وی همچنین بادآور شد: آزادی و استقلال خواست تاریخی مردم ایران بوده که بر سر آن ایستادگی کرده اند. حزب ندای ایرانیان معتقد است، اصلاحات بدون توجه به آزادی و استقلال راه به بیراهه بردن و سر از التقاط و نفاق و انحراف درآوردن است. نمیتوان دل در گرو آزادی ایران بست، اما چشم بر تزلزل اصول استقلال آن نیز بست.
در ادامه این دیدار مجید فراهانی، دبیر کل حزب ندای ایرانیان گزارشی از فعالیتهای حزب ندای ایرانیان پرداخت و اشاره کرد: حزب ندای ایرانیان پس از برگزاری کنگره خود در اسفند ۹۳ فعالیت رسمی خود را آغاز کرد و اکنون دوبال اجرایی و سیاست گذاری حزب ندای ایرانیان برنامه و اهداف این حزب جامعه محور را دنبال میکند.
وی همچنین در ادامه به برنامههای حزب ندای ایرانیان اشاره کرد و گفت: در شهریور ماه همایش تشکیلاتی و استانی حزب برگزار خواهد شد. همچنین دبیرکل حزب ندای ایرانیان به روند فعالیت دفاتر، شورای سیاست گذاری و هیئت اجرایی به عنوان بازوی فکری و اجرایی حزب ندای ایرانیان اشاره کردو توضیحاتی در خصوص عملکرد و سیاست های حزب ندای ایرانیان ارائه کرد.
در ادامه این دیدار همچنین ناطق نوری پس از شنیدن صحبتهای چند تن از اعضای حزب ندای ایرانیان با تشکر از حضور اعضای حزب ندای ایرانیان از خرازی به دلیل فراهم آوردن شرایط این دیدار به طرح دیدگاههای خود در خصوص نقش و جایگاه مردم در انقلاب اسلامی و حمایت آنها از نظام پرداخت و گفت:
ناطق نوری به طرح دیدگاههای خود درخصوص نقش و جایگاه مردم در انقلاب اسلامی و حمایت آنها از نظام پرداخت و گفت: بنده من البدو الی الختم دوران امام را شاهد و ناظر بودم و میتوانم روز قیامت شهادت بدهم که این ملت پای امام و پای انقلاب مردانه ایستادند و آن همه شهید دادند و آن همه ویرانی، اما یک گله از امام نداشتند و عاشقانه ایشان را بدرقه کردند. آن صحنه بدرقه باشکوه امام (ره) هیچگاه از خاطر من دور نمیشود، محو که هرگز، بلکه حتی دور هم نمیشود تصویر آن جوانان عاشقی که امام را بدرقه میکردند. خب در مقابل این مردم ماها خیلی کاری نکردهایم، هیچ کاری نکردیم، به هرحال اگر کاری هم شده است شما دعا کنید خداوند آن را قبول کند و برای رضای خودش بداند و انشاءالله که برای رضای خدا بوده که در غیراین صورت جز رنج و تعب چیزی نبوده است.
ناطق نوری با اشاره به الزامات برقراری دموکراسی در جامعه گفت: بحث من بحث نو و تازه ای نیست، یک بحث تکراری است و علت آن هم این است که چون محقق نمیشود، آدم مجبور است آن را تکرار کند و آن هم این چند نکته است که شاید هم ملال آور باشد، اما به هرحال بضاعت من همین است.
ناطق نوری در ادامه به الزامات دموکراسی و کار سیاسی در جامعه اشاره کرد و گفت: اول اینکه همیشه من معتقد بودم اگر در جایی بخواهد دموکراسی بیاید، حتما باید ابزار آن هم به همراهش باشد تا محقق شود. دموکراسی به آن معنی که مراجعه به آرا و افکار مردم است و نظرات مردم را گرفته اند؛ خب دموکراسی یعنی همین که مردم در سرنوشت خودشان مؤثر باشند و نقش آفرینی کنند و کشور ما تا پیروزی انقلاب و زحماتی که امام (ره) و انقلابیون و مردم کشیدهاند تا انقلاب را به پیروزی رسانیدند، تاکنون به گونه ایست که ما میانگین سالی یک انتخابات را داشتهایم و افتخار هم میکنیم که اگر ٣۶ سال از انقلاب گذشته، ٣٧ انتخابات داشتهایم؛ یعنی میانگین سالی یک انتخابات. هرچند به تازگی آمدهایم برای اینکه هر انتخابات یک تنشی در جامعه ایجاد میکند این را کمتر کنیم. یعنی با هم تلفیق کردهایم مثلا انتخابات خبرگان با مجلس یا انتخابات ریاست جمهوری با شوراها که دیگر تنش جدیدی ایجاد نشود، وگرنه ما سالی یک انتخابات داشتهایم؛ خب این دموکراسی است. اگر صحیح پیاده کنیم و انجام دهیم سالی یک بار مراجعه به آرای مردم خیلی ارزشمند است.
