اشانتیون ابطحی از باشگاه خبرنگاران/ذوق پیرمؤذن از بازتاب پستش/تلاش پزشکیان برای وام ازدواج

اشانتيوني از مصاحبه من با باشگاه خبرنگاران جوان. لينك متنش در پايان هست. * آقای ابطحی متولد چه سالی هستید و چند فرزند دارید؟ -

من در بهمن 1338 در مشهد متولد شده‎ام و سه دختر دارم. * آقای ابطحی! مگر قلیان می‌کشید که به قهوه خانه می‌روید؟ - بله، من بعضی اوقات قلیان می‌کشم البته می‌دانم که قلیان مضر است اما هوای تهران هم ضرر دارد و ای کاش قلیان را در جامعه رواج می‌دادند تا دیگر به دنبال شیشه کراک و علف که به دهن بعضی‌ها خوش آمده، نمی‌رفتند.

یک دفعه در مترو وسط بازی Angrybirds یک نفر از من پرسید که "شما ابطحی نیستید؟" من در جواب گفتم "این مرتیکه کیه که منو با اون اشتباه می‌گیرند؟!" با این پاسخ من و با ظاهری که داشتم، آن فرد شروع به فحش دادن کرد و گفت "ابطحی اهل فتنه است". * آقای ابطحی تلخ‌ترین و شیرین‌ترین روز در طول زندگی‌تان چه روزی بوده است؟ - درباره تلخ‌ترین روز زندگی‌ام نپرسید اما شیرین‌ترین روزم را از نظر سیاسی و اجتماعی، 2 خرداد سال 76 می‌دانم. * برای انتخابات مجلس دهم به عنوان یک فرد اصلاح‌طلب فعالیت خواهید کرد؟ - در رابطه با حضور مردم در انتخابات حتما فعالیت می‌کنم اما اگر منظورتان کاندیداشدن است باید بگویم برای کاندیدا شدن 50 درصد آن درست است، مانند پسری که می‌خواست با دختر پادشاه ازدواج کند و گفت که 50 درصد موضوع من هستم که با آن موافقم. در رابطه با موضوع کاندیدا شدن من هم همینطور است ولی 50 درصد دیگر دست شورای نگهبان است که خیلی بعید به نظر می رسد. * اگر بخواهید خودتان را نقد کنید به چه نکاتی اشاره می‌کنید؟ - اولین نقد به خودم را مربوط به عدم واقع بینی‌هایی که در دوران مدیریت اصلاح طلبان داشتم می‌دانم، باید واقع بین بود و فهمید که تقسیم قدرت در کشور چگونه است و آن موقع بخشی از رفتارها می‌توانست متفاوت باشد.

دومین نقد خودم را مربوط به غرق شدن وسیع در کار می‌دانم که باعث شده بود هیچ نوع رسیدگی به خانواده نداشته باشم و مسائل شخصی را کنار بگذارم.

سومین نقد خودم را مربوط به دمیدن در اختلافاتی می دانم که می‌توانست وجود نداشته باشد. * یک جمله در رابطه با کلمه‌های زیر بگویید

…... زندان: خیلی تلخ و بی‌دلیل 

اعتراف: نمی‌خواهم جواب بدهم….. 

جالبه! رسایی درایران و رسانه های دولتی همچنان دلواپس او درفنلاند! با اینکه درابتدای پست قبلی نوشته شده که درجمع همکاران درجلسه افطاری هستم اما رسانه های دلواپس دولتی ادعا کردند که رسایی درفنلاند است واین درحالی است که همان مجموعه اداری داخل مجلس(!) که ساعت وشماره پرواز رفتنم را به این رسانه ها داده بود تاجوسازی کنند، ساعت برگشت را هم داده بود اماچرا این جماعت خود را به خواب میزنند، الله اعلم.

