به نام خداوند رحمتگر مهربان | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | |
و
اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مىفرستاديم و اگر مردگان با آنان به سخن
مىآمدند و هر چيزى را دسته دسته در برابر آنان گرد مىآورديم باز هم ايمان
نمىآوردند جز اينكه خدا بخواهد ولى بيشترشان نادانى مىكنند | وَلَوْ
أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلآئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى
وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ
إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ | |
و
بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از
آنها به بعضى براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مىكنند و اگر پروردگار
تو مىخواست چنين نمىكردند پس آنان را با آنچه به دروغ مىسازند واگذار | وَكَذَلِكَ
جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي
بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ
مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ | |
و
[چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند به آن
[سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند
به دست آورند | وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ | |
پس
آيا داورى جز خدا جويم با اينكه اوست كه اين كتاب را به تفصيل به سوى شما
نازل كرده است و كسانى كه كتاب [آسمانى] بديشان دادهايم مىدانند كه آن از
جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است پس تو از ترديدكنندگان مباش | أَفَغَيْرَ
اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ
مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ
مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ | |
و سخن پروردگارت به راستى و داد سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست | وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ | |
و
اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مىباشند پيروى كنى تو را از راه
خدا گمراه مىكنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمىكنند و جز به حدس و
تخمين نمىپردازند | وَإِن
تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن
يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ | |
بارى پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف مىشود داناتر است و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است | إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ | |
پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد | فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ | |
و
شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمىخوريد با
اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شدهايد براى شما
به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى [از مردم ديگران را] از روى
نادانى با هوسهاى خود گمراه مىكنند آرى پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران
داناتر است | وَمَا
لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ
فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ
وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ
رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ | |
و گناه آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كسانى كه مرتكب گناه مىشوند به زودى در برابر آنچه به دست مىآوردند كيفر خواهند يافت | وَذَرُواْ ظَاهِرَ الإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُواْ يَقْتَرِفُونَ | |
و
از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرمانى است و
در خفا شيطانها به دوستان خود وسوسه مىكنند تا با شما ستيزه نمايند و
اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد | وَلاَ
تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ
لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ
لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ | |
آيا
كسى كه مرده[دل] بود و زندهاش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا
در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در
تاريكيهاست و از آن بيرونآمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام
مىدادند زينت داده شده است | أَوَ
مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ
فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا
كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
و
بدين گونه در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مىگماريم تا در آن به نيرنگ
پردازند و[لى] آنان جز به خودشان نيرنگ نمىزنند و درك نمىكنند | وَكَذَلِكَ
جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُواْ
فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ | |
و
چون آيتى برايشان بيايد مىگويند هرگز ايمان نمىآوريم تا اينكه نظير آنچه
به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مىداند
رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى]
آنكه نيرنگ مىكردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجهاى سختخواهد رسيد | وَإِذَا
جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا
أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ
سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ
بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ | |
پس
كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مىگشايد و هر كه
را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مىگرداند چنانكه گويى به زحمت در
آسمان بالا مىرود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار
مىدهد | فَمَن
يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن
يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا
يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى
الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ | |
و راه راست پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براى گروهى كه پند مىگيرند به روشنى بيان نمودهايم | وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ | |
براى آنان نزد پروردگارشان سراى عافيت است و به [پاداش] آنچه انجام مىدادند او يارشان خواهد بود | لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
و
[ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مىآورد [و مىفرمايد] اى گروه جنيان
از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد و هواخواهان آنها از [نوع] انسان
مىگويند پروردگارا برخى از ما از برخى ديگر بهره بردارى كرد و به پايانى
كه براى ما معين كردى رسيديم [خدا] مىفرمايد جايگاه شما آتش است در آن
ماندگار خواهيد بود مگر آنچه را خدا بخواهد [كه خود تخفيف دهد] آرى
پروردگار تو حكيم داناست | وَيَوْمَ
يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ
الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ
بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ
النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ
رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ | |
و اين گونه برخى از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مىآوردند سرپرست برخى ديگر مىگردانيم | وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ | |
اى
گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند كه آيات مرا
بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زيان
خود گواهى دهيم [كه آرى آمدند] و زندگى دنيا فريبشان داد و بر ضد خود گواهى
دادند كه آنان كافر بودهاند | يَا
مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ
يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا
قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا
وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ | |
اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند | ذَلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ | |
و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام دادهاند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مىكنند غافل نيست | وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ | |
و
پروردگار تو بىنياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مىبرد و پس از شما
هر كه را بخواهد جانشين [شما] مىكند همچنانكه شما را از نسل گروهى ديگر
پديد آورده است | وَرَبُّكَ
الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن
بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ | |
قطعا آنچه به شما وعده داده مىشود آمدنى است و شما درماندهكنندگان [خدا] نيستيد | إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ | |
بگو
اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مىدهم به زودى
خواهيد دانست كه فرجام [نيكوى] آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار
نمىشوند | قُلْ
يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ
تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدِّارِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ
الظَّالِمُونَ | |
و
[مشركان] براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده استسهمى گذاشتند و
به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص
بتانشان بود به خدا نمىرسيد و[لى] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مىرسيد چه
بد داورى مىكنند | وَجَعَلُواْ
لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُواْ
هَذَا لِلّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَآئِنَا فَمَا كَانَ
لِشُرَكَآئِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَى اللّهِ وَمَا كَانَ لِلّهِ فَهُوَ
يَصِلُ إِلَى شُرَكَآئِهِمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ | |
و
اين گونه براى بسيارى از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا
هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مىخواست چنين
نمىكردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مىسازند رها كن | وَكَذَلِكَ
زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلاَدِهِمْ
شُرَكَآؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُواْ عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ
شَاء اللّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ | |
و
به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاى] ممنوع است كه جز كسى كه ما
بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام
شده است و دامهايى [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمىبردند
به صرف افترا بر [خدا] به زودى [خدا] آنان را به خاطر آنچه افترا مىبستند
جزا مىدهد | وَقَالُواْ
هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نّشَاء
بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ
يَذْكُرُونَ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاء عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا
كَانُواْ يَفْتَرُونَ | |
و
گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما
حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن
شريكند به زودى [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست | وَقَالُواْ
مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ
عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاء
سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حِكِيمٌ عَلِيمٌ | |
كسانى
كه از روى بىخردى و نادانى فرزندان خود را كشتهاند و آنچه را خدا
روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمردهاند سخت زيان كردند آنان
به راستى گمراه شده و هدايت نيافتهاند | قَدْ
خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُواْ أَوْلاَدَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ
وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللّهُ افْتِرَاء عَلَى اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ
وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ | |
و
اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با
ميوههاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد
از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهرهبردارى
از آن بدهيد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد | وَهُوَ
الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ
وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ
وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ
إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ
إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ | |
و