ابزار دموکراسی حزب است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: این ابزار میخواهد و ما ابزارش را نداریم. ابزار دموکراسی حزب است و این موضوع خیلی ساده است و اصلا پیچیده نیست؛ وقتی میخواهیم یک خبره انتخاب کنیم، برای خبرگان رهبری و مردم میخواهند که رأی بدهند. بالاخره همه شهروندان و همه اقشار مختلف که کارشناس این کار نیستند به چه کسی میخواهند رأی بدهند؟ به عنوان خبره رهبری! و به عنوان کسی که میخواهد رهبر را انتخاب کند در زمانی که لازم است. همه مردم که کارشناس نیستند و همه مردم که متخصص نیستند. مثلا بیایند و به هرکسی که عمامه بزرگتری داشت و یا محاسن بلندتری دارد به او بگویند آیت ا.... و به او رای بدهند و هرکسی که عمامه کوچکتری دارد و محاسن اش هم خیلی بلند نبود، ولی در عوض عالم درجه یکی است به او رأی ندهند! عامه مردم چگونه باید بشناسند؟ یا چگونه میخواهند رئیس جمهور را انتخاب کنند؟
چون حزب نداریم، انتخابهای مان هم خیلی درست درنمی آید
رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی افزود: بیگمان معیارهایی که قانون اساسی بیان کرده است یا قانون انتخابات یا قانون ریاست جمهوری میگوید عامه مردم چگونه باید تشخیص بدهند؟ همه مردم نمیتوانند بروند تحقیق کنند که چه کسی صلاحیت این کار را دارد؛ بنابراین چون حزب نداریم، انتخابهایمان هم خیلی درست درنمیآید و تعبیر من این است که ما تقریبا در دو یا سه تا از انتخابات هایی که داشته ایم؛ ریاست جمهوری را مثال بزنم: رؤسای جمهورمان با موج انتخاب شدهاند؛
بنیانگذار و رئیس حوزه علمیه امام حسن مجتبی (ع) در ادامه یادآور شد: متأسفانه در کشور ما حزب شکل نگرفته است. قبل از انقلاب هم همینطور، البته این باید یک آسیبشناسی هم بشود که چرا در ایران در طول تاریخ احزاب شکل نگرفتهاند. به اعتقاد من قبل از انقلاب و در تاریخ ایران یک حزب به معنی واقعی کلمه حزب بود و آن هم حزب توده بود. تنها حزبی که واقعا حزب بود و تشکیلاتی عمل میکرد و واقعا کار میکرد، حزب توده بود. بد نیست برای رفع خستگی یک خاطره تعریف کنم: فکر میکنم سال ۴۶ بود، یک آشنا و همشهری داشتیم که یک کارگر ساده بود؛ او را گرفته بودند چون تودهای بود. من بعد از مدتی به ملاقاتش در زندان قصر رفتم دیدم که خیلی بریده و در پشت میلههای زندان خیلی به هم ریخته بود و همه چیز را هم لو داده بود. خب یک کارگر ساده بود که برید. طولی نکشید که تقریباَ دو یا سه ماه بعد از آن من را هم دستگیر کردند و به زندان قصر بردند ما بند چهار بودیم و آنها بند سه. مرحوم بازرگان و مرحوم طالقانی و مرحوم سحابی و همه اینها بند چهار بودند که ما هم رفتیم و به جمع آنان پیوستیم. در تیرماه سال ۴۶ بود که مرحوم بازرگان از رئیس آنها که در بند سه بودند قبلا در دانشکده فنی شاگرد ایشان بودند، دعوت کردند و رئیس آنها برای ناهار به بند ما آمد که اگر حافظهام یاری کند فردی بود به نام مهندس شجاعی، اهل تبریز، ما فهمیدیم که این فرد در حزب توده بوده و رئیس آن همشهری ماست به او گفتم مهندس آدم قحطی بود که گشتی و این آدم را پیدا کردی که الان که هم خودش بریده و بهم ریخته است و هم شماها را لو داده است. حالا ببینید که آنها چقدر کار میکردند. در جواب من گفت که حاج آقا به من گزارش دادند که یک کارگری است که این وقتی میآید در قهوه خانه مینشیند وقتی که حرف میزند مثل این است که لنین دارد صحبت میکند. حراف بود معمولا ماها مازندرانیها در حرفزدن کم نمیآوریم او حراف بود و مطالعه هم داشت و خوب هم حرف میزد. ببینید حزب آن است که میرود در یک قهوه خانه و یک کارگری که خوب حرف میزند را جذب میکند.
