ترس و عدم اعتماد به مهاجران منجر به ایجاد و قدرت گیری احزاب مخالف مهاجرت در چندین کشور اروپایی شده است. بسیاری از این احزاب مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، فقر و جنایت را با پدیده مهاجرت مرتبط می دانند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از مجله تجارت فردا،‌ کشورهایی همانند ایالات متحده آمریکا، کانادا و برخی از کشورهای آمریکای جنوبی همواره پذیرای جمعیت زیادی از مهاجران بوده اند. شهروندی در این کشورها بر اساس زمینه های قومی و تباری نبوده است اما در برخی دیگر از کشورها توجه به زمینه های قومی و ملیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در این میان در بسیاری از کشورهای اروپایی تعریف جامعه براساس ایده های فرهنگی مانند زبان مشترک، میراث فرهنگی و قومیت صورت می گیرد. این تعریف منجر به ایجاد سوالات مهمی در کشورهایی که سابقه طولانی در پذیرش مهاجران ندارند می شود؛ سوالاتی همچون چه میزان طول می کشد تا یک مهاجر در آلمان به یک آلمانی تبدیل شود؟ آیا امکان دارد یک فرد بدون آنکه بتواند به زبان فرانسه حرف بزند یک شهروند فرانسه باشد؟ آیا می توان مهاجران را مجبور به شرکت در کلاس های شهروندی کرد تا به عنوان مثال بیاموزند چگونه یک هلندی باشند؟


اروپاییان و پدیده مهاجرت


مسائل و دغدغه های فرهنگی از مهمترین مواردی است که جامعه اروپایی در مواجهه با پدیده مهاجرت جهانی مطرح کرده است. طی سالیان اخیر در جوامع اروپایی سوالاتی مبنی بر تاثیر مهاجران بر فرهنگ و شخصیت جوامع اروپایی مطرح شده است. ترس و عدم اعتماد به مهاجران منجر به ایجاد و قدرت گیری احزاب مخالف مهاجرت در چندین کشور اروپایی شده است. بسیاری از این احزاب مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، فقر و جنایت را با پدیده مهاجرت مرتبط می دانند. در ادامه به بررسی رویکرد و نحوه مواجهه برخی از کشورهای اروپایی با پدیده مهاجرت می پردازیم.

فرانسه؛ تغییرات ناتمام


در انتخابات بسیاری از کشورهای اروپایی مانند بریتانیا، سوئیس، دانمارک، ایتالیا و سوئد موضع گیری احزاب نسبت به پدیده مهاجرت از مسائل مهم انتخاباتی است. در فرانسه نیز این مسئله بسیار مهم است. در سال 2007 نیکلا سارکوزی که فرزند یک مهاجر مجارستانی بود با رأی فرانسوی ها پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد. سارکوزی (در جریان رقابت های انتخاباتی) می گفت، مسئله مهاجرت از اولویت های ماست. او می گفت در سراسر دنیای دموکراتیک، مهاجرت امکان فراهم آوردن مهارت ها، استعدادها و توان و انرژی جدید را میسر می سازد.

به رغم این شعارها، طی سال های اخیر سارکوزی و تلاش های او از عوامل مهم تاثیرگذار در اعمال محدودیت های بیشتر در اتحادیه اروپا بر مهاجران بوده است. در اکتبر سال 2008 پیشنهاد سارکوزی در مورد قوانین مهاجرت و پناهندگی توسط اتحادیه اروپا تصویب شد که براساس آن نه تنها ورود مهاجران به اروپا محدودتر شده است بلکه تاکید این پیمان بر پذیرش نیروی کار ماهر و لغو حمایت های مربوط به پناهندگی مهاجران غیرقانونی بوده است.

