؛ وزیر امور خارجه کشورمان در مقالهای، که در روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه منتشر شد، نوشت: ارتش اشغالگر دموکراسی به ارمغان نمی آورد.
ظریف تاکید کرد: افراط گرایی مبتنی بر اقدامات خشونت آمیز امروزه نه تنها خاورمیانه، بلکه همه جهان را تهدید می کند و شاید بتوان آن را خطرناک ترین و مزمن ترین مسئله جهان توصیف کرد.
محمد جواد ظریف در این مقاله نوشت : افراط گرایی مبتنی بر اقدامات خشونت آمیز مرزی نمی شناسد و امروزه نه تنها خاورمیانه بلکه همه جهان را تهدید می کند و شاید بتوان آن را خطرناک ترین و مزمن ترین مسئله جهان توصیف کرد.
این تهدید بزرگ تاکنون در عراق و سوریه موجب ویرانی های بزرگ شده است و سایه آن بر چهارگوشه منطقه گسترده شده است. گسترش افراط گرایی و آرمانی که در سطح جهان از آن دفاع می کنند اکنون نه تنها منطقه ما بلکه در بسیاری از مناطق جهان این موضوع را آشکار کرده است که می تواند تاثیرات بسیار ویرانگری بر فضای ژئوپولیتیک و امنیت این مناطق داشته باشد.
جنایت های عناصر افراطی ، قتل عام ها و اقدامات ویرانگری که در سوریه و عراق مرتکب شدند ، همه جهان را عمیقا متاثر کرد. تنها در ماه های گذشته حملات تروریستی عناصر وابسته به القاعده در اروپا و حملات تروریستی بوکوحرام که به نام قتل عام 2015 میلادی باگا ، معروف شد همچنین حمله تروریستی به موزه ملی تونس ،حملات انتحاری علیه غیر نظامیان در منطقه جلال آباد افغانستان ، بریدن سر مسیحیان قبطی مصری در لیبی ، قتل بی رحمانه 147 دانشجو در کنیا و وقایعی از این قبیل افراطی ها مرتکب شدند ، ابعاد فزاینده تهدیدهایی را که عناصر افراطی ایجاد کرده اند به صورت آشکار در معرض دید همگان قرار داده است.
در دوران پس از حمله اتحاد شوروی سابق به افغانستان و پیدایش القاعده و طالبان این مسئله برای نخستین بار جلب توجه کرد. پس از حمله آمریکا به عراق و تشکیل گروه های وابسته به القاعده در این کشور این مسئله ابعاد جدیدی یافت و سرانجام با نام داعش وارد عرصه شد.
قتل عام ها ،تجاوزهای جنسی ، وادار کردن انسان ها به تغییر دین خود ،شکنجه و به بردگی گرفتن انسان ها و جنایت های گسترده ای که داعش به صورت غیر اخلاقی تصاویر مرتبط با آن را در شبکه های اجتماعی منتشر کرد ، ابعاد و نوع تهدیدهایی را که منشاء آن گروه داعش است آشکار کرده است.
عضو گیری داعش از 90 کشور جهان از جمله کشورهای صنعتی غرب و دموکراسی های غربی یکی از علائم هشدار دهنده مسائل ساختاری و تحولات منفی اجتماعی است. تمایلات تکفیری این گروه تروریستی ، داعش را به حملات به اقشار مولد جامعه و رفتارهای گستاخانه ای مانند افتخار کردن به حمله به انسان ها و به بردگی گرفتن آنان سوق داده است.
این جنایت های گروه تکفیری به صورت فزاینده به رقبای تکفیری این گروه نیز سرایت کرد. اعضای گروه های داعش و جبهه النصره بارها سر همدیگر را بریدند. این مسئله نشانگر تمایل این گروه ها به ارتکاب جنایت است.
مارس سال 2014 میلادی در درگیری میان این دو گروه در شمال سوریه بیش از هزار نفر کشته شدند. تخریب مساجد تاریخی و مکان های مقدس ، کلیساها ،معابد و گورستان های تاریخی و بی احترامی به این مکان ها همچنین تخریب بی رحمانه آثاری که نشانه میراث غنی فرهنگی منطقه است به خوبی نشان می دهد که این گروه های افراطی در ذهن خود در اندیشه کدامین آینده برای منطقه هستند.