ناطق نوری یادآور شد: حالا ممکن که این مصداق نداشته باشد ولی حزب اینطور است؛ تنها حزبی که حزب بود اینها بودند آنقدر تشکیلات این حزب قوی بود که در همان زندان قصر عدهای از افسران تودهای با ما هم زندانی بودند. آقای امانی که الان هم هنوز زنده است با پسرخالهاش و سرهنگ کیمنش و... اینان افسران تودهای ارتش بودند. حتی بعضی از آنان در هیأت دادرسان ارتش بودند برای محاکمه تودهایها. خودشان تودهای بودند ولی چنان تشکیلاتی عمل کرده بودند در ارتش که هیأت دادرسان بودند برای محاکمه رفقای خودشان و بعد کشف شد که اینها توده ای هستند به قدری تشکیلاتی کار میکردند که در همه جا نفوذ داشتند و همه جا بودند.
وی در ادامه گفت: ما بعد از انقلاب یک حزب درست کردیم به اسم حزب جمهوری اسلامی؛ البته خدا رحمت کند مرحوم بهشتی را. آقای بهشتی و مقام معظمرهبری و جناب آقای هاشمی و مرحوم شهید باهنر و جناب آقای موسوی اردبیلی. من خودم آن زمان آنقدر علاقه داشتم به کار تشکیلاتی که تا اینان گفتند، من خودم بلند شدم و رفتم کانون توحید برای ثبت نام؛ یعنی در صف ایستادم. وقتی آقای عظیمی مرا دید گفت که تو هم در صف ایستادهای؟ گفتم: بله، آمدهام تا عضو حزب بشوم که بعد عضو شورا شدیم. به نظر من الان ما هرچه داریم و هرچه میکنیم و بهره میبریم همه از برکات همان حزب است.
رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری درخصوص خدمات حزب جمهوری اسلامی یادآور شد: قانون اساسی اگر درست شد از همان حزب است؛ مجلس اول مان اگر شکل گرفت همان حزب بود؛ خبرگانی اگر درست شد از حزب بود و ما هنوز هم از جیب همان حزب خرج میکنیم. تازه به همان حزب هم ما اشکال داشتیم که با مدیریت مرحوم بهشتی که انصافا جای او را نتوانستیم پر کنیم و نخواهیم توانست... ولی این حزب هم با مشکلاتی روبرو شد و حزب تعطیل شد؛ منحل نشد اما تعطیل شد و الان هم منحل نیست بلکه تعطیل است. آقای خرازی هم در حزب جمهوری اسلامی بودند و باید این مسئله را آسیبشناسی کنید. البته سابقه آشنایی من با ایشان به قبل از انقلاب برمیگردد.
