در این بیانیه چنین آمده است:
امام امت در وصیتنامه سیاسی الهی خود که مانیفست نظام جمهوری اسلامی است میفرماید: «اینجانب هیچگاه نگفته و نمیگویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل میشود» همین بیان کوتاه فرق ماهوی رویکرد بنیانگذار انقلاب را با غالب رهبران سیاسی دنیا مشخص میکند. خط امام که در ادامه با رهبری رهبر انقلابی و عزیز برای مردم نمایان شده است، هیچگاه منطبق بر شعارهای دستنیافتنی برنامه ریزی برای هدایت انقلاب نکرده است که همیشه یک واقع بینی نتیجه زمانشناسی که ویژه ولایت فقیه است در تصمیمگیریها و هدایت انقلاب دخیل بوده و هست. شعارهای متعالی از سوی رهبران انقلاب اسلامی در ایران همیشه، همراه با یک واقعبینی و زمانشناسی بوده است که غالب رهبران سیاسی در دنیا فاقد آن بودهاند.
انقلاب اسلامی ایران، حال و در گذار از دهه چهارم خود یک نظام موفق را تثبیت کرده است. جهان امروز، ایران را نه به عناوین ادعایی توخالی دوران پهلوی که آن را با واقعیتهایی میشناسد که در گفتار رهبران سیاسی دنیا از آن به «تاثیرگذار» تعبیر میشود.
با این حال همانطور که گفته شد هنوز به همه آرمانهای اسلام عزیز دست نیافته است و اشخاصی از روی عقده و جهالت کار شکنی میکنند، در لباس دوست خنجر از پشت میزنند، فتنه میکنند و انقلاب را تا لبه پرتگاه میآورند. حساب این جماعت اقلیت جدای از ملت، همیشه از ملت جدا بوده و هست. فتنه ۸۸ یک نمونهاش! عقب گرد و فتنه انگیزی لیبرالها در سیاست، حضور منافقین در حوزههای اقتصادی و مانور تجدید نظر طلبان در حوزههای فرهنگی و اجتماعی به عقیده ما امروز چالش اصلی انقلاب است. همه اینان امروز با تحریف امام (ره)، مقاصد مضر خود را دنبال میکنند. امام (ره) را واتیکانیزه و کانالیزه شده نشان میدهند تا هرآنچه خودشان دوست دارند به امام (ره) دلها نسبت دهند. امامی که حتی یک جمله متشابه ندارد، امروز توسط فرقهها و جناحهایی که بدعهدی خود را به انقلاب و امام نشان دادهاند، مصادره میشود تا مگر جریانی که سالها پیش با فرستادن امام خمینی (ره) به موزه میخواست اندیشههای انقلاب را به تاریخ بسپارد، بتواند با رویکردی جدید «خمینی» را از انقلاب حذف کند! اما حاشا که فرزندان معنوی حضرت روح الله میدان خالی کنند.
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور به عنوان بخش مهمی از جریان دانشجویی مسلمان، به شانزدهمین نشست سالانه خود رسید. مواضع و بیانیهها و فعالیتهای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل که به عنوان بخشی از آحاد ایرانیان خود را بدهکار به انقلاب اسلامی میداند و البته مطالباتی نیز از کارگزاران جمهوری اسلامی دارد، در راستای اصل «نقد حکومت آری، نفی حاکمیت هرگز» مواضع قطعی و گفتمانی خود را درباره تحولات روز کشور در چهار بند اقتصاد، سیاست و فرهنگ و دانشگاه در زیر میآورد.
استقلال اقتصادی که در چهارچوب نظرات اقتصادی امام (ره) به عنوان محور رشد و پیشرفت در نظر گرفته شده است در طول سالیان انقلاب همواره مورد غفلت قرار گرفته و مدلهای اقتصادی بازار آزاد و لیبرالی جای رویکردهای انقلابی و اسلامی در اقتصاد را گرفته است. اگرچه قصور حوزه و دانشگاه در تدوین و تولید علوم اقتصادی را نباید از نظر دور داشت، اما طمع زیاده خواهان و سرمایه سالاران قطعا یکی از دلایل رشد چشمگیر اقتصاد لیبرالی در کشور است. در این میان آراء اقتصادی انقلاب و امام (ره) به حاشیه رانده شد. این روزها موضوع اقتصاد مقاومتی در اظهار نظرها و صحبتها فراوان از سوی مسئولین در جمهوری اسلامی شنیده میشود، لکن هنوز عمل مشخصی صورت نگرفته است و حداقل آنکه گزارشی از نمود اتخاذ رویکردهای اقتصاد مقاومتی دیده نمیشود.