جنایت های هولناک علیه ایزدی ها به خوبی طرح های هولناک تکفیری های طرفدار خشونت را علیه اقلیت ها کاملا آشکار کرد. قتل 1700 تن از دانشجویان دانشکده افسری نیروی هوایی عراق در تکریت در ژوئن 2014 میلادی و انتشار آن در شبکه های اجتماعی و فخر فروشی به خاطر این جنایت ، این موضوع را آشکار کرد که در صورت عدم مقابله با گروه های افراطی چه خطری در آینده در انتظار عراق خواهد بود.
همه این حملات در واقع علیه ساختار و بافت منطقه ای صورت گرفته است که میراث غنی و متنوع را مایه افتخار خود می داند.
ارزش های انسانی مانند شفقت ، مهربانی ، بخشندگی ، صبر و خوشبینی همواره پیامی بود که همه ادیان به ویژه اسلام در طول تاریخ در پی گسترش آن بودند. اما در بیش از دویست سال اخیر یک گروه کوچک که در پی فریب مردم است به بهانه اصلاحات در دین ، در زیر لوای اسلام به فعالیت پرداخت. این گروه از طریق اجرای برنامه های تنگ نظرانه در پی تحقق اهداف خویش است. این گروه تلاش کرد با منحرف کردن پیام اساسی دین اسلام و آموزه های دینی ، مهر و شفقت را از دین دور کند. گروه تکفیری و کسانی که پیرو آن بودند کسانی را که دیدگاهشان به دین مانند آنان نبود تحت فشار قرار دادند و آنان را بی دین به شمار آوردند.
آنان با چنین دیدگاه های فاقد اساس حرکت کردند و روایاتی را که با باورهایشان منطبق نبود ، انکار و همه افرادی را که دارای باورهای متفاوت بودند تکفیر کردند. آنان ادعا می کنند که فقط خود شناخت صحیحی از دین دارند و همه حقایق در انحصار آنان است. باورهای تکفیری حاصل چنین دیدگاهی است. من شخصا بر این باورم که مسائل کنونی منطقه و افراط گرایی موجود در منطقه از این گرایش ها و دیدگاه ها منشاء گرفته است.
سرانجام واقعیت موضوع آشکار شد. صاحبان قدرت و ثروت عهده دار ترویج این باورهای جاهلانه در کشورهای اسلامی دور و نزدیک شدند و تلاش کردند با پول و تبلیغات این باورها را به زور به مردم بقبولانند. این بار اولویت این گروه صاحب قدرت و ثروت اخلاص دینی نبود بلکه آنان در پی تحقق اهداف سیاسی و برنامه های تنگ نظرانه راهبردی خود بودند. متاسفانه به علت شرایط اجتماعی و اقتصادی افراد و گروه هایی که در مقابل ایدئولوژی های افراط گرا بی دفاع بودند ، حذف شدند. بسیاری از جناح های تکفیری برای گسترش باورهایشان و تبلیغ دیدگاه هایشان همواره از توسل به زور خودداری کردند اما برخی از آنان سلاح به دست گرفتند و حتی از رویارویی با موسسان گروه های خود نیز خودداری نکردند. افراط گرایی خشونت طلب در چنین نقطه ای پا به عرصه نهاد.
تحقیق درباره ریشه های داعش و گروه هایی مانند آن و نقش آنان در روند تحریف باورهای اسلامی با توجه به این مسائل ، امروزه یک وظیفه تاریخی است. علاوه بر آن تحولات خونین ده سال اخیر در عراق ، پیدایش گروه های افراطی و نقش این گروه ها ، همچنین مسائلی که موجب گسترش این گروه ها شد باید مورد توجه قرار گیرد. در سال های اخیر مداخله های سیاسی و نظامی در کشورهای اسلامی موجب پیدایش شرایط دشواری شده است. این مسائل موجب فراهم شدن شرایط مناسب برای کسانی که در پی فریب مردم هستند و برای عناصر افراطی شده و حتی موجب برتری افراطی ترین آنان بر دیگران شد و امکان پیدایش گروه های افراط گرای خشونت طلب را پدید آورده است.