قاعده بازی سیاسی در ایران رعایت نمیشود
رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی در ادامه به رعایت نکردن قاعده بازی سیاسی اشاره کرد و گفت: یکی از برادران هم اشاره کردند مسئله، ندانستن قاعده بازی است. ما هم حزب را نداریم و هم قاعده بازی را بلد نیستیم. واقعا در ایران قاعده بازی را بلد نیستیم. در دنیا یک جناحی در انتخابات اکثریت پیدا میکنند و رئیس جمهور از آن حزب انتخاب میشود. این رئیس جمهور حق دارد معاونان خودش را از حزب خودش انتخاب کند و حق دارد مشاوران اش را از حزب خودش انتخاب کند و حق دارد وزرای کابینه اش را هم از حزب خودش انتخاب کند؛ در دنیا به این شکل است. در بعضی از جاها قاعده و قانون است که به پایینتر از این دست نزنند و در بعضی کشورها قانون نیست ولی فرهنگ حاکم است.
در ایران فرهنگ تحمل مخالف را نداریم
وزیر سابق کشور در سال های جنگ در ادامه یادآور شد: در همه جا این فرهنگ حاکم است که از وزیر و معاون و مشاور رئیس جمهور به پایین را دیگر دست نمیزنند. این را میگویند بدنه کارشناسی. اگر از حزب (آ) آمده باشد بر سر کار حزب (ب) دیگر کارشناس را عوض نمیکند. مدیرکل را عوض نمیکنند. این ٢٠ سال است دارد کار میکند و تجربه آموخته و کارشناس شده است و آن هم این فرهنگ را دارد که رئیس غیرحزبی خودش درست کار کند؛ هر دو این فرهنگ را دارند ولی متأسفانه ما در ایران، این را نداریم و قاعده بازی را بلد نیستیم. هر گروهی که بر سر کار میآید، آن گروه مقابل را به قصد کشت از میدان خارج میکند و از بالا تا فراش مدرسه فلان روستا را هم عوض میکنند که این از آن حزب بوده است.
ناطق نوری در ادامه با انتقاد از شرایط مدیریت اجرایی در کشور گفت: هنوز نیروهای مبتدی و ناشی و صفرکیلومتر میآوریم سر کار برای اینکه همه را بیرون کردهایم. اتوبوسی بیرون میکنیم مینیبوسی میآوریم. این چپ میرود و راست را میزند راست میآید و چپ را میزند؛ فرق هم نمیکند هم اصلاحات اینگونه عمل کرد هم غیراصلاحات. هر دو جناح اینگونه عمل کردند که از نظر من هر دو جناح محکوم هستند و به کشور خسارت زدند.
رئیس مجلس چهارم و پنجم گفت: در مجلس پنجم دو جناح اقلیت و اکثریت بودیم. اقلیت ما آنچنان قدرتمند بود (البته آن موقع نمیگفتند اصلاحات میگفتند خط امام) آنها آن قدر مقتدر بودند و جمعیت شان اقلیت قدرتمندی بود که آقای عبدالله نوری وقتی کاندیدای ریاست شدند، من هم کاندیدای ریاست شدم، از جناح به اصطلاح امروز اصولگراها که آن زمان هم تعریف خودش را داشت. من ١١ تا رأی بیشتر از آقای نوری آوردم؛ یعنی صدوبیستوخورده ای رأی ایشان داشت در یک مجلسی که صدوبیستوخوردهای یا ١٣٠ نفر اقلیت مجلس هستند آن هم آدمهای مقتدر. در آن مجلس انتخابات ریاست جمهوری هم انجام شد؛ اما در تاریخ شما نگاه کنید و بررسی کنید جزء بهترین مجلس هایی که نام میبرند.
ریشه تمام این مسائل تنگ نظری و تحمل نکردن همدیگر است
ناطق نوری خاطر نشان کرد: من در مجلس پنجم با همین آقایان یک روز تنش نداشتم. دوستان و همخطهای من شوخی میکردند و میگفتند بالاخره ما نتوانستیم تو را بشناسیم پایین که هستی با مایی ولی بالا که مینشینی با اینهایی. بنده میگفتم شما توجه ندارید. اگر شما بخواهید تذکر آییننامهای بدهید و من جلوی این کار را بگیرم به آن تحلیل سیاسی نمیخورد؛ اما اگر آقای زید که دارد تذکر آییننامهای میدهد، من جلویش را بگیرم به این تحلیل سیاسی میخورد. این را من باید نگه دارم و ضرر هم نکردیم؛ اما نگاه وسیع این چنینی در کشور نیست، چه اصلاح طلبان چه اصولگرایان. برادران و خواهران باید بگویم که این نگاه نمیتواند کشور را اداره کند حتما و حتما؛ کما اینکه نتوانسته اداره هم بکند.