[نيز] از دامها حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشمدهنده را [پديد آورد]
از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد و از پى گامهاى شيطان مرويد كه او
براى شما دشمنى آشكار است | وَمِنَ
الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ
تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ | |
هشت
فرد [آفريد و بر شما حلال كرد] از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا
[خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده
در بر گرفته است اگر راست مىگوييد از روى علم به من خبر دهيد | ثَمَانِيَةَ
أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ
آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ
أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ | |
و
از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا
مادهها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند
شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد پس كيستستمكارتر از آنكس كه
بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه
ستمكاران را راهنمايى نمىكند | وَمِنَ
الإِبْلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ
حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ
الأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاكُمُ اللّهُ بِهَذَا
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ
بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ | |
بگو
در آنچه به من وحى شده است بر خورندهاى كه آن را مىخورد هيچ حرامى
نمىيابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشتخوك باشد كه اينها همه
پليدند يا [قربانيى كه] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن
برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زيادهخواهى [به خوردن آنها] ناچار
گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است | قُل
لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ
يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ
لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ
بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ
رَّحِيمٌ | |
و
بر يهوديان هر [حيوان] چنگالدارى را حرام كرديم و از گاو و گوسفند پيه آن
دو را بر آنان حرام كرديم به استثناى پيههايى كه بر پشت آن دو يا بر
رودههاستيا آنچه با استخوان درآميخته است اين [تحريم] را به سزاى
ستمكردنشان به آنان كيفر داديم و ما البته راستگوييم | وَعَلَى
الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ
وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ
ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ
جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وِإِنَّا لَصَادِقُونَ | |
[اى
پيامبر] پس اگر تو را تكذيب كردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده
است و [با اين حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد | فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ | |
كسانى
كه شرك آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان
شرك نمىآورديم و چيزى را [خودسرانه] تحريم نمىكرديم كسانى هم كه پيش از
آنان بودند همين گونه [پيامبران خود را] تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند
بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان
پيروى نمىكنيد و جز دروغ نمىگوييد | سَيَقُولُ
الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا
وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم
حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ
لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ
| |
بگو برهان رسا ويژه خداست و اگر [خدا] مىخواست قطعا همه شما را هدايت مىكرد | قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ | |
بگو
گواهان خود را كه گواهى مىدهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد
پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما
را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند و [معبودان دروغين را]
با پروردگارشان همتا قرار مىدهند پيروى مكن | قُلْ
هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَذَا
فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء
الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ
وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ | |
بگو
بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را
با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم
تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مىرسانيم و به كارهاى زشت چه علنى
آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق
مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه
بينديشد | قُلْ
تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ
بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ
أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ
تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ
تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ
وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ | |
و
به مال يتيم جز به نحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد
و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش
تكليف نمىكنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند
[در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا]
شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد | وَلاَ
تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى
يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ
نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ
كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ
لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ | |
و
[بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راهها[ى ديگر] كه
شما را از راه وى پراكنده مىسازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به
آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد | وَأَنَّ
هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ
فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ
تَتَّقُونَ | |
آنگاه
به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام
كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به
لقاى پروردگارشان ايمان بياورند | ثُمَّ
آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ
وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء
رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ | |
و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد | وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ | |
تا نگوييد كتاب [آسمانى] تنها بر دو طايفه پيش از ما نازل شده و ما از آموختن آنان بىخبر بوديم | أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ | |
يا
نگوييد اگر كتاب بر ما نازل مىشد قطعا از آنان هدايتيافتهتر بوديم اينك
حجتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است پس
كيستستمكارتر از آن كس كه آيات خدا را دروغ پندارد و از آنها روى گرداند
به زودى كسانى را كه از آيات ما روى مىگردانند به سبب [همين] اعراضشان به
عذابى سخت مجازات خواهيم كرد | أَوْ
تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى
مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا
سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا
كَانُواْ يَصْدِفُونَ | |
آيا
جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد يا
پارهاى از نشانههاى پروردگارت بيايد [اما] روزى كه پارهاى از نشانههاى
پروردگارت [پديد] آيد كسى كه قبلا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن
خود به دست نياورده ايمان آوردنش سود نمىبخشد بگو منتظر باشيد كه ما [هم]
منتظريم | هَلْ
يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيهُمُ الْمَلآئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ
أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ
لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ
كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ | |
كسانى
كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ گونه مسؤول ايشان
نيستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مىدادند آگاهشان خواهد كرد
| إِنَّ
الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي
شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا
كَانُواْ يَفْعَلُونَ | |
هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود | مَن
جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ
فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ | |
بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است دينى پايدار آيين ابراهيم حقگراى و او از مشركان نبود | قُلْ
إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا
مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ | |
بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است | قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ | |
[كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافتهام و من نخستين مسلمانم | لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ | |
بگو
آيا جز خدا پروردگارى بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزى است و هيچ كس جز
بر زيان خود [گناهى] انجام نمىدهد و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را
برنمىدارد آنگاه ازگشتشما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه
در آن اختلاف مىكرديد آگاه خواهد كرد | قُلْ
أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ
كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ
تَخْتَلِفُونَ | |
و
اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر
برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است
بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است | وَهُوَ
الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ
دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ
الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
|
| |
كتابى
است كه به سوى تو فرو فرستاده شده است پس نبايد در سينه تو از ناحيه آن
تنگى باشد تا به وسيله آن هشدار دهى و براى مؤمنان پندى باشد | كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ | |
آنچه
را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است پيروى كنيد و جز
او از معبودان [ديگر] پيروى مكنيد چه اندك پند مىگيريد | اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ | |
و
چه بسيار شهرها كه [مردم] آن را به هلاكت رسانيديم و در حالى كه به خواب
شبانگاهى رفته يا نيمروز غنوده بودند عذاب ما به آنها رسيد | وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ | |
و هنگامى كه عذاب ما بر آنان آمد سخنشان جز اين نبود كه گفتند راستى كه ما ستمكار بوديم | فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ | |
پس قطعا از كسانى كه [پيامبران] به سوى آنان فرستاده شدهاند خواهيم پرسيد و قطعا از [خود] فرستادگان [نيز] خواهيم پرسيد | فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ | |
و از روى دانش به آنان گزارش خواهيم داد و ما [از احوال آنان] غايب نبودهايم | فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ | |
و در آن روز سنجش [اعمال] درست است پس هر كس ميزانهاى [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند | وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ | |
و هر كس ميزانهاى [عمل] او سبك باشد پس آنانند كه به خود زيان زدهاند چرا كه به آيات ما ستم كردهاند | وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يِظْلِمُونَ | |
و قطعا شما را در زمين قدرت عمل داديم و براى شما در آن وسايل معيشت نهاديم [اما] چه كم سپاسگزارى مىكنيد | وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ | |
و
در حقيقتشما را خلق كرديم سپس به صورتگرى شما پرداختيم آنگاه به فرشتگان
گفتيم براى آدم سجده كنيد پس [همه] سجده كردند جز ابليس كه از سجدهكنندگان
نبود | وَلَقَدْ
خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ
اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ
السَّاجِدِينَ | |
فرمود
چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كنى گفت
من از او بهترم مرا از آتشى آفريدى و او را از گل آفريدى | قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ | |
فرمود از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبر نمايى پس بيرون شو كه تو از خوارشدگانى | قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ | |
گفت مرا تا روزى كه [مردم] برانگيخته خواهند شد مهلت ده | قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ | |
فرمود تو از مهلتيافتگانى | قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ | |
گفت پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى من هم براى [فريفتن] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست | قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ | |
آنگاه از پيش رو و از پشتسرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت | ثُمَّ
لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ
أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ | |
فرمود نكوهيده و رانده از آن [مقام] بيرون شو كه قطعا هر كه از آنان از تو پيروى كند جهنم را از همه شما پر خواهم كرد | قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ | |
و اى آدم تو با جفتخويش در آن باغ سكونت گير و از هر جا كه خواهيد بخوريد و[لى] به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد | وَيَا
آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا
وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ | |
پس
شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهايشان برايشان پوشيده مانده
بود براى آنان نمايان گرداند و گفت پروردگارتان شما را از اين درخت منع
نكرد جز [براى] آنكه [مبادا] دو فرشته گرديد يا از [زمره] جاودانان شويد | فَوَسْوَسَ
لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن
سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ
إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ | |
و براى آن دو سوگند ياد كرد كه من قطعا از خيرخواهان شما هستم | وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ | |
پس
آن دو را با فريب به سقوط كشانيد پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت [ممنوع]
چشيدند برهنگىهايشان بر آنان آشكار شد و به چسبانيدن برگ[هاى درختان] بهشت
بر خود آغاز كردند و پروردگارشان بر آن دو بانگ بر زد مگر شما را از اين
درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه در حقيقتشيطان براى شما دشمنى آشكار است
| فَدَلاَّهُمَا
بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا
وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا
رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا
إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ | |
گفتند پروردگارا ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى مسلما از زيانكاران خواهيم بود | قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ | |
فرمود فرود آييد كه بعضى از شما دشمن بعضى [ديگر]يد و براى شما در زمين تا هنگامى [معين] قرارگاه و برخوردارى است | قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ | |
فرمود در آن زندگى مىكنيد و در آن مىميريد و از آن برانگيخته خواهيد شد | قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ | |
اى
فرزندان آدم در حقيقت ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه عورتهاى شما را
پوشيده مىدارد و [براى شما] زينتى است و[لى] بهترين جامه [لباس] تقوا است
اين از نشانههاى [قدرت] خداست باشد كه متذكر شوند | يَا
بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ
وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ
لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ | |
اى
فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما
را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر
آنان نمايان كند در حقيقت او و قبيلهاش شما را از آنجا كه آنها را
نمىبينيد مىبينند ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان
نمىآورند | يَا
بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم
مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا
سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ
تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ
يُؤْمِنُونَ | |
و
چون كار زشتى كنند مىگويند پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان
فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمىدهد آيا چيزى را كه
نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد | وَإِذَا
فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ
أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء
أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ | |
بگو
پروردگارم به دادگرى فرمان داده است و [اينكه] در هر مسجدى روى خود را
مستقيم [به سوى قبله] كنيد و در حالى كه دين خود را براى او خالص
گردانيدهايد وى را بخوانيد همان گونه كه شما را پديد آورد [به سوى او]
برمىگرديد | قُلْ
أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ
وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ | |
[در
حالى كه] گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابتشده است زيرا
آنان شياطين را به جاى خدا دوستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه
راهيافتگانند | فَرِيقًا
هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا
الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم
مُّهْتَدُونَ | |
اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمىدارد | يَا
بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ
وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ | |
[اى
پيامبر] بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [نيز ] روزيهاى
پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده بگو اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى
كسانى است كه ايمان آوردهاند و روز قيامت [نيز] خاص آنان مىباشد اين گونه
آيات [خود] را براى گروهى كه مىدانند به روشنى بيان مىكنيم | قُلْ
مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ
وَالْطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي
الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ
الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ | |
بگو
پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم
ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى
بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت دهيد | قُلْ
إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ
وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا
لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ
تَعْلَمُونَ | |
و براى هر امتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش | وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ | |
اى
فرزندان آدم چون پيامبرانى از خودتان براى شما بيايند و آيات مرا بر شما
بخوانند پس هر كس به پرهيزگارى و صلاح گرايد نه بيمى بر آنان خواهد بود و
نه اندوهگين مى شوند | يَا
بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ
عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ
وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ | |
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند و از [پذيرش] آنها تكبر ورزيدند آنان همدم آتشند [و] در آن جاودانند | وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلََئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ | |
پس
كيستستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند
اينان كسانى هستند كه نصيبشان از آنچه مقرر شده به ايشان خواهد رسيد تا
آنگاه كه فرشتگان ما به سراغشان بيايند كه جانشان بستانند مىگويند آنچه
غير از خدا مىخوانديد كجاست مىگويند از [چشم] ما ناپديد شدند و عليه خود
گواهى مىدهند كه آنان كافر بودند | فَمَنْ
أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ
أُوْلَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا
جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ
تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى
أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ | |
مىفرمايد
در ميان امتهايى از جن و انس كه پيش از شما بودهاند داخل آتش شويد هر بار
كه امتى [در آتش] درآيد همكيشان خود را لعنت كند تا وقتى كه همگى در آن به
هم پيوندند [آنگاه] پيروانشان در باره پيشوايانشان مىگويند پروردگارا
اينان ما را گمراه كردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] مىفرمايد
براى هر كدام [عذاب] دو چندان است ولى شما نمىدانيد | قَالَ
ادْخُلُواْ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ
فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا
ادَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا
هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ
لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لاَّ تَعْلَمُونَ | |
و پيشوايانشان به پيروانشان مىگويند شما را بر ما امتيازى نيست پس به سزاى آنچه به دست مىآورديد عذاب را بچشيد | وَقَالَتْ أُولاَهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ | |
در
حقيقت كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و از [پذيرفتن] آنها تكبر ورزيدند
درهاى آسمان را برايشان نمىگشايند و در بهشت درنمىآيند مگر آنكه شتر در
سوراخ سوزن داخل شود و بدينسان بزهكاران را كيفر مىدهيم | إِنَّ
الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ
لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ
الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ | |
براى آنان از جهنم بسترى و از بالايشان پوششهاست و اين گونه بيدادگران را سزا مىدهيم | لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ | |
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند هيچ كسى را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند | وَالَّذِينَ
آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ
وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ | |
و
هر گونه كينهاى را از سينههايشان مىزداييم از زير [قصرهاى]شان نهرها
جارى است و مىگويند ستايش خدايى را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود و اگر
خدا ما را رهبرى نمىكرد ما خود هدايت نمىيافتيم در حقيقت فرستادگان
پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده مىشود كه اين همان بهشتى است
كه آن را به [پاداش] آنچه انجام مىداديد ميراث يافتهايد | وَنَزَعْنَا
مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ
وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا
لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا
بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا
كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
و
بهشتيان دوزخيان را آواز مىدهند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده
داده بود رستيافتيم آيا شما [نيز] آنچه را پروردگارتان وعده كرده بود راست
و درستيافتيد مىگويند آرى پس آوازدهندهاى ميان آنان آواز درمىدهد كه
لعنتخدا بر ستمكاران باد | وَنَادَى
أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا
وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا
قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ
عَلَى الظَّالِمِينَ | |
همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مىدارند و آن را كج مىخواهند و آنها آخرت را منكرند | الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ | |
و
ميان آن دو [گروه] حايلى است و بر اعراف مردانى هستند كه هر يك [از آن دو
دسته] را از سيمايشان مىشناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و[لى]
[بدان] اميد دارند آواز مىدهند كه سلام بر شما | وَبَيْنَهُمَا
حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ
وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ
يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ | |
و چون چشمانشان به سوى دوزخيان گردانيده شود مىگويند پروردگارا ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده | وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ | |
و
اهل ا عراف مردانى را كه آنان را از سيمايشان مىشناسند ندا مى دهند [و]
مىگويند جمعيتشما و آن [همه] گردنكشى كه مىكرديد به حال شما سودى نداشت | وَنَادَى
أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُواْ
مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ | |
آيا
اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مىكرديد كه خدا آنان را به رحمتى
نخواهد رسانيد [اينك] به بهشت درآييد نه بيمى بر شماست و نه اندوهگين
مىشويد | أَهَؤُلاء
الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ
الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ | |
و
دوزخيان بهشتيان را آواز مىدهند كه از آن آب يا از آنچه خدا روزى شما
