به گزارش خبرنگار ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان-نسرین خدایاری؛ حقوق مالکیت فکری که همواره مورد توجه جهانیان قرار گرفته و از دیرباز نیز در کشور ما به عنوان یک مسئله مهم و غیرقابل انکار مطرح شده، این روزها و با ایجاد و توسعه فضاهای مجازی در قالب سرقت ادبی تجلی یافته تا اهمیت توجه به صاحبان فکر و اندیشه را بار دیگر به خاطرمان بیاورد.
بنابراین گزارش، آنچه که امروز با عنوان سرقت ادبی مطرح شده و نوک پیکان را به سوی کسانی گرفته که به راحتی حاصل دسترنج دیگران را به نام خود به ثبت میرسانند، نوعی تجاوز و تعارض به فکر و اندیشه خالق آثار فکری و معنوی است. این در صورتی است که برخلاف سایر تعارضها اگرچه گاهی صدای قربانیان به گوش میرسد و سپس همچون سخنی که از گوشی وارد شده و از گوش دیگر به در شده به فراموشی سپرده میشود اما به ظاهر جرم چندانی که برای آن درنظر گرفته نشده و این امر همچون یک شوخی است که سارقان را با ترسی ساده قلقلک داده و سپس به حال خودشان رها میکند تا با وقاحتی بیش از گذشته به کار خود ادامه داده و حقوق دیگران را زیر پایشان لگد مال کنند.
در این میان اما بر اساس شواهد و مدارک موجود گویا قربانیان نیز با سرسری گرفتن این مسأله و اعلام نکردن چنین جرمهایی به مراجع قضایی و قانونی به نوعی مقصر بوده و حق گرفتنی خود را دادنی تصور میکنند؛ بنابراین آنچه که امروز سرقت ادبی نام گرفته ماحصل کار خود هنرمندان بوده که به بدترین شکل موجود به آنها برمیگردد و آزارشان میدهد.
گفتنی است که در میان قربانیان سرقتهای ادبی کسانی هستند همچون محمود اکرامیفر با اعتقاد بر این که همه انسانها سرمایه مادی و معنوی خود را دارند، سرمایه مادی را پول و ثروت و سرمایه معنوی را فکر، اندیشه و ایده میداند.
اکرامیفر هر کسی را که یکی از این سرمایهها را بردارد را سارق میداند و میگوید: ما گاهی شعر و متن دیگران را میگیریم و آن را به نام خودمان چاپ میکنیم که این امر مصداق واضح و روشن سرقت ادبی است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان این امر که گاهی هم مضمون و ایده تبیین شده در یک متن ادبی و شعر به سرقت میرود، ادامه داد: از مصادیق دیگر سرقتهای ادبی میتوان به برداشتن ردیف و قافیه برخی از اشعار اشاره کرد.
این شاعر اظهار داشت: با توجه به شکلگیری و توسعه بیش از پیش فضاهای مجازی، سرقتهای ادبی در ایران رایج بوده و قبحی هم ندارد.
اکرامیفر به سختی و بدی فضا اشاره کرد و افزود: در این فضا مباحثی همچون سرقتهای ادبی در بین آدمها به وجود آمده که آفت است.
وی خاطرنشان کرد: من نیز پیش از این به جمع قربانیان سرقتهای ادبی پیوستهام زیرا چندین نفر از شعر «یا علی گفتیم و شعر آغاز شد» استفاده کردهاند اما نامی از من نیاوردهاند و حتی در پاورقی هم به آن اشاره نکردهاند.
همچنین رضا اسماعیلی، شاعر در خصوص هرآنچه که مصداق سرقت ادبی به حساب میآید، به ما گفت: سرقت ادبی صددرصد جرم بوده و ضد ارزشی و ضد اخلاقی است.
وی افزود: سرقت ادبی نوعی بیاخلاقی بوده و البته کار کسانی که در حین سرودن بیتی به دلیل تأثیرپذیری گذشته ابیاتی از شاعر دیگری را هم در میان ابیات خود ذکر میکنند، سرقت نیست.
این شاعر اظهار داشت: با مروری بر اشعار حافظ نیز میبینیم که این شاعر برجسته ادبیات فارسی هم ابیاتی از شاعران متقدمش را در شعر خود به کار برده البته اکثر این ابیات در شعر حافظ تکمیل شدهاند.
اسماعیلی ادامه داد: ولی استفاده عمدی از ابیاتی از شاعر دیگر بدون ذکر نام آن شاعر و سراینده اصلی، نوعی بیمهری به شاعر بوده و به نوعی سرقت ادبی است.
وی تصریح کرد: گاهی دیده شده که برخی از شاعران شعری از شاعر دیگر را با تغییراتی جزئی به نام خود به ثبت میرسانند و اینها تخلف و جرم هستند.
این شاعر در پاسخ به این که آیا رسیدگی به سرقتهای ادبی و تعیین جزا برای آن جایی در قانون کشور ما باز کرده یا نه، افزود: در قانون هم بند و مادهای وجود دارد که بنا بر آن در صورت بروز یک سرقت ادبی خالق اثر میتواند با هدف احقاق حقوق خود به مراجع قضایی رجوع کرده و شکایت کند اما به دلیل مأخوذ به حیا بودن و روند طولانی پیگیری شکایات هیچ نویسنده و شاعری شکایت نمیکند.
اسماعیلی گفت: نهادهای فرهنگی باید سازوکاری را پیش بینی کنند که کارشناسان پس از عمق بخشیدن به اطلاعات خود و گسترده دادن آن از چاپ و انتشار کتابهایی که مصداق سرقت ادبی هستند، جلوگیری کنند.
وی خاطرنشان کرد: شکایت بابت سرقت ادبی در کشور ما جایگاه چندانی ندارد.
در نتیجه باید گفت اگرچه سرقت ادبی از طرف اکثر فعالان فرهنگی کشور جرم به حساب میآید اما گویی کسی حوصله و زمان مقابله جدی با این جرم را ندارد.