چادر بعنوان پوشش زن ایرانی از قدیم، نشانه اسارت زن در قفس عقاید جامعه شهوت پرست و متعصب بوده که به نوامیس دیگران رحم نکرده اما با چنگ و دندان از ناموس خود دفاع میکردند و جامعه عقبمانده را به صحنه رقابت در هتک نوامیس یکدیگر تبدیل کرده بود. تبعیض جنسیتی سبب شده تا زن علیرغم توانمندی، دچار خودناباوری و قبول محدودیتها و حقارتها شود. چادر مشکی که بطور خاص از زمان انقلاب بمنظور پوشش رعب اور و تاثیرگذار در تظاهرات انتخاب شد، همچنان ادامه دارد درحالیکه رنگ تیره علاوه بر کراهت، موجب جذب گرما در تابستان و رنج زنان میشود. منطقی است که چادر بعنوان لباس مزاحم و اشغال روب خیابانها، و بدعت چادر در اسلام برای همیشه برچیده ، و لباس زنان دوره پیامبر و دختر و زنانش که چادر نداشتند رایج شود و یا لااقل از رنگ روشن استفاده شود.

به نظر بنده امر حجاب امری لازم الاجراست اما حجاب بر دو نوع است حجاب ظاهری و حجاب باطنی.در مورد رنگ مشکی باید عرض کنم که این رنگ از رنگ های مکروح میباشد در دین مبین اسلام.برای همین است که در اسلام جایز نیست که برای عذاداری بیش از سه روز رنگ سیاه به تن داشته باشیم.در مورد دیگر هم اینکه بزرگترین وظیفه ی یک بانو بعد از حفظ حجاب با هر رنگی ،تربیت فرزندان صالح و مفید برای جامعه است. در جنوب ایران بانوهای محکم و قوی داریم که با موهای بافته شده با دست خود فرزندانشان را به خاک سپردند در آن زمان از چادر مشکی خبری بود آنها در ابتدا به حجاب دل رسیده بودند نه حجاب سر
به احترام تمام بانوان و مادران سرزمینم مردانه پای حجاب دلشان ایستادند تمام قد می ایستم و بر دستانشان بوسه میزنم.