كرده بر ما فرو ريزيد مىگويند خدا آنها را بر كافران حرام كرده است | وَنَادَى
أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ
الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا
عَلَى الْكَافِرِينَ | |
همانان
كه دين خود را سرگرمى و بازى پنداشتند و زندگى دنيا مغرورشان كرد پس همان
گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند و آيات ما را انكار مىكردند
ما [هم] امروز آنان را از ياد مىبريم | الَّذِينَ
اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ
الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا
وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ | |
و
در حقيقت ما براى آنان كتابى آورديم كه آن را از روى دانش روشن و شيوايش
ساختهايم و براى گروهى كه ايمان مىآورند هدايت و رحمتى است | وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ | |
آيا
[آنان] جز در انتظار تاويل آنند روزى كه تاويلش فرا رسد كسانى كه آن را
پيش از آن به فراموشى سپردهاند مىگويند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را
آوردند پس آيا [امروز] ما را شفاعتگرانى هست كه براى ما شفاعت كنند يا
[ممكن است به دنيا] بازگردانيده شويم تا غير از آنچه انجام مىداديم انجام
دهيم به راستى كه [آنان] به خويشتن زيان زدند و آنچه را به دروغ مىساختند
از كف دادند | هَلْ
يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ
الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ
فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ
غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ
عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ | |
در
حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد
سپس بر عرش [جهاندارى] استيلا يافت روز را به شب كه شتابان آن را مى طلبد
مىپوشاند و [نيز] خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شدهاند
[پديد آورد] آگاه باش كه [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايى است
پروردگار جهانيان | إِنَّ
رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ
أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ
يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ
بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ
الْعَالَمِينَ | |
پروردگار خود را به زارى و نهانى بخوانيد كه او از حدگذرندگان را دوست نمىدارد | ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ | |
و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحمتخدا به نيكوكاران نزديك است | وَلاَ
تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا
وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ | |
و
اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژدهرسان مىفرستد تا آن گاه كه
ابرهاى گرانبار را بردارند آن را به سوى سرزمينى مرده برانيم و از آن باران
فرود آوريم و از هر گونه ميوهاى [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز
از قبرها] خارج مىسازيم باشد كه شما متذكر شويد | وَهُوَ
الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى
إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ
فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ
كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ | |
و
زمين پاك [و آماده] گياهش به اذن پروردگارش برمىآيد و آن [زمينى] كه
ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بىفايده برنمىآيد اين گونه آيات
[خود] را براى گروهى كه شكر مىگزارند گونهگون بيان مىكنيم | وَالْبَلَدُ
الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ
يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ
| |
همانا
نوح را به سوى قومش فرستاديم پس گفت اى قوم من خدا را بپرستيد كه براى شما
معبودى جز او نيست من از عذاب روزى سترگ بر شما بيمناكم | لَقَدْ
أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ
مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ
يَوْمٍ عَظِيمٍ | |
سران قومش گفتند واقعا ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم | قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ | |
گفت اى قوم من هيچ گونه گمراهى در من نيست بلكه من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانيانم | قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ | |
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و اندرزتان مىدهم و چيزهايى از خدا مىدانم كه [شما] نمىدانيد | أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ | |
آيا
تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده
تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگارى كنيد و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد
| أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ | |
پس
او را تكذيب كردند و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند نجات داديم و
كسانى را كه آيات ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم زيرا آنان گروهى كور[دل]
بودند | فَكَذَّبُوهُ
فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ
كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْمًا عَمِينَ | |
و به سوى عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست پس آيا پرهيزگارى نمىكنيد | وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ | |
سران قومش كه كافر بودند گفتند در حقيقت ما تو را در [نوعى] سفاهت مىبينيم و جدا تو را از دروغگويان مىپنداريم | قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ | |
گفت اى قوم من در من سفاهتى نيست ولى من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانيانم | قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ | |
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و براى شما خير خواهى امينم | أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ | |
آيا
تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده
تا شما را هشدار دهد و به خاطر آوريد زمانى را كه [خداوند] شما را پس از
قوم نوح جانشينان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود پس نعمتهاى
خدا را به ياد آوريد باشد كه رستگار شويد | أَوَعَجِبْتُمْ
أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ
وَاذكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ
وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ
تُفْلِحُونَ | |
گفتند
آيا به سوى ما آمدهاى كه تنها خدا را بپرستيم و آنچه را كه پدرانمان مى
پرستيدند رها كنيم اگر راست مىگويى آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما
بياور | قَالُواْ
أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ
آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ | |
گفت
راستى كه عذاب و خشمى [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گرديده است آيا در
باره نامهايى كه خود و پدرانتان [براى بتها] نامگذارى كردهايد و خدا بر
[حقانيت] آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مىكنيد پس منتظر باشيد كه
من [هم] با شما از منتظرانم | قَالَ
قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي
فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤكُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ
بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ | |
پس او و كسانى را كه با او بودند به رحمتى از خود رهانيديم و كسانى را كه آيات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ريشهكن كرديم | فَأَنجَيْنَاهُ
وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ
كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ | |
و
به سوى [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را
بپرستيد براى شما معبودى جز او نيست در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان
دليلى آشكار آمده است اين مادهشتر خدا براى شماست كه پديدهاى شگرف است
پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد و گزندى به او نرسانيد تا [مبادا]
شما را عذابى دردناك فرو گيرد | وَإِلَى
ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم
مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ
نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ
تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |
و
به ياد آوريد هنگامى را كه شما را پس از [قوم] عاد جانشينان [آنان]
گردانيد و در زمين به شما جاى [مناسب] داد در دشتهاى آن [براى خود] كاخهايى
اختيار مى كرديد و از كوهها خانههايى [زمستانى] مىتراشيديد پس نعمتهاى
خدا را به ياد آوريد و در زمين سر به فساد برمداريد | وَاذْكُرُواْ
إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الأَرْضِ
تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا
فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ | |
سران
قوم او كه استكبار مىورزيدند به مستضعفانى كه ايمان آورده بودند گفتند
آيا مىدانيد كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است گفتند بىترديد ما
به آنچه وى بدان رسالت يافته است مؤمنيم | قَالَ
الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ
اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا
مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ | |
كسانى كه استكبار مىورزيدند گفتند ما به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد كافريم | قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ | |
پس
آن مادهشتر را پى كردند و از فرمان پروردگار خود سرپيچيدند و گفتند اى
صالح اگر از پيامبرانى آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما بياور | فَعَقَرُواْ
النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ
ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ | |
آنگاه زمينلرزه آنان را فرو گرفت و در خانه هايشان از پا درآمدند | فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ | |
پس
[صالح] از ايشان روى برتافت و گفت اى قوم من به راستى من پيام پروردگارم
را به شما رساندم و خير شما را خواستم ولى شما [خيرخواهان و نصيحتگران] را
دوست نمىداريد | فَتَوَلَّى
عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي
وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ | |
و
لوط را [فرستاديم] هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت[ى] را مرتكب
مىشويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است | وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ | |
شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان درمىآميزيد آرى شما گروهى تجاوزكاريد | إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ | |
ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانىاند كه به پاكى تظاهر مىكنند | وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ | |
پس او و خانوادهاش را غير از زنش كه از زمره باقيماندگان [در خاكستر مواد گوگردى] بود نجات داديم | فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ | |
و بر سر آنان بارشى [از مواد گوگردى] بارانيديم پس ببين فرجام گنهكاران چسان بود | وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ | |
و
به سوى [مردم] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را
بپرستيد كه براى شما هيچ معبودى جز او نيست در حقيقتشما را از جانب
پروردگارتان برهانى روشن آمده است پس پيمانه و ترازو را تمام نهيد و اموال
مردم را كم مدهيد و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد اين [رهنمودها] اگر
مؤمنيد براى شما بهتر است | وَإِلَى
مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا
لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ
فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ
أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ
خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ | |
و
بر سر هر راهى منشينيد كه [مردم را] بترسانيد و كسى را كه ايمان به خدا
آورده از راه خدا باز داريد و راه او را كج بخواهيد و به ياد آوريد هنگامى
را كه اندك بوديد پس شما را بسيار گردانيد و بنگريد كه فرجام فسادكاران
چگونه بوده است | وَلاَ
تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ
مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ
قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
| |
و
اگر گروهى از شما به آنچه من بدان فرستاده شدهام ايمان آورده و گروه ديگر
ايمان نياوردهاند صبر كنيد تا خدا ميان ما داورى كند [كه] او بهترين
داوران است | وَإِن
كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ
لَّمْ يْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ
خَيْرُ الْحَاكِمِينَ |