در این قانون سعی شده است با اتکا به مکانیسم هایی، انگیزه های مهاجرت غیرقانونی کاهش یابد. در ماه می 2012، سارکوزی در انتخابات ریاست جمهوری مغلوب فرانسوا اولاند شد. وزیر کابینه رییس جمهور اولاند، آقای مانول والس در نظر داشت از شر بسیاری از قوانین محدودکننده مهاجرت خلاص شود. والس می خواست پروسه تصمیم گیری در مورد اعطای تابعیت، با برگشتن به شرایط سال 2010 به صورت متمرکز انجام شود تا نحوه برخورد در مورد پرونده های مهاجرت یکسان سازی شود. همچنین با تغییر قوانین مهاجرت، آموختن تاریخ و فرهنگ فرانسه در پروسه تابعیت دیگر لازم نبود. با این حال در اواخر ژوئن سال 2012 بود که نخست وزیر سابق (در دولت سارکوزی) فرانسوا فیون به انتقاد از آنچه او سرازیر شدن مهاجران به فرانسه نامید پرداخت و بسیاری از مشکلات اقتصادی و مواردی همچون عدم انسجام ملی را با آن مرتبط دانست. 

اینگونه موضع گیری ها و سخنرانی ها نشان می دهد در میان بسیاری از مردم فرانسه احساسات ضد مهاجران وجود دارد و برای تبدیل شدن فرانسه به عنوان کشوری که پذیرنده مهاجران باشد، محدودیت های بیشتری وجود دارد.

ایتالیا؛ سختگیری های بی فایده


ایتالیا نیز در جریان انتخابات سال 2001 با پیروزی سیلویو برلوسکونی به ائتلاف نامرئی مبارزه با مهاجرت پیوست. برلوسکونی با دادن ماموریت به ارتش برای مقابله با مهاجران، همچنین حمایت و ائتلاف با یکی از سرسخت ترین احزاب ضد مهاجرت به طور جدی به مقابله با پدیده مهاجرت پرداخت. 

برخلاف اجرای این سیاست های سختگیرانه، جمعیت مهاجران ورودی به ایتالیا طی سال های 2000 تا 2010 رقمی بین 200 تا 400 درصد افزایش داشت. ایتالیا در سال 2012 به لحاظ خاص جمعیت مهاجران در رتبه 25 در میان کشورهای جهان قرار دارد.


یونان؛ تندروها علیه مهاجران

در سال 2009 پلیس یونان در جریان یک درگیری اجازه حمله معترضانی از احزاب راست افراطی را به خانه های 600 پناهجو داد. این موضوع می تواند بازتابی از سیاست های دلسردکننده دولت یونان برای مهاجران و پناهجویان باشد. 

متوقف کردن اعطای اجازه کار موقت و مزایای تامین اجتماعی برای پناهجویان و اعطای پناهندگی به کمتر از یک درصد پناهجویان از جمله این سیاست ها می تواند باشد. به رغم وقوع بحران مالی در اروپا، مواجهه یونانی ها با پدیده مهاجران غیرقانونی ادامه داشته است که دیگر نقاط اروپا را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

در سال 2011 تعداد 140 هزار و 980 نفر به صورت غیرقانونی وارد خاک اروپا شده اند که نسبت به سال 2010 رشد 35 درصدی را نشان می دهد. بیش از 40 درصد این مهاجران از راه یونان وارد اروپا شده اند. مشکلات اقتصادی و محدودیت های بودجه مانع از موفقیت تلاش یونانی ها برای مقابله با مسئله مهاجرت غیرقانونی است. بسیاری از مهاجران که از اتباع کشورهای افغانستان یا پاکستان هستند از طریق مرزهای مشترک یونان و ترکیه وارد خاک یونان می شوند. 

طی انتخابات سال 2012 حزب راست افراطی نوظهوری به نام طلوع طلایی برای اولین بار به پارلمان یونان راه یافت. این حزب به شکل فعالانه به مخالفت با مهاجران پرداخته است و آنها را مسئول بسیاری از مشکلات یونان معرفی می کند. مخالفت های این حزب با مهاجران تا جایی ادامه پیدا کرده است که در سال 2013 برای مقابله با طرح قانون ضدنژادپرستی در پارلمان یونان پیش نویس لایحه ای با عنوان نژادپرستی علیه یونانیان را ارائه ارائه کرد. 

برخی از اعضای حزب طلوع طلایی مظنون به تحریک افراد برای حمله به مهاجران شناخته شده اند که البته هنوز مدارکی علیه آنان ارائه نشده است. کمپ های مهاجران در یونان به واسطه شرایط اسفبارشان مشهور هستند. این در حالی است که یونانی ها به علت آنکه بین اتحادیه اروپا و ترکیه هیچ گونه پیمان استردادی امضا نکرده اند اجازه بازگرداندن مهاجران غیرقانونی به ترکیه را ندارند.


