به گزارش خبرنگار
دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آتش بس از ساعت 6 صبح چهارشنبه 21/5/94 آغاز شده و مذاکرات میان دو طرف درگیر در زبدانی در مورد موضوعات مختلف ادامه دارد. مذاکرات میان تروریستهای جبههالنصره و ارتش سوریه و حزبالله لبنان صورت میگیرد. منابع خبری خبر از پیروزیهای بزرگ ارتش و نظام سوریه را مخابره می کنند. گفته میشود پیشنهاد آتش بس از جانب تروریستها داده شده است و دولت سوریه نیز آن را پذیرفته است. گفته میشود ارتش سوریه به منظور رسیدن کمکهای انسان دوستانه به ساکنان زبدانی و روستاهای الفوعه و الکفریا با آتش بس 48 ساعته موافقت کردند. شهر زبدانی در ماههای گذشته از سوی گروههای تروریستی اشغال شده و ارتش در چند هفته اخیر زبدانی را به طور کامل محاصره کرده و آماده بازپس گیری آن است. سوریه از مارس 2011 تاکنون با بحرن ورود تروریستهای خارجی به کشور خود مواجه است که ماحصل آن صدها هزار کشته است. دولتهای ترکیه، قطر و عربستان با حمایت آمریکا و اسرائیل حامیان مالی و تسلیحاتی گروههای تفکیری-تروریستی در سوریه هستند. کشورهای اروپایی همانند چچن، گرجستان، آلمان و فرانسه نیز نیروی انسانی این گروهکها را تأمین میکنند.
**چرا آتش بس انجام شد
گروه تروریستی احرارالشام مسئولیت مذاکرات با ارتش سوریه و حزبالله لبنان را برعهده دارند .چرایی این آتش بس در چیست. گروههای تندرویی که به هیچ صراطی مستقیم نبودند،چرا حاضر به مذاکره شدند. دلیل این مذاکرات را میتوان ناامیدی گروههای تروریستی از رسیدن به اهداف خود در حفظ زبدانی و بدست آوردن کفریا و الفوعه دانست. این آتش بس میتواند برگ جدیدی در تحولات سوریه باشد. طرفین از این آتش بس یا برای تجددید قوا برای جنگ یا مذاکرات دیپلماسی استفاده خواهد کرد.
به نظر میرسد که بحران سوریه با راه حل نظامی حل نخواهد شد. قطعا جبهه مقاومت از اهداف خود کوتاه نمیآید و تا آخرین نفس با تروریستها مقابله میکند. پس تروریستها مجبور هستند راههای دیگر را امتحان کنند. گروههای تروریستی از این آتش بس برای تجدید قوای نظامی خود استفاده خواهند کرد. این عروسکهای خیمه شب بازی قطعا با دستور اربابان عربی-آمریکایی خود به این آتش بس روی آوردند تا وقفهای در جنگ بیاندازند و جنگ را به میدانی دیگر بکشانند. جنگ سوریه از آغاز تاکنون 230 هزار کشته و 11 و نیم میلیون بیخانمان در پی داشته است.
**مقاومت شیعیان روستانشین
شاید تا سال 2011 حتی در خود سوریه روستاهایی بنام کفریا و الفوعه شناخته شده نبود ،اما این دو روستای شیعه نشین استان ادلب با مقاومت جانانه خود در مقابل تروریستها به شهرت جهانی دست یافتند. جمعیت کفریا 15 هزار نفرو الفوعه 35 هزار نفر است. تاکنون عملیاتهای سنگین و گستردهای برای تصرف این دو روستا از جانب تروریستها صورت گرفته است که با مقاومت جانانه مردم این دو روستا بینتیجه مانده است.