معیشت مردم به عنوان بارزترین مولفه کارآمدی در طول این سی و هفت سال همیشه طوری بوده است که دشمنان ذاتی این ملت تلاش کردهاند با دستاویز کردن آن ملت را ناامید و مایوس از انقلاب کنند. اگرچه ملت در همه این سالها به یاوه سراییهای دشمنان و منافقین داخلی اهمیتی نداده است و پایکار نظام بوده است، اگرچه ملت یک راهپیمایی و یک انتخابات را هم از قلم نیانداخته، اگرچه در مواقع حساس فقط و فقط این مردم بودهاند که به داد انقلاب رسیدهاند و مقابل انحراف انقلابیون اسم و رسم دار ایستادهاند، اما همین مردم از وضعیت اقتصادی ناراضیاند. معیشت مردم در اظهار نظرهای انتخاباتی همیشه در اولویت است، غالب نمایندگان مجلس، روسای جمهور و دیگر متصدیان امور با شعارهای اقتصادی سرکار میآیند، اما در عمل اتفاقی برای اقتصاد گویا نمیافتد.
معیشت، عدالت اجتماعی و عدم توزیع عادلانه ثروت دغدغه دیروز و امروز و فردای دانشجویان انقلابی بوده و هست. در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی قرار داریم. ایشان در تبلیغات انتخاباتیشان قول دادند چرخ زندگی مردم بچرخد. این روزها و پس از دوسال زعامت امور توسط ایشان سوالهای فراوانی درباره نحوه مدیریت اقتصادی کشور داریم. آیا چرخ زندگی مردم با افزایش ۹۲درصدی واردات میچرخد؟ تولید ملی با ۲. ۵برابر شدن واردات اجناس چینی، یا واردات بیرویه پارچه از هند و کاهش چهل درصدی تعرفه واردات اجناس ترک؛ به شدت آسیب دیده است. قاچاق ۵۰ هزار میلیارد تومانی از مبادی رسمی امروز یکی از شواهد ضعف سیستم نظارتی در اقتصاد است.
تمسخر «اقتصاد مقاومتی» با واردات گسترده پورشه در دوران تحریم، اظهارات دیگر درباره اقتصاد مقاومتی و صرفا همایش برگزار کردن پیرامون آن را بیاثر میکند. در شرایطی که کشاورزان در شمال و جنوب کشور به واسطه عدم اختصاص بودجه توسط دولت برای خرید محصولاتشان، با مشکلات عدیده مواجه شدهاند، وارد کردن کشتی کشتی محصولات کشاورزی از مبادی رسمی و با مجوز وزارت صنعت و معدن سوال برانگیز و تاسف آور است. شکر، برنج و دیگر محصولات کشاورزی در چنین وضعیتی هستند. لبنیات با بخشنامه دولتی و در شرایط گرانی، گرانتر میشود و جالب آنکه تناقض در گفتارهای مسئولین دولتی درباره بخشنامه صادره درباره افزایش قیمت لبنیات رسانهای نیز میشود. دیپلماسی منفعلانه نفتی موجب شده قیمت نفت به پایینترین حد خود در چند سال گذشته برسد. درباره آمار پولهای آزاد شده ایران هم حرفهای متناقضی زده میشود تا مگر نظارت بر داراییهای خزانه با اخلال روبرو شود.
از دوسال پیش هم بهانه بیادله آلاینده بودن بنزین داخل و ضربه به تولید ملی، برای توسعه واردات بنزینی که یورو چهار نبود؛ تنها موجب دلشاد کردن دلالان بنزین و کاسبان این قضیه کرده است. در این میان رفتار دولت در نپذیرفتن و استفاده نکردن از ایدههای نوین اقتصادی همچون پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه؛ که یکی مهمترین راهکارهای بیاثر کردن تحریمها است توجیهی ندارد. در حوزه اقتصادی اقلیت دلال وارداتچی؛ که بواسطه سودجوییهایش مبلغ کالای غیرایرانی است؛ اقتصاد ایران را با معضل مواجه کرده است و جوانان بیکار شده کارخانههای تعطیل شده؛ امروز از این امر رنج میکشند.