هلند؛ محافظت از لیبرالیسم


پیم فورتاین سیاستمدار محبوب هلندی که در سال 2002 ترور شد، از پیشروترین و صریح ترین سخنرانان در مخالفت با مهاجرت بود. فورتاین به صورت عمیقی نگران تاثیر مهاجران - به ویژه مهاجرانی که از کشورهای مسلمان آمده بودند - بر فرهنگ و تغییر هویت این کشور بود. او نگران تهدیداتی بود که از جانب مهاجران بر لیبرالیسم سنتی حاکم بر هلند می رفت؛ لیبرالیسمی که در برابر موضوعاتی همچون همجنس گرایی و حقوق زنان از خود انعطاف نشان داده بود.

در واقع فورتاین یک سیاستمدار محافظه کار به معنای واقعی کلمه نبود. فورتاین آشکارا همجنس گرا بود و معتقد بود دولت حق وضع مقررات محدودکننده در هیچ یک از جنبه های شخصی زندگی شهروندان را ندارد.

در پاسخ به چنین نگرانی هایی دولت هلند در جریان اجرای برنامه ای به نام شهروندگیری (inburgering) اعلام کرده است تمام مهاجران تا زمانی که دوره هایی در مورد فرهنگ هلندی و هنجارهای اجتماعی نگذرانند نمی توانند برای دریافت شهروندی اقدام کنند.

سیاست های سخت در مقابل مهاجران برای دریافت شهروندی این کشور هم وجود دارد و مهاجران برای دریافت حق شهروندی این کشور باید توانایی صحبت کردن به زبان هلندی را داشته و حداقل هفت سال در این کشور زندگی کرده باشند.


بریتانیا؛ راضی از کاهش پناهجویان


با افزایش تعداد پناهجویان و مهاجران، دولت بریتانیا نیز درصدد اعمال سیاست های مهاجرتی و تابعیتی سخت تر بوده است. طی نظرسنجی های انجام شده مشخص شده است بسیاری از مردم بریتانیا از کاهش تعداد پناهجویان و مهاجران خوشحال خواهند شد، اگرچه بر مفید بودن برخی از اثرات مهاجرت نیز اذعان دارند.

چالش های پیش رو

در حالی که وقایع خاص غیرقابل پیش بینی هستند اما بیشتر کارشناسان پیش بینی کرده اند در دهه پیش رو مهاجرت بیش از این افزایش می یابد. علاوه بر مسائل اقتصادی و فرهنگی، برخورد کشورهای پذیرنده مهاجر با مهاجرت دسته جمعی و سیل مهاجران، مشکلات دیگری را به وجود خواهد آورد. اتفاقاتی نظیر حمله تروریستی 11 سپتامبر و گسترش اتحادیه اروپا نیز مشکلات جدیدی را بر مسیر مهاجرت و سیاست های مهاجرتی گذاشته است. در همین حال، عدم توازن اقتصادی رو به رشد در جهان، تعادل بین عوامل ترغیب کننده و بازدارنده مهاجرت را بیش از این بر هم خواهد زد.

از این رو هر دو گروه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، مجبور به اجرای سیاست های مهاجرتی خواهند شد که امنیت، مسائل اقتصادی و نگرانی های بشردوستانه را در نظر داشته باشد. بنابراین برخی از تحلیلگران و کارشناسان اعلام کرده اند برای مقابله با مشکلات ذکر شده نیاز به یک تلاش هماهنگ در سراسر جهان وجود دارد. به عنوان مثال می توان به ایجاد یک سازمان بین المللی مهاجرتی اشاره کرد.

قاچاق انسان


قاچاق انسان یکی دیگر از مسائل مهم پیرامون مسئله مهاجرت است. سازان ملل متحد قاچاق انسان را اینگونه تعریف می کند: «استخدام، حمل و نقل، انتقال، پناه دادن یا تحویل گرفتن افراد با استفاده از زور یا تهدید یا دیگر اشکال اجبار، آدم ربایی، کلاهبرداری، فریب، سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت، تهدید یا دادن و گرفتن پول برای بهره برداری فردی از فرد دیگر.»