**چرا فوعه و کفریا برای هر دو طرف درگیری مهم است
تصرف فوعه و کفریا نوعی انتقام گیری از مردم این شهر محسوب میشود، زیرا شیعیان این دو روستا از زمان آغاز بحران سوریه در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه قرار داشتهاند و شمار زیادی از مردم این دو شهر در صفوف مدافعان حرم حضرت زینب حضور دارند. این دو روستا که در شمال غرب و مرز با ترکیه قرار دارد برای طرفین درگیری از اهمیت راهبردی خاصی برخوردار است.
**اهمیت راهبردی فوعه و کفریا برای تروریستها در چیست
دو شهر فوعه و کفریا برای ترویستها و حامیان آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. اول اینکه تصرف این دو شهر به منزله در تنگنا قرار گرفتن ارتش و نیروهای مردمی سوریه است. از آنجا که ادلب هم مرز با ترکیه است تصرف کامل این استان میتواند سبب تقویت موقعیت تروریستها در سوریه شود و دوم تصرف این دو روستا به منزله یکدست شدن استان ادلب برای ترویستها است، زیرا یکی از اهداف اصلی جبههالنصره تبدیل کردن استان ادلب به پایتخت امارت اسلامی جبههالنصره است و در نهایت تصرف فوعه و کفریا نوعی انتقام گیری از مردم این شهر محسوب میشود زیرا شیعیان این دو روستا از زمان آغاز بحران سوریه در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه قرار داشتهاند و شمار زیادی از مردم این دو شهر در صفوف مدافعان حرم حضرت زینب حضور دارند.
تروریستها برای تصرف فوعه و کفریا از راهبرد محاصره استفاده کردند که پیش از این برای تصرف شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا در حومه حلب سوریه بهره گرفته بودند. حدود 4 ماه از محاصره تمام عیار فوعه و کفریا توسط جبههالنصره و جیشالفتح میگذرد. تردیدی نیست که محاصره تمام عیار این روستا جنایت علیه بشریت و صلح جهانی است. مردم فوعه و کفریا ،مردم دلاور نبل و الزهرا را که حدود هزار روز است در محاصره هستند الگوی خود قرار داده و از شهر و کشور و آیین خود دفاع میکنند.
شاید این آتش بس مجالی باشد برای نفس کشیدن دوباره فوعه و کفریا که از وجود غذا، آب و دارو تهی شده است. باید دید که آیا این دو روستا به مانند مناطق دیگر سوریه از چنگ محاصره ترویستها آزاد میشوند و یا حکایت همچنان باقی است. باید دید که بزرگترین حامی تروریستها یعنی ترکیه اجازه ایجاد آتش بس پایدار در منطقه را به هم پیمان خود میدهد و یا بازی به شکل دیگری ادمه پیدا میکند. شاید اگر مردمان شهر موصل عراق نیز فقط نیمی از تلاش مردم فوعه و کفریا در دفاع از شهر خویش را میکردند اکنون به بزرگترین قربانی داعش تبدیل نمیشدند. روزانه چندین نفر از جوانان موصلی که با آغوشی باز داعش را پذیرفته بودند به اتهامات واهی و اثبات نشده اعدام میشوند. "آری، خود کرده را تدبیر نیست."
**حرف آخر
مردم کفریا و الفوعه نشان دادند که با شکست بیگانهاند. اگر مقاومت مردم این دو روستا در هم نشکند،قطعا ارتش سوریه و حزب الله لبنان به یاری آنان خواهند شتافت و این حصر 4ماهه در هم خواهد شکست. تاریخ نشان میدهد که مقاومت راه اول و آخر برای رسیدن به منزلت و پیروزی است. جبهه مقاومت ثابت کرده است که تاریخ را خوب بلد است و از آن درس میگیرد. کسانی که تاریخ را از یاد ببرند محکوم به تکرار آن هستند، پس مقاومت تا تقدیم آخرین قطره خون ضروری است. مردم الفوعه و کفریا نیز به عنوان عضو کوچکی از جبهه مقاومت از همین خط مشی پیروی می کنند.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/