به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، در مرحله حساسی از مذاکرات هستهای به سر میبریم. رفت و آمدها به وین زیاد شده و گویا اتفاقاتی در شرف وقوع است. جنبههای مختلف مذاکرات هستهای، در وهله اول از بعد فنی قابل تحلیل است و در این راستا بیتردید فقط صاحبنظران شایستگی و صلاحیت تحلیل موضوع را دارند؛ اما در عین حال، موضوع را میتوان از زاویه دید عوام و آنهایی که فقط اخبار مذاکرات را دنبال میکنند و نگاه کارشناسی به آن ندارند نیز مورد مداقه قرار داد. خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، این بار موضوع مذاکرات هستهای را به کف خیابان! برد و از مردم کوچه و بازار خواست نظر خود را همان زبان روزمره شان مطرح کنند.
آنها که تحصیلکردهترند یا کارمند باسابقه یا بازنشسته دولتند یا حتی کار آزاد دارند اما به قول خودشان تجربه نگارش نامه اداری داشتهاند، با زبانی فنیتر به خبرنگار باشگاه خبرنگاران پاسخ دادند: «تردیدی نیست که آمریکا به توافق هستهای بیشتر مشتاق است تا ایران و نشانههای این گرایش در مقامات آمریکایی مشهود است.» برخی دیگر از این سنخ افراد میگویند: «جان کری وزیر خارجه ایالات متحده تاکنون بارها به اینکه کشور متبوعش خواهان توافقی خوب با ایران است تصریح کرده است.» عده ای دیگر گفتند: «اینکه مقصود آمریکاییها از توافق خوب چیست، قابل بحث است اما ایران نیز به دنبال توافق خوب است اما ملاکها و معیارها متفاوت است و تعریف آمریکا و ایران از توافق خوب یکسان نیست.»
برخی دیگر که ظاهراً دستی نیز در ادبیات و فلسه و منطق داشتند پاسخ دادند: «این گفته آمریکاییها که ما به دنبال توافق خوب با ایران هستیم، دلالت بر میل آنها به این توافق دارد زیرا واژه "خوب" فقط یک وصف است و دلالت بر نوع توافقی که آمریکا به دنبال آن است میکند اما اصل میل آمریکاییها به توافق هستهای با ایران، اصلاً محل تردید نیست.»
برخی دیگر که یا تحصیلکرده نیستند یا ترجیح دادند با زبان عامیانه و روزمره نظرشان را مطرح کنند میگویند: «آقای کِری انقدر کُری نخون! انرژی هستهای واس ماس! وقتی میگم انرژی هستهای واس ماس یعنی کلش واس ماس! به همه داداشام تو وین هم میگم ایران واس ماس! یعنی کلش واس ماس!» برخی دیگر میگویند: «من یک نکته "ظریف" به "کِری" بگم و اون اینکه شما که تنت به تن ایرانیها خورده -اشاره به داماد ایرانی جان کری- و میدونی که ایرانی جماعت زیر بار زور نمیره پس در نیفت با ما! هر کی با ما در افتاد ور افتاد داداش! آره اینجوریاس»
بعضی دیگر در پاسخ گفتند: «به نظرم آقای روانچی آمریکاییها را روانی کنه! «چ» روانچی رو به افتخار اینکه به آمریکا بگیم «چی فکر کردی پیش خودت؟» برمیدارم و هر چی تهش موند- منظور روانی- را به آمریکاییها تقدیم میکنم. چون ما که خیالمون از بابت روانچی و همکاراش، تخت تخته!»
آری؛ لازم نیست حتماً! استاد دانشگاه یا دانشجو یا دکتر و مهندس بود. مذاکرات هستهای، این روزها به موضوعی بر سر زبانها بدل شده و کمتر جایی را میتوان یافت که در آن، بحثی از این مذاکرات بین مردم در نگیرد. بنابراین، بیآنکه مثل بعضیها ابراز تأسف کنیم که مذاکرات هستهای کوچه بازاری شده، میگوییم سیاسی شدن مردم حتی با دیدی عامیانه زیباست. باید قدر این بینش را دانست و در آخر اینکه،
به قول عباس، لبنیاتی نزدیک پارک وی؛ «خدا کنه که این مردم دوستداشتنی از بابت مذاکرات و قول و قرارایی که بابت معامله، سفر، احتمالاً خواستگاری و ازدواج! و چیزای دیگه به هم دادن و از هم گرفتن ناامید نشن. خدا کنه که تحریمها برداشته بشن. خدا دل این مردمو شادتر کنه. انشالله!
حمیدرضا حیدرپور
انتهای پیام/