نگرانی از ارتباط بین قاچاق انسان و سازمان های جنایی همچنین بهره برداری از افرادی که قاچاق می شوند، دولت ها و سازمان های دولتی را وادار کرده است به طور فعالی با اقدامات قاچاقچیان مبارزه کنند. با این حال، قاچاق انسان، در حال حاضر سومین صنعت غیرقانونی بعد از مواد مخدر و قاچاق اسلحه در جهان است و سالانه بیش از 32 میلیارد دلار درآمد ایجاد می کند. چهار عامل اصلی جهانی که تغذیه کننده قاچاق انسان هستند در زیر آمده است:

* همانطور که در مطالب قبلی اشاره شده است، عوامل ترغیب کننده و بازدارنده به طور کلی انگیزه های مهاجرت را در افراد ایجاد می کند.

* امکان جابجایی آسان، سریع تر و ارزان تر با توجه به پیشرفت امکانات و وسایل حمل و نقل امروزی

* دخالت روزافزون سازمان های جنایی بین المللی در جابجایی غیرقانونی افراد

* عامل چهارم کمی متناقض به نظر می رسد و آن، افزایش درآمد مردم در کشورهای مبدأ است. این افزایش درآمد طوری است که دلایل مهاجرت را برطرف نمی کند بلکه در عوض به مهاجران بالقوه این فرصت را می دهد که بتوانند هزینه های مورد نیاز برای جابجایی توسط قاچاقچیان را تامین کنند. در سال 2003 پروتکلی از سوی سازمان ملل متحد برای جلوگیری از قاچاق انسان و مجازات قاچاقچیان به ویژه زنان و کودکان به وجود آمد که اعلام می کرد برای مبارزه با سازمان هایی که به فعالیت های قاچاق انسان می پردازند نیاز به محدودیت های سختگیرانه تر و مجازات های سنگین تری است.

نگاهی به آمار قاچاق انسان

* بزرگسالان و کودکان قربانی قاچاق در سراسر جهان: 27 میلیون نفر

* تعداد تعقیب موفق قاچاقچیان: 4239 مورد از 7206 مورد

* تعداد تعقیب موفق مربوط به عاملان کار اجباری: 320 مورد از 508 مورد

* قربانیان شناسایی شده: 41210 نفر

* شیوع قاچاق انسان در مناطق آسیای مرکزی و جنوب شرقی اروپا: 4.2 نفر از هر 100 نفر

* قربانیان بهره کشی جنسی: 4.5 میلیون نفر

* قربانیان بهره برداری کاری: 14.2 میلیون نفر (ارقام مربوط به سال 2011)

سیاست های مهاجرتی پس از 11 سپتامبر


پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر بسیاری از آمریکایی ها نگاه خصمانه ای نسبت به مسئله مهاجرت پیدا کردند چرا که تروریست هایی که مسئول این واقعه بودند از حفره های امنیتی در سیستم مهاجرتی آمریکا استفاده کرده بودند، پس امنیت مرزی تبدیل به نگرانی فوری و بلندمدت شد به طوری که مرزهای کانادا و مکزیک تا چند روز بسته بودند. 


از آن زمان مهاجرت و خدمات مربوط به تابعیت توسط وزارت امنیت داخلی و با کمک چند سازمان جدید از جمله گمرک و اداره مهاجرت صورت می گیرد. با به کنترل درآوردن مهاجرت تحت نظر وزارت امنیت داخلی، دولت آمریکا نشان داد به پدیده مهاجرت بدون کنترل به عنوان تهدیدی برای ملتش نگاه می کند.

