به نام خداوند رحمتگر مهربان | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | |
مسلما
يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيدهاند دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان
خواهى يافت و قطعا كسانى را كه گفتند ما نصرانى هستيم نزديكترين مردم در
دوستى با مؤمنان خواهى يافت زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانىاند كه
تكبر نمىورزند | لَتَجِدَنَّ
أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ
أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ
الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ
وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ | |
و
چون آنچه را به سوى اين پيامبر نازل شده بشنوند مىبينى بر اثر آن حقيقتى
كه شناختهاند اشك از چشمهايشان سرازير مىشود مىگويند پروردگارا ما ايمان
آوردهايم پس ما را در زمره گواهان بنويس | وَإِذَا
سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ
الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا
فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ | |
و
براى ما چه [عذرى] است كه به خدا و آنچه از حق به ما رسيده ايمان نياوريم و
حال آنكه چشم داريم كه پروردگارمان ما را با گروه شايستگان [به بهشت]
درآورد | وَمَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَمَا جَاءنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبَّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ | |
پس
به پاس آنچه گفتند خدا به آنان باغهايى پاداش داد كه از زير [درختان] آن
نهرها جارى است در آن جاودانه مىمانند و اين پاداش نيكوكاران است | فَأَثَابَهُمُ اللّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ | |
و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما را دروغ پنداشتند آنان همدم آتشند | وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى [استفاده] شما
حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست
نمىدارد | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ
اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ | |
و از آنچه خداوند روزى شما گردانيده حلال و پاكيزه را بخوريد و از آن خدايى كه بدو ايمان داريد پروا داريد | وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلاَلًا طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ | |
خدا
شما را به سوگندهاى بيهودهتان مؤاخذه نمىكند ولى به سوگندهايى كه [از
روى اراده] مىخوريد [و مىشكنيد] شما را مؤاخذه مىكند و كفارهاش خوراك
دادن به ده بينواست از غذاهاى متوسطى كه به كسان خود مىخورانيد يا
پوشانيدن آنان يا آزاد كردن بندهاى و كسى كه [هيچ يك از اينها را] نيابد
[بايد] سه روز روزه بدارد اين است كفاره سوگندهاى شما وقتى كه سوگند خورديد
و سوگندهاى خود را پاس داريد اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان
مىكند باشد كه سپاسگزارى كنيد | لاَ
يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم
بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ
مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ
أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ
ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ
أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ
تَشْكُرُونَ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از
عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ
وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ
فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ | |
همانا
شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را
از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمىداريد | إِنَّمَا
يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء
فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ
الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ | |
و
اطاعتخدا و اطاعت پيامبر كنيد و [از گناهان] برحذر باشيد پس اگر روى
گردانديد بدانيد كه بر عهده پيامبر ما فقط رساندن [پيام] آشكار است | وَأَطِيعُواْ
اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ
فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ | |
بر
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند گناهى در آنچه [قبلا]
خوردهاند نيست در صورتى كه تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند و كارهاى
شايسته كنند سپس تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند آنگاه تقوا پيشه كنند و
احسان نمايند و خدا نيكوكاران را دوست مىدارد | لَيْسَ
عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا
طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ
ثُمَّ اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّأَحْسَنُواْ وَاللّهُ
يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد خدا شما را به چيزى از شكار كه در دسترس شما و
نيزههاى شما باشد خواهد آزمود تا معلوم دارد چه كسى در نهان از او مىترسد
پس هر كس بعد از آن تجاوز كند براى او عذابى دردناك خواهد بود | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ
الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللّهُ مَن
يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ
أَلِيمٌ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد در حالى كه محرميد شكار را مكشيد و هر كس از شما
عمدا آن را بكشد بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفارهاى بدهد كه
[نظير بودن] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند و به صورت قربانى به
كعبه برسد يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد يا معادلش روزه بگيرد
تا سزاى زشتكارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده
است و[لى] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مىگيرد و خداوند توانا و
صاحبانتقام است | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ
وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ
النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ
الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَو عَدْلُ ذَلِكَ
صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ
عَادَ فَيَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ | |
صيد
دريا و ماكولات آن براى شما حلال شده است تا براى شما و مسافران بهرهاى
باشد و[لى] صيد بيابان مادام كه محرم مىباشيد بر شما حرام گرديده است و از
خدايى كه نزد او محشور مىشويد پروا داريد | أُحِلَّ
لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ
وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُواْ
اللّهَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ | |
خداوند
[زيارت] كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و
ماه حرام و قربانيهاى بىنشان و قربانيهاى نشاندار را [نيز به همين منظور
مقرر فرموده است] اين [جمله] براى آن است تا بدانيد كه خدا آنچه را در
آسمانها و آنچه را در زمين است مىداند و خداست كه بر هر چيزى داناست | جَعَلَ
اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ
الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ
يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَنَّ اللّهَ
بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ | |
بدانيد كه خدا سختكيفر است و [بدانيد] كه خدا آمرزنده مهربان است | اعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
بر پيامبر [خدا وظيفهاى] جز ابلاغ [رسالت] نيست و خداوند آنچه را آشكار و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند | مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ | |
بگو پليد و پاك يكسان نيستند هر چند كثرت پليد[ها] تو را به شگفت آورد پس اى خردمندان از خدا پروا كنيد باشد كه رستگار شويد | قُل
لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ
الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللّهَ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ
تُفْلِحُونَ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را
اندوهناك مىكند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مىشود در باره آنها
سؤال كنيد براى شما روشن مىشود خدا از آن [پرسشهاى بيجا] گذشت و خداوند
آمرزنده بردبار است | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ
لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ
تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ | |
گروهى پيش از شما [نيز] از اين [گونه] پرسشها كردند آنگاه به سبب آن كافر شدند | قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِينَ | |
خدا
[چيزهاى ممنوعى از قبيل] بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است ولى
كسانى كه كفر ورزيدند بر خدا دروغ مىبندند و بيشترشان تعقل نمىكنند | مَا
جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ
وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ
وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ | |
و
چون به آنان گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر[ش]
بياييد مىگويند آنچه پدران خود را بر آن يافتهايم ما را بس است آيا هر
چند پدرانشان چيزى نمىدانسته و هدايت نيافته بودند | وَإِذَا
قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ
قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ
آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايتيافتيد آن
كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند بازگشت همه شما به سوى خداست
پس شما را از آنچه انجام مىداديد آگاه خواهد كرد | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن
ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا
فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
اى
كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه يكى از شما را [نشانههاى] مرگ دررسيد
بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيت به شهادت ميان خود فرا خوانيد
يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را فرا رسيد [و شاهد مسلمان نبود] دو
تن از غير [همكيشان] خود را [به شهادت بطلبيد] و اگر [در صداقت آنان] شك
كرديد پس از نماز آن دو را نگاه مىداريد پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه
ما اين [حق] را به هيچ قيمتى نمىفروشيم هر چند [پاى] خويشاوند [در كار]
باشد و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت
از گناهكاران خواهيم بود | يِا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ
أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ
أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ
فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ
الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ
ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا
إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ | |
و
اگر معلوم شد كه آن دو دستخوش گناه شدهاند دو تن ديگر از كسانى كه بر
آنان ستم رفته است و هر دو [به ميت] نزديكترند به جاى آن دو [شاهد قبلى]
قيام كنند پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه گواهى ما قطعا از گواهى آن دو
درستتر است و [از حق] تجاوز نكردهايم چرا كه [اگر چنين كنيم] از ستمكاران
خواهيم بود | فَإِنْ
عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يِقُومَانُ
مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الأَوْلَيَانِ
فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا
اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ | |
اين
[روش] براى اينكه شهادت را به صورت درست ادا كنند يا بترسند كه بعد از
سوگندخوردنشان سوگندهايى [به وارثان ميت] برگردانده شود [به صواب] نزديكتر
است و از خدا پروا داريد و [اين پندها را] بشنويد و خدا گروه فاسقان را
هدايت نمىكند | ذَلِكَ
أَدْنَى أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُواْ
أَن تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللّهَ
وَاسْمَعُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ | |
[ياد
كن] روزى را كه خدا پيامبران را گرد مىآورد پس مىفرمايد چه پاسخى به شما