درمجلس نماینده همسو با دولت ورییس مجلس داریم که تعداد روزهای سفرخارجی اش بیش ازماه های کارکردش است اما هرگز مورد توجه رسانه های خاص نیست! راستی چرا اداره تشریفات مجلس لیست نمایندگان وتعداد سفرهای هر یک را منتشر نمی کند، چرا دولت تعداد سفرهای خارجی مسوولان دولتی وهمراهانشان رااعلام نمی کند؟ چرا این رسانه ها به آن موارد حساس نيستند؟ اما سفر چندروزه رسایی بادعوت یک مرکز دینی غیردولتی تااين اندازه برجسته میشود؟

جالب است نظر نماینده ناظر مجلس درهیات رسیدگی به سفرهای خارجی رابشنوید: «مسئولانی که به سفرهای خارجی میروند، پول بلیط، غذا وهتلشان رایگان است، هرچه ما سخت میگیریم باز درهای توجیه بازاست. مثلا درسفر روحانی به اندونزی، 38نفر درخواست داشتند. 9تا کم کردیم یعنی 29نفر همراه رئیس جمهوری رفتند که البته 29نفر هم زیاد است. گفتیم دو پزشک نرود، خدمه ویژه نرود، گفتند یکی باید باشد غذا را چک کند که مسموم نباشد. 12نفر خبرنگار وعکاس بودند، این همه نیاز نیست. رؤسای سه قوه باید خودشان رعایت کنند.» فکر میکنید خبرنگاران کدام رسانه ها سهمیه این سفرها هستند وچه وظيفه اي نسبت به منتقدین دولت بر دوش دارند؟! خب معلوم است که چطور در 24ساعت بیش از 50خبر درباره موضوع سفر بنده درست میشود اما درباره تعداد همراهان رییس دولت وتست کننده غذای وی سکوت میشود.

ازحق نگذریم ازيک جهت هم باید از این رسانه های دلواپس تشکر کرد. مسوولان مرکز فرهنگی شیعیان در فنلاند به بنده میگفتند ما بیش از ده سال است که دراین کشور درحال فعالیت هستیم و مسوولان زیادی را از جمهوری اسلامی دعوت کرده ایم اما تاکنون هیچگاه مورد توجه رسانه‌هاي ایران قرار نگرفتیم اما این به برکت حضور شما نه تنها روزنامه ها و سایتهای داخلی که درالعربیه، بي بی سی، المنیتور درباره این مرکز شیعی تبلیغ شد.

به قول یکی ازدوستان، سفرم اگرهیچ دستاوردی نداشت، همین یک دستاورد کافی بود.

پ ن: جهت اطلاع رسانه های دلواپس: سفر چند روزه ام به فنلاند درروز جمعه پایان یافت، روز یکشنبه درصحن علنی بودم وان شاالله با کمک دوستان انقلابی خواب را از چشم خائنین خواهیم گرفت.

دکتر پزشکیان نماینده مجلس شورای اسلامی ایران و جمعی از نمایندگان دیگر در تکاپو هستند تا بتوانند با همکاری دولت مبلغ وام ازدواج جوانان را افزایش دهند وی در این پست اینستتاگرامی گزارشی از عملکرد خود در این راستا ارائه داده است.

عناوین عملکرد های اخیر :

1) نامه دکتر پزشکیان و چند نماینده به رییس جمهور برای افزایش وام ازدواج 

دوازده میلیون نفر در سن ازدواج هستند که چهار میلیونشان بالای بیست و هشت سال هستند. 

2) هم اکنون پول در اختیار دولت قرار گرفته است که در چارچوب سطح بندی نظام ارجاع و پزشک خانواده عمل شود ولی عمل نمی کنند، حالا هر کاری خوبی هم کنند، ما اصلا نقدی نداریم، بلکه ما می گوییم قانون را اجرا کنند. 

دکتر پزشکیان در پاسخ به این مسئله که وقتی شما چنین موضع هایی می گیرید، اَنگ حسادت به شما زده می شود، گفتند:

بنده فقط اجرای قانون را مطالبه می کنم وگرنه بنده چه منافعی دارم؟آیا پول دارم؟ بیمارستان دارم؟ وام گرفتم؟ یا یک چیز و جایی را از دست داده ام که بخواهم حسادت کنم.

