن، البته بدون خشونت، امكان تحقق ندارد و لذا خشونت در زرورق‌هاي اقتصادي پيچيده شده و مهم آنكه در اين قرائت تاريخي، داعش از مدرن‌ترين ابزارها و روش‌هاي ارتباطي بهره‌‌برداري مي‌كند. به عبارت ديگر، داعش در خاورميانه معاصر، كنشگري است كه داعيه‌هاي تاريخي داشته و در كنشگري خود، به لحاظ روش و ابزار مدرن و در مواردي از زاويه ادامة‌ تصوير، رگه‌هايي از عبور از مدرنيسم را نيز به نمايش مي‌گذارد.
 
اين كنشگر، اما، با برجسته‌ترين ويژگي‌ خود يعني خشونت شناخته مي‌شود داعش كنشگري خشونت‌زاست. خشونت در ذات فكري داعش ريشه دارد. كلام و گفتار و رفتار و كردار داعش، سراسر مشحون از خشونت است. ولي آنچه بيش از همه اين‌ها در شناخت كنشگري داعش در خاورميانه معاصر مهم مي‌باشد آن است كه داعش به هر دليلي كه بوجود آمده باشد و توسط هر فرد، گروه، دولت، دستگاه اطلاعاتي و بازيگر منطقه‌اي يا فرامنطقه‌اي اداره شود، خاورميانه را خشن‌تر، خونين‌تر و نظامي‌تر كرده است. نتيجه برآمدن داعش، افزودن برخشونت انباشته شده در اين منطقه است. منطقه‌اي كه در سه دهه گذشته، شاهد انواع جنگ‌ها و كنش‌هاي خشونت‌آميز بوده است!
 
توضيح آنكه داعش به عنوان كنشگري خشن، با خشونت غيرقابل توصيف بر بخش‌هايي از خاورميانه تسلط يافته است، اما اين تسلط روندي پايان يافته نيست. پديده مبارزه با داعش و ائتلاف موسوم به ائتلاف ضدداعش، بدون آنكه بتواند بساط اين كنشگر خشن را برچيند، خود به افزايش خشونت دامن زده و خواهد زد. مبارزه با داعش، پديده‌اي يك دست و يك رنگ نيست، مبارزه با داعش، در مواردي بهانه‌اي براي مداخله و نقض‌ حاكميت كشورها شده است.

آنچه كه گروه مرسوم به ائتلاف ضد داعش به سركردگي آمريكا انجام داده، مداخله در امور داخلي سوريه و تضعيف بيشتر آن دولت بوده است. اما همه اين مداخلات به توليد خشونت بيشتر در خاورميانه انجاميده است و هر چه هست داعش و گروه‌هاي شبيه آن، بازتاب شرايط نويني در اين منطقه است كه دقت و تحليل همه جانبه‌اي را مي‌طلبد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار