به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، رابطه سیاسی ایران و مصر وضعیت عجیبی را تجربه کرده و میکند. از سویی، هر دو کشور صاحب تمدنی کهن بوده و از دوران باستان یادگارها در خود دارند و همین امر میتواند بسترساز تعامل بسیار بیشتر میان آن دو باشد و در حقیقت، مناسبات فرهنگی و تاریخی مهیا کننده زمینه تعاملات سیاسی بین این دو کشور باشد. از سوی دیگر، دلایل فراوانی وجود دارند که بتوانند در فضای روابط میان دو کشور چالش ایجاد کرده و تنشبرانگیز باشند.
حقیقت آن است که روابط سیاسی ایران و مصر، تا قبل از انقلاب اسلامی سال 57 در بالاترین سطح خود بود. سفرهای دائمی و ارتباطات مستمر مقامات رژیم پهلوی و دولت آن روز مصر، خود گویای ارتباط عمیق تهران – قاهره قبل از بهمن 57 است. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اما مبرهنترین و منطقیترین دلیل برای کمرنگ شدن یا بعضاً قطع رابطه سیاسی با مصر برای ایران فراهم آمد. این دلیل، چیزی جز حمایت بیچون و چرای رژیم "حسنی مبارک"، رئیس جمهور مخلوع مصر از رژیم صهیونیستی نبود.
واقع امر آن است که مبارک، پیش و بیش از آن که رئیس جمهور مصر باشد، نوکر صهیونیستها بود و خوشخدمتیهای بسیاری در حق آنها داشت. حمایتهای مصر از تلآویو، به ویژه در بستن گذرگاه رفح، یعنی تنها راه رساندن تجهیزات درمانی و پزشکی به مردم بیدفاع فلسطین و نیز در ماجرای شهرکسازی صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی که معالاسف هنوز هم ادامه دارد، جای تردیدی باقی نمیگذاشت و نمیگذارد که مقامات قاهره، گویا حیات سیاسی خود را در پارکابی سران تلآویو میپندارند و همین حمایتهای کورکورانه و فاقد هیچ منطق بود که موجب شد "شارون" نخست وزیر اسبق افلیج رژیم صهیونیستی، مصر را مهمترین متحد خود در میان کشورهای عرب منطقه معرفی و اینک نتانیاهو نیز همین اظهارات را تکرار کند.
جمهوری اسلامی ایران اما هیچگاه رژیم جعلی صهیون را به رسمیت نشناخت و طبعاً با مواضع قاهره نسبت به تلآویو نیز نمیتوانست کنار بیاید. نقطه آشکار تعارض سیاسی ایران با مصر را میتوان در ماجرای امضای قرارداد کمپ دیوید بود. ایران به درستی، این پیمان را ننگین خواند و از شناسایی آن امتناع نمود.
گفتنی است قرارداد کمپ دیوید، اولین پیمان صلح میان اعراب و اسرائیل بود که در تاریخ 17 دسامبر 1978 و پس از دوازده روز مذاکره مخفی و با میانجیگری ایالات متحده به امضای نمایندگان مصر، رژیم صهیونیستی و آمریکا رسید. بماند که «انور سادات» رئیس جمهور وقت مصر و «مناخیم بگین» نخست وزیر آن روز رژیم جعلی عبری، چند ماه پس از امضای این پیمان، جایزه نوبل صلح دریافت کردند اما به قدری مفاد این قرارداد به سود اسرائیل و به ضرر ملت بیدفاع فلسطین تمام شد که واقعاً قابلیت شناسایی از سوی ایران نداشت؛ ایرانی که با رهبری امام راحل (ره) و با همت یکایک آحاد ملت، اساساً علیه نظام استکبار و استعمار جهانی به پاخاست و تجربه گرانسنگ انقلاب اسلامی را به خود دید و به همین دلیل نیز نمیتوانست با رژیم صهیونیستی که مولود نامیمون نظام سلطه بود رابطهای داشته باشد.
پس از انقلاب عربی و خلع مبارک از قدرت و با روی کار آمدن مرسی رئیس جمهور منتخب مردم در مصر، این کشور سعی کرد موضع سازندهتری نسبت به ایران اتخاذ کند. مرسی در ماه نخست ریاستجمهوریاش برای شرکت در اجلاس سران غیرمتعهد به تهران آمد و از روابط خوب و رو به جلوی قاهره و تهران سخن گفت.
ریاست جمهوری مرسی نیز دیری نپایید و زمام امور به دست یار غار مبارک یعنی ژنرال "السیسی" افتاد. وی گویا بر سبیل سلف نامبارکش گام برمیدارد و بارها ثابت کرده به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. در جریان حملات تابستانی رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم غزه، وی رسماً دم از حمایت از اسرائیل و حفظ به اصطلاح منافع این رژیم زد و گذرگاه رفح را بست و مانع ارسال کمکهای انساندوستانه پزشکی، غذایی و دارویی به فلسطین اشغالی شد.
با رصد تحولات چند سال اخیر مصرِ تحت حاکمیت سیسی، میتوان به این نتیجه دست یافت که وی بیشتر طرف رژیم صهیونیستی است تا مردم مصر و حتی برخی دول عربی منطقه.
وی اخیراً در اظهاراتی قابل تأمل اظهار داشته که روابط با ایران به شکل مستقیم به امنیت و ثبات خلیج(فارس) ارتباط دارد و تا زمانی که تهدیدی علیه امنیت کشورهای عربی وجود نداشته باشد، هیچ مشکلی وجود ندارد. این موضعگیری دوپهلو احتمالاً بدین معنا هم هست که به عقیده سیسی، اگر ایران باعث عدم امنیت و ثبات خلیج فارس شود، مصر با ایران مشکل پیدا خواهد کرد.
حقیقت امر اما چیز دیگری است. ایران اسلامی هرگز اهل تخاصم با کشورهایی که آنها را در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته نیست و امنیت خلیج فارس را امنیت همه منطقه میداند و لذا هرگز نظر سوئی نسبت به آن نداشته است؛ بنابراین اظهارنظر سیسی، مبتنی بر ذهنیات خلاف و منفی است.
از سوی دیگر، فضایی که پس از پایان مذاکرات هستهای در وین برای تعاملات سیاسی جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها فراهم آمده، به نظر فضای مناسبی میرسد. بالطبع بخشی از گستره کشورها شامل کشورهای عربی است و مصر، در میان این کشورها از جایگاه خاصی برخوردار است.
به ویژه دولت یازدهم از بدو تشکیل و فعالیت، صریحاً اعلام کرده که خواهان روابطی سازنده و پایدار و مبتنی بر احترام متقابل و رعایت منافع ملی با همه کشورهاست و در عین حال، اهمیت خاصی نیز برای مجموعه کشورهای عربی قائل است به ویژه آن که اشتراک دینی، عاملی است که موجب تحکیم و تقویت و تثبیت تعاملات ایران با اعراب خواهد شد.
رابطه با مصر اما حالتی خاص دارد. "عوض حیدرپور" عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی معتقد است: به نظر میرسد نسبت به مصر باید محتاط بود. ظاهر امر، گواه آن است که سیسی بیش از آن که در جبهه مردم و محور مقاومت باشد، یار و همکار جناح روبروست؛ لذا روابط سیاسی میان ایران و مصر را باید به "راه رفتن روی لبه تیغ" تشبیه کرد که بسیار حساس و شکننده است.
حیدرپور میافزاید: اگر مصر در روابطش با اسرائیل تجدیدنظر کند و کمی هم به سمت جبهه مقابل صهیونیستها چرخش کند، قابل اعتمادتر است. در آن شرایط، احتمالاً سطح روابط تهران و قاهره عادیتر خواهد بود؛ به ویژه به این دلیل که مصر در سیاست خارجی خود، بیشتر به سوی روسیه تمایل و با آمریکا زاویه پیدا کرده است.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی میافزاید: به نظر میرسد مصر بتواند عامل مهم منطقهای در کاهش نفوذ آمریکا بر اعراب باشد. در عین حال، ظاهراً تا شرایط مطلوب فاصله داریم اما امیدواریم با اصلاح رویکرد قاهره، شاهد روابط حسنه ایران و مصر باشیم.
گزارش از حمیدرضا حیدرپور
انتهای پیام/
با آرزوی روزی که تمامی دولتمردان در تمامی کشورها بیشتر به فکر مظلومان و مستضعفانی باشند که قربانی سیاستهای مادیگرا کسانی شد ه اند که همه چیز را در زندگی مادی و دنیوی می دانند و اعتقادی به برزخ وعالم آخرت ندارند که اگر چنین بود حتی لحظه ای به خود اجازه نمیدادند که تحت هر عنوانی به کسی ظلم کنند .چه رسد به زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی و بستن مرزها آن هم به قیمت از دست رفتن جان انسانهایی که حتی از امکانات اولیه زندگی از جمله دارو و غذا محروم هستند و تبرئه افرادی همچون حسنی مبارک و اطرافیانشان که که دستشان به خون مردم مصر آلوده است آن هم به جرم انقلابی که خواستند از زیر چکمه های صهیونیستها خارج شوند.