مشکل امروز عدم التزام عملی به اقتصاد مقاومتی و بازگشت توسعه تک ساحتی دهه هفتاد است که باعث افزایش فاصله طبقاتی میشود. کنترل دستوری نرخ تورم تبدیل به تنها شاخص برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور شده درحالی که بسیاری از ظرفیتهای اقتصادی کشور خالی و راکد مانده است. در این میان دولت که شعار «اقتصاد مقاومتی» را مدام بر زبان میآورد باید بپذیرد که در میانه یک جنگ اقتصادی تمام عیار نباید از فرماندهانی استفاده کند که به «اقتصاد مقاومتی» اعتقادی ندارند، چنانکه در جنگ نیز آنانکه اعتقادی به جنگیدن نداشتند حضور نمییافتند چه رسد به آنکه سررشته امور را در دست گیرند. تنها علاج مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» و استفاده از ظرفیتهای داخلی است. مسئلهای که شواهد بالا دال بر آن است که توسط دولت نادیده گرفته شدهاند.
حقیقتا در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی قوه قضاییه متفاوتتر از دورههای گذشته رویکردی کاملا عدالت طرفانه را پیش گرفته است و امروز هیچ مفسدی در هر مقام و مسئولیتی از چشمان تیزبین عدالت این قوه در امان نیست. برخوردهای سالم این قوه با معاونان دولت قبل، آقازاده فاسد یکی از شخصیتهای باسابقه نظام در طول این چند ماه نشان داده است که به راستی این قوه با احدی تعارف ندارد و عدالت تنها برای ضعفا اجرا نمیشود و آنانکه از رانت و با فساد؛ گردن کلفت کردهاند در دام عدالت این قوه خواهند افتاد.
بیانیه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل میافزاید: با این همه اما نگاه منفعت طلب و نفع شخصی عدهای اقلیت باعث پایمال شدن حق اکثریت در بهرهمندی از منابع و مزایای انقلاب شده است و این فردگرایی در دستیابی از امکانات، رانتخواری، ویژهخواری، پارتی بازی، تشکیل باندهای ثروت و قدرت، شکاف طبقاتی را به همراه داشته است.
یکی از مسائل مهم فساد اقتصادی که امروز مطرح است ماجرای کرسنت است که بالغ بر ۴۲ هزار میلیارد تومان زیان به بار آورده است. مسئولان باید پاسخ دهند اگر واقعا وزیر نفت از جمله دستاندرکاران این قرارداد زیانبار محسوب میشود؛ چطور همچنان در مسند وزارت نشستهاست؟ تا زمانیکه جناب آقای زنگنه در صدر وزارت قرار نداشت، این پرونده به نفع ایران بود و حکمی مبنی بر جریمة ایران در کار نبود اما با حضور وی در اینجایگاه، تاکنون محکوم به پرداخت جریمه چهارده میلیارد دلاری شدهایم. آیا انتصاب یک فرد به سمت وزارت نفت با چنین هزینهای که معادل یکسال یارانه نقدی مردم است، میارزید؟ ادعای خانواده هاشمی درباره دانشگاه آزاد با سیصدهزار میلیارد تومان دارایی، خاک خوردن قانون دسترسی آزاد به اطلاعات دولتی و قراردادها، زیر میزی گرفتن طبقه مرفهی از پزشکان که وزیر بهداشت به آن اذعان میکند و... همه از مظاهر فسادی است که نهایتا اقتصاد و امنیت روانی مردم را دچار خدشه میکند. عدم اقدام عملی برای مبارزه با فساد و شکل دهی نهادهای ناکارآمد برای آن منجر به فساد سیستماتیک و ساختاری میشود که اگر جلوگیری نشود با بحران کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی مواجه خواهیم شد.
در گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان «حاکمیت» یعنی دین اسلام، انقلاب اسلامی، اصل جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه از «حکومت» یعنی روندها و سیاستها، تصمیمات و رفتار حاکمان و کارگزاران، تفکیک میشود و جنبش دانشجویی مسلمان با اعتقاد به حاکمیت در برابر حکومت «گفتمان انتقادی» را صورت میبخشد. در گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان، ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرایی و اصلاح طلبی و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرایان و اصلاح طلبان تفکیک مفهومی این دو را نادرست دانسته و آن را محصول استراتژی استحاله نرم افزاری جمهوری اسلامی و در راستای دو قطبی ساختن جامعه به جمهوری خواه و اسلام خواه چپ و راست، آزادیخواه و اقتدار گرا میداند و معتقد است اصلاح طلبی بدون اصولگرایی نتیجهای به غیر از هرج و مرج و انارشیسم و بستر سازی برای فرصت طلبان نخواهد داشت و اصولگرایی بدون اصلاحگرایی به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقیقت اصولگرایی و اصلاحطلبی همزاد همدیگر و غیر قابل تفکیک میباشند.