در ادامه این مقاله امده است : اکنون همه در این باره اتفاق نظر دارند که اشغال عراق توسط آمریکا زمینه مناسبی برای استفاده گروه های افراطی خشونت طلب فراهم کرد. گروهی مانند داعش که از فروپاشی و کابوس تغذیه می کند پس از حمله سال 2003 آمریکا به عراق در فضای بی ثباتی و کابوس بزرگتر شد. همچنین عناصر افراطی در جریان بحران در سوریه با برخوداری از حمایت برخی افراد در منطقه و حمایت دولت ها و سازمان ها زمینه مناسبی به دست آوردند و با آرمان ها و باورهای ساختگی به ساختارهای بزرگ تبدیل شدند. اکنون این عناصر حتی به تهدیدی علیه موسسان و حامیان خود تبدیل شده اند. پس از ناکامی نسبی بهار عربی ، این گروه ها با تبلیغات در میان جوانان بی هدف و فقیر در کشورهای عربی و اقشار جوان کشورهای غربی آنان را به پیوستن به صفوف خود فراخواندند و این اقدامات موجب گسترش سریع این گروه ها شد.
اقدامات ناپخته و مداخله های نظامی برای طراحی دوباره جوامع خاورمیانه ، نشان دادکه آمریکا و برخی قدرت های دیگر غربی در سیاست هایشان در منطقه تا چه اندازه دچار اشتباه شده اند. طرح خاورمیانه بزرگ که هدف آن طراحی دوباره اوضاع سیاسی و اجتماعی جوامع خاورمیانه به بهانه دموکراسی است به لحاظ تئوری چارچوب مداخله های نظامی را آماده کرد. این طرح در منطقه با مقاومت شدید مواجه شد و فقط موجب گسترش آشوب و بی ثباتی گردید. کسانی که این طرح ناقص را به اجرا گذاشتند از درک این موضوع عاجز بودند که با زور و فشار نمی توان دموکراسی را برای ملتی به ارمغان آورد.
آنان این موضوع مهم را درک نکردند که با حاکمیت یک ارتش اشغالگر نمی توان دموکراسی را در کشوری مستقر کرد. زیان هایی که همزمان با تلاش برای اجرای این طرح خیالی به عراق و کشورهای منطقه وارد شد به اندازه ای عمیق و گسترده است که به رغم گذشت سال ها هنوز این زیان ها جبران نشده است.
هدف این سیاست ها که بر مبنای بی اطلاعی کامل از اوضاع منطقه طراحی شده بود، تحمیل نظامی کاملا بیگانه با ویژگی های مردم منطقه و کاملا متضاد با سنت ها ، شیوه زندگی و فرهنگ مردم منطقه بود.
این روند موجب بروز بی ثباتی در برخی جوامع منطقه و قدرت گرفتن عناصر طرفدار افراط گرایی و خشونت شد. این اوضاع همچنین موجب دور باطلی شد که افراط گرایانی که در فضای خلاء فرهنگی و اجتماعی قدرت می گیرند و اشغالگران بیگانه زمینه تقویت متقابل همدیگر را فراهم کردند. پیش بینی چنین اوضاعی چندان نیز دشوار نبود. من 17 ژوئیه 2003 میلادی در سخنانی در شورای امنیت سازمان ملل این موضوع را گوشزد کردم که امروزه ابعاد بی اعتمادی به آینده عراق و بی ثباتی در منطقه بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می شود.
اگر ما اوضاع جامعه عراق و همه منطقه را در نظر بگیریم ، موضوعات مبهم بسیار زیاد است. هیچیک از طرفین نتوانستند به صورت قطعی این مسائل مبهم را از قبل پیش بینی کنند. اما تقریبا همه ما یک نکته را می توانیم ببینیم که طرفی که از این ماجرای غیر مسئولانه در عراق بیشترین سود را خواهد برد ، افراط گرایان طرفدار خشونت خواهند بود.
اکنون این عناصر افراطی و تروریست ها که در بسیاری از مناطق خاورمیانه عملیات اجرا می کنند ، به اندازه ای قدرتمند شده اند که حتی سران فریبکارشان نیز در سال 2001 میلادی تصور آن را نیز نمی کردند. این واقعیتی است که هیچکس نمی تواند آن را انکار کند.