الان هیچ نشانه ای از انتخابات در دو جناح اصلی کشور نیست
وی در ادامه یادآور شد: حتما هم باید که وقت بگذارید تشکیلاتی کارکردن وقت و حوصله میخواهد، اعصاب و دنده پهنی میخواهد.
ناطق نوری یادآور شد: گاهی من میبینم بعضی از آقایان در بعضی از تشکیلات، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا درباره انتخابات آینده میپرسند! آنجا من گفتم که این آقایان چه اصلاح طلب و چه اصولگراها آرام آرام راه میروند. این تجربه ای است که من از انتخابات دارم. الان هیچ بو و نشانه ای از انتخابات از این دو جناح نمیآید: علت آن هم این است که وقت نمیگذارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: کار تشکیلاتی حوصله میخواهد و صبر میخواهد و دنده پهنی میخواهد و اخلاق میخواهد همه انسانها یکجور نیستند همه به یک اندازه ظرفیت ندارند.
رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی در ادامه به انتخابات مجلس اشاره کرد و گفت: الان برای انتخابات خیلی دیر است؛ یعنی الان دیگر سلانه سلانه نباید حرکت کرد.
با همه طیفها ارتباط دارم
وزیر پیشین کشور گفت: بنده با استانداران زمان خودم لازم بذکر است که من وزیر کشور سال ۶۰ تا ۶۴ بودهام. من هنوز با استانداران زمان خودم ماهی یک دفعه جلسه دارم که دیروز یکی از جلسات مان بود در این جلسات چند نکته مهم وجود دارد اولاَ در این جلسات حبیبی از موتلفه حضور دارند و کرباسچی هم هستند و حمید جلاییپور و کوه پایه هم، میر سلیم هم هستند خلاصه من به انها هم میگویم که این جلسه هفت بیجار است که همه جور نیرو در ان هست و همدیگر را هم تحمل میکنند و مواضعشان را هم دارند و بحث هم میکنند اما به هم احترام میگذارند و بنده هم با تمام اینها کار میکردم اقای احمدپور نجاتی مدیر کل سیاسی ما بود اقای مسجد جامعی مدیر کل اجتماعی ما بود و همین ابراهیم نبوی که طنز نویس است در پیش ما به نام داورنبوی بود در وزارت کشور. همه اینها با هم بودند در ضمن که بنده عضو شورای مرکزی حزب هم بودم و معاون سیاسی قبل من میرسلیم بود یک شخصیتی که در همان دوران بحث ریاست جمهوریشان هم بود و نخست وزیری هم. ایشان معاون سیاسی وزارت کشور بود و هر ۲ نفر ما عضو شورا مرکزی حزب هم بودیم اما همین که من امدم و یک چند ماهی گذشت من گفتم که مهندس ما باهم خیلی نمیتوانیم کار کنیم. ادم متدین و مسلمان. اما من میخواستم یک تحولی ایجاد کنم ایشان را برداشتم و اقای عباس اخوندی که انموقع یک دانشجوی سال دوم دانشگده علوم بود ایشان را اوردم و معاون سیاسی کردم که حزبی هم نبود اتفاقا خیلی روشن فکر بودند و مخالف حزب بودند اما من به ایشان میگفتم شما غیر حزبی و یا ضد حزبی و من هم حزبی تا دم در وزارت کشور اما وارد که میشویم همه ما کارمند وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران هستیم نه حزب جمهوری و نه چیز دیگر و انصافاَ موفق هم بودیم با این نگاه.