بنابراین اصول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور در سیاست داخلی همواره معتقد بوده است که در واگذاری امور، در انتخاباتها و... ملاک حال فعلی افراد است. حال فعلی افراد را نه با اصولگرایی و نه با اصلاح طلبی که با «مکتبی بودن» باید سنجید. «مکتبی بودن» نیروهای متعهد به انقلاب مهمترین مشخصهای است که باید در شناخت جریانهای سیاسی محور قرار بگیرد. این اتحادیه به صراحت اعلام میکند که اصولگرایی و اصلاح طلبی مصطلح در جریانهای سیاسی موجود را به رسمیت نمیشناسد و این دو تعبیر را «منسوخ»، «تاریخ مصرف گذشته» و «غیرکاربردی» میداند و معتقد است که تلاش دشمنان برای ایجاد دسته بندیها بیش از این دو گروه همچنان ادامه دارد. حال آنکه برای مردم همواره باید خط امام (ره)، انقلاب و ولایت فقیه محور باشد و نقطه مقابل آن یعنی معارضین جبهه انقلاب اسلامی از هر گروه و دستهای باشند مردود و مطرودند. چه بسا امروز بسیاری به نام اصولگرایی در منش از اصلاح طلبها اصلاح طلبترند و چه بسا اصلاح طلبانی که متعهد به انقلاب و وفادار به ولایت فقیه هستند. در این میان مار خوش خط و خال جریان لیبرال از همه خطرناکتر است. این جریان در دوران موسوم به اصلاحات، شهید بهشتی را به خاطر تفسیر انقلابیاش از جمهوریت با انواع تهمتها و توهینها مورد هجمه قرار میداد و دیگر روز و پس از شکست خوردن تئوری حاکمیت دوگانه، در دوران پسا اصلاحات این شهید مظلوم را «اولین اصلاح طلب» نامید تا مگر با ادعای مصادره انقلاب بتواند، آبروی رفته خود را باز یاید.
اینجای کار بود که فتنه ۸۸ عمق کینه این جماعت از شهدای مظلوم انقلاب، امام (ره) و رهبری را نشان داد و آبرویشان را ریخت. این روزها در سایه دولت دوساله تدبیر و امید این جریان در حمایت همه جانبه از دولت فعال شدهاند. جریانی که یک روز وابسته بودن به حاکمیت را عیب و ایراد تلقی میکرد؛ حالا خود نه به حاکمیت که به دولت وابسته است و حیات و ممات سیاسی خود را در دفاع همه جانبه از دولت میبیند تا مگر از نمد دولت اعتدال کلاهی برای خود ببافد. لیبرالها که امام (ره) عزیز مکرر خطر آنان را گوشزد کردهاند، این روزها (برخلاف سالهای ابتدایی رحلت امام (ره) که به صراحت با شعارهای انقلاب مخالفت میکردند) ریاکارانه تلاش برای نفوذ در دستگاههای اجرایی کشور را دارند. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور شکل گیری جریان «نفاق نو» و رخنه این جریان به مناسبات سیاسی پیش رو را هشدار میدهد.
این جریان با تلاش برای شکلگیری توافق به هر قیمتی به دنبال آن بود تا ماهی انتخاباتی خود را بگیرد و البته برای رخداد مهمتر یعنی «ارتباط با آمریکا» بیشتر خوشحال است. روزهای خوشحالی جناح غربگرا که در روزنامههای زنجیرهای بزک کنندگان آمریکا به وضوح نمایان است، نشان میدهد که پالسهای مثبت این جریان به طرف غربی برای اراده تغییرات بنیادین در نظام ارزشی ایرانیان به خوبی مخابره شده است تا آنجا که رئیس جمهور امریکا با ادبیاتی گزنده با امید به این تغییرات در ایران دلبسته است. وا اسفا برای مدعیان خط امام (ره) و این آمریکا دوستی. مگر مرده باشند فرزندان معنوی حضرت روح الله که آمریکا به این کشور بازگردد.
واپسگرایان متحجر که تلاش دارند پای آمریکا را به این کشور باز کنند، بیتوجه به تجربههای شکست خورده اعتماد به آمریکا از محمدمصدق تا محمد مرسی به چند خط توافق دلبستهاند حال آنکه در سیاست کلان آمریکایی جز دستیابی به منافع و منابع ایرانیان چیز دیگری تعریف نشده است و شیطان بزرگ با هر گامی ولو یک توافق تلاش برای دستیابی به آن هدف بزرگ را دارد که انشاءالله به گور خواهد برد. چرا که سیاست قطعی ایران استکبارستیزی است و به حول و قوه الهی ادامه خواهد یافت.
برخی رویکردهای جبارانه در دستگاه دولتی که انشاءالله سلیقهای است و رویکرد کلان مدیران دولتی و شخص رئیس جمهور نیست، با برخوردهای حذفی حتی شعار «مرگ بر آمریکا» را هم برنتابیدند و به آن حمله ور شدند. عصبانیت این جریان تا دستگیری و بازداشت پخش کننده تراکتهای «مرگ بر آمریکا» گویا ادامه پیدا کرد. این جریان ضعیفالعقل هم صدا با باراک اوباما نمیدانند که «مرگ بر آمریکا» از معارف شیعیان حضرت روح الله است و سینه به سینه منتقل میشود و هیچ کارگزار و دستگاه دولتی برآمده از رأی مردم نخواهد توانست مقابل آن بایستد چرا که آن هنگام مردم مشت محکمی بر دهان «فتنه گران نو» خواهند زد. با همه ادبیات گزنده رییس جمهور در برخورد با منتقدان راهبرد جنبش دانشجویی مدد به دولت یازدهم در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی است، ما نمیخواهیم دولت یازدهم هم چون دولت سازندگی از نداشتن منتقد مشفق و منصف رنج ببرد.
یکی از مسائل مهم سیاسی کشور انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است. در انتخابات پیش رو باز هم همان معیار «حال فعلی افراد» ملاک تشخیص است. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در سابقه خود نداشته است که از احدالناسی حمایت شخصی نماید و همیشه تلاش کرده است با بیان شاخصها، به مردم در راستای انتخابی آگاهانهتر، انقلابیتر، متعهدانهتر کمک کند.
مواضع قطعی و گفتمانی این اتحادیه حکم میکند که مردم را در انتخابی صالح یار و یاور باشند و آنانکه در لباس انقلابی و در واقع انقلابی نمایی میکنند را به مردم معرفی کنند. و در انتخابات خبرگان رهبری با هر جریانی که بخواهد این انتخابات را سیاسی کند مقابله خواهد کرد؛ چرا که شأن مجلس خبرگان بالاتر از یک بازی سیاسی و عرصه دستیابی به قدرت است. مجلس خبرگان، میدان قدرت نیست بلکه میدان معنویت، کار برای خدا و حفظ اصول اساسی انقلاب است.
مجلس خبرگان مجلسی پاکیزه و عرصه اتحاد کلمه است و به علت وظایف بسیار سنگین خود در موضوع رهبری، اصولاً نمیتواند عرصه دعوا و جنگ قدرت باشد. این اتحادیه در مقابل هر خطی که بخواهد شأن و جایگاه این مجلس را پایین آورد خواهد ایستاد و در مقابل خطوط غلطی که به شورایی شدن رهبری، یا مدتدار کردن آن میانجامد، موضعگیری خواهد کرد و تئورسینهای این خط خطرناک را به مردم معرفی مینماید. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، برخی رویکردهای اعمالی در سیاست خارجی را محکوم به شکست قطعی میداند و افراد مسئول را به درس گرفتن از سابقه بدعهدی غربیها و به ویژه آمریکاییها توصیه میکند. عمق این نگاه تحلیلگرایانه سالها بعد خودش را نشان خواهد داد. متن تهیه شده هستهای اگرچه با تلاشهای متعدد برخی سیاسیون منفعت طلب آنطور که باید از ابتدا به درستی در مجلس مورد مداقه و بررسی قرار نگرفت، اما منفعت طلبی جماعت صحنه گردان جریان توافق به هر قیمتی فراموش نخواهد شد. تاریخ بخشی از هیات رئیسه مجلس نهم شورای اسلامی را مقصر اصلی ناکامیهای احتمالی پسا توافق خواهد دانست چرا که با تساهل و تسامح و بدون در نظر گرفتن منافع ملی با توافق هستهای مواجهه کردند. این روزها برای نمایندگان مجلس روزهای امتحان است که میگذرد و همه در پیشگاه حق پاسخگو خواهند بود.
این در حالی است که محوریت خط مقاومت در برابر استکبار، ریاست جنبش عدم تعهد با یک سوم اقتصاد جهان و قابلیتهای راهبردی نظام جمهوری اسلامی؛ ابزارهایی در اختیار دولت است اما دولت با این ظرفیتها چه کرده است؟ دولت مذاکرات را به مسئلة اول کشور تبدیل نمود و در مواضع اعلامی سخن از خزانه خالی و عدم توان دفاعی کرد و از آب خوردن و ازدواج جوانان تا ساختن فیلمهای فاخر را به مذاکرات گره زد و بجای رجز خوانی و قدرتنمایی در برابر دشمن- که اقتضای هر مواجههای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک است- اظهار به ناتوانی کرد.
برخی افراد؛ امروز را به روزهای پایان جنگ و قبول قطعنامه ۵۹۸ و یا صلح حسنی تشبیه میکنند؛ حال آنکه شرایط و توان ایران چه از لحاظ درونی و چه در عرصه بیرونی و همچنین شرایط دشمنان و ضعف آنها این تطبیقها را زیر سوال میبرد. این یک ظلم آشکار به ملت است اگر بخواهیم مردم سیصد هزار شهید داده، مردم نه دی، بیست و دو بهمن، روز قدس و پای کار انقلاب را با جماعت بیوفای زمان امام حسن (علیه السلام) مقایسه کنیم. مروجان نظریه تطبیق دوران فعلی و صلح حسنی بدانند؛ ما کلیدداران عرصه اجرایی را امین و غیور نسبت به انقلاب و رهبری میدانیم، چرا برخی اصرار دارند؛ خود را با یاران خائن و بیوفای امام حسن مقایسه کنند؟ اگر مصلحت و شرایط زمانی؛ ایران را بواسطه پایان دادن جنگ به قبول قطعنامه تحمیلی رساند همان مصالح باعث میشود امروز توافقی را امضا نکنیم که زمینه تسلط اطلاعاتی و امنیتی دشمن را بر ما فراهم کند که سایه جنگ را بر کشور پر رنگ کند. زمینه مشترک هر دو اتفاق؛ هم پذیرش قطعنامه و هم رد توافقنامه بد؛ دفع خطر جنگ است.
فرهنگ، هوایی که در آن تنفس میکنیم. علیرغم فعالیتهای گسترده و خودجوش فرهنگی راه تا سرمنزل مقصود انقلاب که از اساس یک انقلاب فرهنگی است بسیار داریم. ۳۷سال از انقلاب گذشته است اما هنوز دانشگاهها، نهادهای فرهنگی و تربیتی و اجتماعی با سیستمها و روشهای غربی مدیریت میشوند. تربیت دینی به شدت در آموزش و پرورش در حال ضعیف شدن است. وانفسای جمهوری اسلامی آنجاست که در امالقرای جهان اسلام برای اینکه فرزندی تربیت دینی بشود، پدر باید تا میلیونها تومان هزینه کند چرا که در مدارس عادی الزامات تربیت دینی وجود ندارد. مدارس و دستگاه آموزش و پرورش در یک بینظمی عمیقتر از آنارشیسم قرار دارند. دانشگاه نیز به نحوی دیگر. نهادهای فرهنگی دیگر نیز فقط به تعداد کارمندانشان اضافه میکنند. نمازهای جمعه به عنوان مامنی برای فرهنگ انقلابی و ترویج سبک زندگی اسلامی در سکوت فرو رفتهاند و برخی رویکردهای شخصی از سوی برخی افراد تنها موثر واقع گشته است.