اینجور که از پست اخیر آقای ضرغامی مشخص هست به تازگی راه ایشان به بهشت زهرا افتاده و با دیدن قبر های سه طبقه بدجور به فکر فرو رفتن و به شدت نگران خانواده های متوفی هستند که در گرانی این زمانه چگونه این جور مراسم ها را پشت سر می گذارند و تذکر جانانه ای به اطرافیان داده است. 

آقای احمدی نژاد در پست اخیرش یادی از گذشته ها کرده و بخشی از سخنرانی خود را در همایش بانوی بصیر به اشتراک گذاشته است.

آنقدر زن را له کردند که از وجود او برای تبلیغ کالا استفاده می‌کنند

اولین حقیقتی که در نظام سرمایه‌داری زیر چرخ‌های توسعه طلبی، افزون خواهی و چپاول ثروت و فرهنگ ملت‌ها له شد، حقیقت زن بود. ببینیم چه کردند.

چیزی از وجود زن در دنیای سرمایه‌داری باقی نمانده است. آن‌قدر زن را له کردند که از وجود او برای تبلیغ کالا استفاده می‌کنند. معلوم است که وقتی چیزی را خرج چیز دیگر می‌کنیم، آن چیز دیگر باید در نظر ما با ارزش‌تر باشد. آنها هم به نوع دیگری روح لطیف زن را خشکاندند. حاصلش چه شد؟ هم در دوره مارکسیستی و هم در دوره سرمایه‌داری از آنجا که چشمه معرفت و محبت در جامعه خشک شد، روح همه خشن شد، خودخواهی‌ها، توسعه‌طلبی‌ها و حیوانیت‌ها غلبه کرد و آدم‌هایی بروز کردند که کشتن دیگران برای آنها نه تنها خجالت آور و تأسف بار نیست، بلکه نشاط آور است و به کشتار انسان‌ها افتخار می‌کنند.

در دوره اخیر دیدید، از دل مرکز سرمایه‌داری عالم افرادی ظهور کردند که برای رأی آوردن در انتخابات و حل مشکل چند سرمایه‌دار فاسد طراحی و حمله کردند و بیش از یک میلیون انسان را در منطقه ما قطعه‌قطعه کردند و هر روز هم می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند. کار را به جایی رسانده‌اند که پدر به پسر و پسر به مادر و دختر به هیچ یک و هیچ کس به هیچ نیست.

خشونت در اوج است. خبرها را داریم، اما بسیاری از خبرها منتشر نمی‌شود. روزانه بیش از سی نفر در خیابان‌ها فقط بر اثر خشونت پلیس و صدها نفر بر اثر سایر خشونت‌ها کشته می‌شوند.

من گزارشی از اروپا دیدم، از زنان متأهل نظر خواهی کرده بودند، بیش از ۷۰ درصد اعلام کرده بودند که در زندگی مشترک به کرات مورد ضرب و شتم‌های شدید قرار می‌گیریم، اما برای حفظ خانواده دم بر نمی‌آوریم.

۲ خرداد ۱۳۹۰/ سخنرانی در همایش بانوی بصیر

آقای رحمانی فضلی هم اینستاگرام را برای اطلاع رسانی گزارش مختصری از جلسه دولت برای مردم انتخاب کرده است.

هفتاد و پنجمین جلسه شورای اجتماعی کشور به ریاست وزیر کشور برگزار شد. 

در این جلسه مباحثی درباره برنامه ریزی به منظور ارائه خدمات مطلوب به مردم در جریان تعطیلات عید فطر، ایجاد زیرساخت ها در ساماندهی سواحل شمال کشور، عملکرد هوشمندانه نیروی انتظامی در موضوع عفاف و حجاب و وضعیت زندان های کشور طرح و بررسی شد.

آقای متکی هم که این  روزها میزبان سفیر تاجیکستان بوده عکسی از این دیدار را به اشتراک گذاشته شده است.

دریادار سیاری همچنان در حال و هوای روز قدس به سر می برد و عکسی سلفی از این راهپیمایی را با دست نوشته ای برای باشگاه بین المللی دانش آموزان ضد صهیونیسم به اشتراک گذاشته است.

در اینستاگردی امروز به عکسی هم از ژست جالب رئیس جمهور برخورد کردیم .