مشکلات مهاجرتی ناشی از ادغام اتحادیه اروپا


در اروپا مهاجرت و سیاست های ادغام باعث شده سیاست های مهاجرتی پیجیده تر شوند. اتحادیه اروپا در حال حاضر 28 عضو دارد. نگرانی که از سوی اروپایی ها ابراز می شود این است که گسترش اتحادیه اروپا و عضویت کشورهای بیشتر موجب خواهد شد مهاجران بیشتری از سایر کشورهای اتحادیه اروپا به کشورهای اروپای غربی مهاجرت کنند و با خود مشکلات بی شماری به همراه آورند. در ژانویه 2007 که دو کشور زمانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا پیوستند، با وجود عضویت این دو کشور در اتحادیه اروپا مهاجرت کارگران از بلغارستان و رومانی به هلند، بلژیک، ایرلند، فرانسه، اتریش، لوکزامبورگ و انگلستان، محدودیت های زیادی دارد. مهاجران این دو کشور نمی توانند تا هفت سال در انتخابات محلی محل اقامت خود رأی دهند. ایتالیا تمام محدودیت های مربوط به مهاجران این دو کشور را در سال 2012 برداشت و آلمان و فرانسه هم محدودیت ها را کاهش داده اند.

ورود به اتحادیه اروپا برای کشورهای متحد منافع زیادی از جمله مزایایی مانند تجارت، تبادل فرهنگی و رشد اقتصادی به ارمغان می آورد. با اینحال، برای کشورهای عضو، این گسترش موجب به وجود آمدن ترس ها و نگرانی هایی به ویژه در مسائل مربوط به مهاجرت می شود.

بسیاری از کشورهای ثروتمند عضو اتحادیه اروپا نگرانند که بازار کار این کشورها توسط کارگران کشورهای فقیرتر اشباع شوند، در حالی که آزادی جابجایی از آزادی های اساسی شهروندان اتحادیه اروپاست اما این موضوع اغلب با اضطراب و اختلاف نظر سیاسی همراه است.

به منظور مبارزه با ترس غرق شدن کشورهای ثروتمند با موج کارگران کشورهای فقیر، معاهدات نظارت بر الحاق کشورهای جدید قانونی را تصویب کرد که حرکت آزاد نیروی کار را برای یک دوره هفت ساله محدود می کند. در سال 2004، پانزده کشور اصلی اتحادیه اروپا نسبت به این بند نظر مثبتی داشتند. با اینحال، به غیر از اتریش و آلمان بسیاری از کشورها بعد از یک یا دو سال این محدودیت ها را برداشتند.

اتحادیه اروپا در حال حاضر به عنوان یک کل، به مواجهه با مسئله آلمان با مهاجران ترکیه ای می پردازد در حالی که مسئله پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیز وجود دارد. وقتی درباره پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا صحبت می کنیم، نه تنها به معنی اضافه شدن 74 میلیون نفر به اتحادیه اروپا بلکه به معنی تغییر آرایش فرهنگی اتحادیه اروپاست. بسیاری از مردم ترکیه مسلمان هستند و احتمال می رود مهاجران از خاورمیانه و آفریقا از ترکیه به عنوان دروازه ورود به اروپا استفاده کنند.

ایجاد یک سازمان بین المللی برای طرح سیاست های مهاجرتی


بسیاری از نهادهای بین المللی و سازمان های غیردولتی به هر دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای رویارویی با مسئله مهاجرت کمک می کنند، به عنوان مثال، سازمان بین المللی مهاجرت IMO، به تازگی برنامه «بازگشت اتباع واجد شرایط» را در افغانستان اجرا کرده است. در طول سال های جنگ داخلی در افغانستان، بسیاری از کارگران ماهر به آمریکا و اروپا فرار کردند؛ بنابراین IMO در تلاش است که فارغ التحصیلان از دانشگاه ها را در مشاغل دولتی و بخش خصوصی افغانستان جای دهد.

تقسیم نظارت بر مهاجرت های بین المللی بین دولت های مختلف، نیاز به ایجاد یک قدرت بین المللی در زمینه سیاست های مهاجرتی را ایجاد کرده است. در حالی که نیاز به تاسیس یک سازمان رسمی، هنوز وجود دارد. در طول دهه گذشته چندین کنفرانس بین المللی درباره سیاست های مهاجرتی و حصول اطمینان از برخورد منصفانه با مهاجران برگزار شده است؛ از جمله طرح برن، که منجر به در دستور کار قرار گرفتن مدیریت مهاجرت و تشویق همکاری بین المللی شد و کنفرانس مهاجرت و توسعه که بر نیاز به همکاری های چند ملیتی در ایجاد سیاست های برجسته مهاجرت تاکید می کرد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.