دولتی شدن فرهنگ بزرگترین آسیب را به فرهنگ انقلابی وارد ساخت آنجا که سازمان تبلیغات اسلامی با خرج بودجههای کلان مغایر با ارزشهای انقلاب به تولید فیلم و فعالیت در سینما مشغول شد. دیکتاتوری جریان معلوم الحال در فرهنگ هم که تا میتوانسته تبر به مبانی فرهنگی انقلاب زده، روز به روز فربهتر میشود. این جریان امروز به یک مافیای قدرتمند شباهت دارد. رانت دولتی برای این جریان کار را به جایی رسانده است که هنرمند انقلابی برای تعیین تکلیف آثارش باید مجوز از کسی بگیرد که هنوز تکلیف خود را با انقلاب مشخص نکرده است. امروز در جمهوری اسلامی با شرایطی روبه رو هستیم که سیستم هم هزینههای آزادی را میپردازد و هم به عدم ایجاد فضای آزادی توسط همین مافیای روشنفکری متهم میشود. جریان معلوم الحال مهمترین مبادی فرهنگی را در اختیار گرفته است.
شورای تصویب فیلمنامه در صدا و سیما، سازمان تبلیغات و سازمان سینمایی و.... معاونت هنری ارشاد به محفلیترین حالت ممکن مجوز تئاترهای خلاف اخلاق را صادر میکند و خود به نظاره آن مینشیند. در سینما مسئولان این حوزه از طرفی به ادعای قانونمداری در سینما شب و روز میگذرانند و از طرفی دیگر از اینکه کارگردان هتاک به امام (ره) و شهدا را به کار در ایران دعوت کنند، ابا ندارند. سینما حقیقتا حال و روز خوشی ندارد. در حالی که آثار تولیدی فیالواقع یا بیجهتند یا هیچ کمکی به مردم و معیشت و نظامی نمیکنند، به برخی آثار شبانه و محفلی مجوز اعطا میشود.
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در ادامه بیانیه خود میافزاید: این اتحادیه معتقد است در موضوع فیلمهای سینمایی اختیار با قانون است و باید قانون فصلالخطاب باشد. لذا با جمله اعتراضات خیابانی و تجمعات درباره فیلمهای سینمایی که حتی برخی مشکلات اعتقادی و دینی را نیز داراست، مخالف است. قانون باید مورد توجه آحاد مردم قرار بگیرد تا سوء استفاده کنندگان از این قضایا آن را دستاویزی برای تحریک مردم علیه یکدیگر قرار ندهند. از طرفی دولت و نهاد مسئول نیز موظف است از رفتارهایی که محرک احساسات مردم است دوری کند. در باب برنامههای سیما، روشنفکری بیمار به واسطه رانتی که صدا و سیما و دولت در اختیارش قرار داده اعوجات درونی خود را به خورد مخاطب میدهد و گویا کسی را یارای مقابله با آن نیست. مسئولین صدا و سیما گمان نکنند بدون پرداخت در محتوا میشود با توسعه آنتن مخاطب را پای تلویزیون ملی آورد؛ رسانه ملی با وضعیت موجود به راحتی خود را از صحنه رقابت حذف خواهد کرد. نداشتن برنامههای کیفی، عدم وجود برنامههای ثقیل با نگاه انقلابی که تابلوی صدا و سیما باشد، باعث شده هر روز ریزش مخاطب برای رسانه اتفاق بیفتد و در کنار آن برنامههایی که سبک زندگی غیردین مدار که به همان انحراف در ارزشها کمک میکند.
در حوزه خبر و تفسیر آن، رسانه ملی همواره در مرز حاکمیت حرکت میکند حال آنکه مرز رسانه واقعیت است نه حاکمیت! صدا و سیما نباید روابط عمومی حاکمیت باشد. در قضایای هستهای با تشکر از همه تلاشهای سازمان، عمق غیر تخصصی بودن صدا و سیما بر صغیر و کبیر نمایان شد. از شادیهای بیمعنا تا عدم پرداختهای تخصصی و فنی مردم را با یک تلویزیون ناقص در حوزههای تخصصی آشنا کرد. در حوزه خبر بیاغراق بگوییم رسانههای چندساله معاند از صداوسیمای سی و هفت ساله جلوترند. انقلابهای منطقه و تحولات آن هیچگاه به درستی در تلویزیون نمایانده نشدند. این ضعفها در حالی است که رسانه ملی اتفاقا جایی که باید روابط عمومی حاکمیت باشد و پیشرفتهای کشور را که به حمدالله کم هم نیست؛ به تصویر بکشد؛ فشل و کمتوان است.