همه طیفهای معتقد به انقلاب را باید جذب کنیم
وی در ادامه یادآور شد: ریشه تمام این مسائل تنگ نظری و تحمل نکردن همدیگر است وگرنه جایگاه ما در دنیا نباید این باشد که هست. من خیلی خوشحال شدم و همانگونه که هدف و شعار شماست واقعاَ اعتدال به معنی واقعی کلمه را دنبال کنید و ما میتوانیم از همه نیروها استفاده کنیم. یک زمانی در شورای هماهنگی که من راه انداخته بودم گفتم که هر کسی که این چهار اصل را قبول دارد میتواند در این جمع قرار بگیرد. ۱- اسلام ۲- انقلاب ۳- امام ۴- رهبری و کم نیستند نیروهای داخل کشور که این چهار اصل را قبول دارند اگر اعلام کنیم که هر کسی که این چهار اصل را قبول دارد بیاید میدانید چه جمعیتی جمع میشود؟ تمام این افرادیکه روز قدس میآیند و یا در روز ۲۲ بهمن میآیند همینهایی که ما گاهی با آنها برخورد حذفی میکنیم اما باز هرگاه که نیاز باشد میآیند و در صحنه حاضر هستند. همینها که در تشیع پیکرهای شهدای غواص امدهاند. ولی متاسفانه بهره برداری سیاسی شد و خراباش کردند اما ملتی که حضور پیدا کرده بود میگفتند از همه اقشار مردم حضور داشتند.
با همین اهنگ اعتدال به سمت جلو حرکت کنید
حجت السلام ناطق نوری در ادامه در جمع اعضای ارشد و شورای مرکزی ندای ایرانیان گفت: با همین اهنگ اعتدال به سمت جلو حرکت کنید البته باید مواظب باشید که بعضیها در میا نتان بر نخورند بالاخره ممکن است بعضی از ما بهتران با ظاهری موجه در این میان بیایند و جاذبه هم داشته باشند اما در باطنشان چیز دیگری باشد و با گذشت زمان موجب شکاف بشوند ما در حزب جمهوری دچار دو دستگی شدهایم البته یکی از عوامل این بود حتماَ هم باید که وقت بگذارید تشکیلاتی کار کردن وقت و حوصله میخواهد اعصاب و دنده پهنی میخواهد معذرت میخواهم که اینطور میگویم ولی با ناز نازی بودن نمیشود کار تشکیلاتی انجام داد
برخی فکر میکنند که رقیبی برایشان پیدا شده است
ناطق نوری یادآور شد: بخصوص که شما مواضع دارید شما الان یک جریانی هستید از درون اصلاحات و اعتراض تان به بعضی از دوستان و تند رویهایشان بوده است و طبیعتاَ این آمدن و یک حزبی را اعلام کردن به مزاج عدهای خوش نمیآید و فکر میکنند که رقیبی برایشان پیدا شده است و یا بگویند ما چون اینها را تحویل نگرفتیم رفتند و برای خودشان این حزب را درست کردند و در مقابل ما قرار گرفتند و بالاخره وقتی حزب یک مواضعی دارد عدهای به مزاج شان خوش نمیآید آن هم در کشوری مثل ما که تحمل همدیگررا نداریم بنابراین زود خسته شدن و از پا در امدن و رنجیدن با حزب و تشکیلات نمیسازد.
در مقابل نقدها صبر و حوصله داشته باشید
وی در ادامه با اشاره به روحیه تعامل و مدارا گفت: فحش خورتان هم باید خوب باشد و طبق تجربه من این جواب خواهد داد. من الان کارهای نیستم و کسی هم نیستم اما هرگاه جایی میروم مثلا با لباس ورزشی به کوه میروم در همان کوه میبینم که نگاه مردم فرق کرده و نگاه مردم توام است با یک محبت و لطف و احترام. وقتیکه ادم صبر بکند برای رضای خدا. خدا هم جواب میدهد.
با گروههای دیگر که مشترکاتی دارید همکاری کنید
رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی در ادامه به انتخابات مجلس اشاره کرد و گفت: الان برای انتخابات خیلی دیر است یعنی الان دیگر سلانه سلانه نباید بروید امیدواریم که شما بتوانید کارهای درست و حسابی بکنید و هماهنگ و در حد امکان با گروههای دیگر هم اگر دیدید مشترکاتی دارید با هم همکاری کنید و فقط روی اختلافات و فرقها تاکید نکنید اگر ۲ نفر را هم بتوانیم با خودمان همراه و همدل کنیم غنیمت است یک جریانی که نزدیک است یعنی در ۵۰ تا مسئله در ۳۰ تای ان مشترک هستید و روی ۲۰ تا هم اختلاف دارید روی ان ۳۰ تا با هم همدل شوید و انشاالله که کار را پیش ببرید.