جمعهای نخبگانی دانشجویی در سالهای گذشته و از آغاز دهه ۸۰روند روبه رشدی را پیش گرفتهاند که متحجران و واپسگرایان و معلمان «مانمیتوانیم» به واقع از درک آن عاجزند. همین جریان اعتقادی به اینکه دانشگاه باید محل آزادی فکری باشد، ندارند. این جریان دانشجویان را پیاده نظام احزاب میخواهند برای همین در طول همه سالها تلاش کردهاند تا با تفکیک تشکلهای دانشجویی به اصلاح طلب و اصولگرا و قرار دادن آنها در دسته بندیهای سیاسی مرسوم - که اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، اساسا آنها را منسوخ و تاریخ مصرف گذشته میداند- فضای انتقادی را از آنان بگیرد. جریانی که روز تاسف بار ۱۶آذر ۱۳۹۳ را رقم زد، تلاش دارد تا با دست و پا کردن تشکلهایی دولت ساخته - یا همان ظروف یکبار مصرف- و سالنهای همراه، در انتخابات آتی گوی قدرت را پیش بیندازد. دانشجویان و فعالان سیاسی فضای دانشجویی آگاه باشند که در دام منفعت طلبانی نیفتند که فردای انتخابات آنها را نخواهند دید. روز تاسف بار ۱۶آذر ۹۳، یک نفر و حتی یک نفر به رئیس جمهور مملکت انتقاد نکرد. در هیچ دورهای شاهد این فضای بسته در بیان نقد و اعتراض دانشجویی نبودهایم. دانشجویان گزینشی و در فضایی کانالیزه حرفهایی را که حرف عموم دانشجویان نبود روی سن به زبان آوردند و مقام ملوکانه رئیس جمهور را تا میتوانستند تمجید و تعریف کردند.
در رویکردهای علمی این دولت متاسفیم که از انحلال مهمترین نهادهای علمی بگوییم. انحلال سازمان فضایی موجبات سرخوردگی دانشمندان؛ خروج نخبگان از کشور و توقف فنّاوری فضایی را به همراه داشته؛ کاهش شتاب علمی کشور؛ نگرانی بابت تحقیق و توسعه در صنعت هستهای همه و همه دستاوردهای سیاسی کاری با علم و فناوری است. بازی با ۳هزار نخبه علمی با عناوینی چون «بورسیه و ما ادراک مالبورسیه» و بررسی موضوع پس از دوسال نشان داد که دولت مدعی اخلاق چه بیاخلاقیهای گستردهای در این حوزه از خود نشان داده است. تعبیر «توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟» گویا هنوز مسئولان وزارت علوم را متقاعد نکرده است که به دادخواهی از دانشجویان مظلوم بورسیه بپردازند! متاسفانه امروز عنان علم در دانشگاهها در دست برخی افراد است که ابدا به اینکه ایرانی میتواند علم را حتی اگر در ثریا بدست آورد، اعتقادی ندارند. معلمان «مانمی توانیم» راه را برای وابستگی هرچه بیشتر مهیا میکنند و بعد از آنکه خود عامل عقب مانندگی شدند، اساس پیشرفت در نظام اسلامی را زیر سوال میبرند. علوم انسانی عقب مانده که توسط اساتید مانمیتوانیم ترجمه و دنبال میشود در طول این سالها جز اینکه نگاه پوزیتویستی در جامعه را تقویت کند، رهاوردی نداشته است و متاسفانه حوزه و علوم انسانی اسلامی در تولید علم موفقیت چندانی نیافته است.
حالا سی و هفت سال از انقلاب میگذرد. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور امیدوار به آیندهای روشن که با «مامیتوانیم» که کوبندهتر از شعار «مرگ بر آمریکا» ست، تحقق مییابد، آسیبهای موجود و مواضع قطعی و گفتمانی و انتقادی خود را پیرامون مسائل مهم و حیاتی انقلاب را مورد تاکید و هشدار قرار داد. تا مگر چشم بینای نظام در دیدن این آسیبها باشد. قطعا رجوع به صحیفه امام (ره) و انقلاب، عمل و اعتقاد واقعی به منویات رهبری عزیز و رجوع به ارزشهای اسلام ناب محمدی به میزان زیادی از این مشکلات خواهد کاست. به اعتقاد اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، خداگرایی توجه به منافع ملی و دوری از فردگرایی اولین گام در زدودن از آسیبهای پیرامون انقلاب است.
انتهای پیام/