داده شد مىگويند ما را هيچ دانشى نيست تويى كه داناى رازهاى نهانى | يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ | |
[ياد
كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم نعمت مرا بر خود و بر مادرت
به ياد آور آنگاه كه تو را به روحالقدس تاييد كردم كه در گهواره [به
اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى و آنگاه كه تو را كتاب و
حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من از گل [چيزى] به شكل
پرنده مىساختى پس در آن مىدميدى و به اذن من پرندهاى مىشد و كور
مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مىدادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من
[زنده از قبر] بيرون مىآوردى و آنگاه كه [آسيب] بنىاسرائيل را هنگامى كه
براى آنان حجتهاى آشكار آورده بودى از تو باز داشتم پس كسانى از آنان كه
كافر شده بودند گفتند اين[ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست | إِذْ
قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ
وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ
النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ
وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ
كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا
بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ
الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ
جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ
هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ | |
و [ياد كن] هنگامى را كه به حواريون وحى كردم كه به من و فرستادهام ايمان آوريد گفتند ايمان آورديم و گواه باش كه ما مسلمانيم | وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوَاْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ | |
و
[ياد كن] هنگامى را كه حواريون گفتند اى عيسى پسر مريم آيا پروردگارت
مىتواند از آسمان خوانى براى ما فرود آورد [عيسى] گفت اگر ايمان داريد از
خدا پروا داريد | إِذْ
قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ
رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ قَالَ
اتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ | |
گفتند مىخواهيم از آن بخوريم و دلهاى ما آرامش يابد و بدانيم كه به ما راست گفتهاى و بر آن از گواهان باشيم | قَالُواْ
نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن
قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ | |
عيسى
پسر مريم گفت بار الها پروردگارا از آسمان خوانى بر ما فرو فرست تا عيدى
براى اول و آخر ما باشد و نشانهاى از جانب تو و ما را روزى ده كه تو
بهترين روزىدهندگانى | قَالَ
عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً
مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً
مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ | |
خدا
فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد و[لى] هر كس از شما پس از آن
انكار ورزد وى را [چنان] عذابى كنم كه هيچ يك از جهانيان را [آن چنان] عذاب
نكرده باشم | قَالَ
اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ
فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لاَّ أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ
الْعَالَمِينَ | |
و
[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من
و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه
[در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا
آن را مىدانستى آنچه در نفس من است تو مىدانى و آنچه در ذات توست من
نمىدانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى | وَإِذْ
قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ
اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا
يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ
فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي
نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ | |
جز
آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفتهام] كه خدا پروردگار
من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه
بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز
گواهى | مَا
قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي
وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا
تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ
شَيْءٍ شَهِيدٌ | |
اگر عذابشان كنى آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى | إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ | |
خدا
فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستىشان سود بخشد براى آنان باغهايى
است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانند خدا از
آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند اين است رستگارى بزرگ | قَالَ
اللّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ
تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ
اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ | |
فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست | لِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ | |
|
| |
اوست
كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و ا ج ل
حتمى نزد اوست با اين همه [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مىكنيد | هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ | |
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مىداند و آنچه را به دست مىآوريد [نيز] مىداند | وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ | |
و هيچ نشانهاى از نشانههاى پروردگارشان به سويشان نمىآمد مگر آنكه از آن روى بر مىتافتند | وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ | |
آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند پس به زودى [حقيقت] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مىگرفتند به آنان خواهد رسيد | فَقَدْ كَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاء مَا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ | |
آيا
نديدهاند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم [امتهايى كه] در
زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكردهايم و
[بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم و رودبارها از زير
[شهرهاى] آنان روان ساختيم پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم و
پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم | أَلَمْ
يَرَوْاْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي
الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم
مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ
فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا
آخَرِينَ | |
و
اگر مكتوبى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مىكرديم و آنان آن را با دستهاى خود
لمس مىكردند قطعا كافران مىگفتند اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست | وَلَوْ
نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ
لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ | |
و گفتند چرا فرشتهاى بر او نازل نشده است و اگر فرشتهاى فرود مىآورديم قطعا كار تمام شده بود سپس مهلت نمىيافتند | وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ | |
و اگر او را فرشتهاى قرار مىداديم حتما وى را [به صورت] مردى در مىآورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختيم | وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ | |
و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند پس آنچه را ريشخند مىكردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد | وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ | |
بگو در زمين بگرديد آنگاه بنگريد كه فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است | قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ | |
بگو
آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست بگو از آن خداست كه رحمت را بر
خويشتن واجب گردانيده استيقينا شما را در روز قيامت كه در آن هيچ شكى نيست
گرد خواهد آورد خودباختگان كسانىاند كه ايمان نمىآورند | قُل
لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى
نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ
رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ | |
و آنچه در شب و روز آرام [و تكاپو] دارد از آن اوست و او شنواى داناست | وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ | |
بگو
آيا غير از خدا پديدآورنده آسمانها و زمين سرپرستى برگزينم و اوست كه
خوراك مىدهد و خوراك داده نمىشود بگو من مامورم كه نخستين كسى باشم كه
اسلام آورده است و [به من فرمان داده شده كه] هرگز از مشركان مباش | قُلْ
أَغَيْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ
وَهُوَ يُطْعِمُ وَلاَ يُطْعَمُ قُلْ إِنِّيَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ
أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكَينَ | |
بگو اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مىترسم | قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ | |
آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار | مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ | |
و اگر خدا به تو زيانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نيست و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى تواناست | وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ | |
و اوست كه بر بندگان خويش چيره است و اوستحكيم آگاه | وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ | |
بگو
گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن
به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد
هشدار دهم آيا واقعا شما گواهى مىدهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو
من گواهى نمىدهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بىترديد من از آنچه
شريك [او] قرار مىدهيد بيزارم | قُلْ
أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ
وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ
أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ
أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا
تُشْرِكُونَ | |
كسانى
كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم همان گونه كه پسران خود را مىشناسد او
[=پيامبر] را مىشناسد كسانى كه به خود زيان زدهاند ايمان نمىآورند | الَّذِينَ
آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ
الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ | |
و كيستستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمىشوند | وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ | |
و
[ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور مىكنيم آنگاه به كسانى كه شرك
آوردهاند مىگوييم كجايند شريكان شما كه [آنها را شريك خدا] مىپنداشتيد | وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ | |
آنگاه عذرشان جز اين نيست كه مىگويند به خدا پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم | ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ | |
ببين چگونه به خود دروغ مىگويند و آنچه برمىبافتند از ايشان ياوه شد | انظُرْ كَيْفَ كَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ | |
و
برخى از آنان به تو گوش فرا مىدهند و[لى] ما بر دلهايشان پردهها
افكندهايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار دادهايم] و اگر
هر معجزهاى را ببينند به آن ايمان نمىآورند تا آنجا كه وقتى نزد تو
مىآيند و با تو جدال مىكنند كسانى كه كفر ورزيدند مىگويند اين [كتاب]
چيزى جز افسانههاى پيشينيان نيست | وَمِنْهُم
مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن
يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ
يُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ
كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ | |
و آنان [مردم را] از آن باز مىدارند و [خود نيز] از آن دورى مىكنند و[لى] جز خويشتن را به هلاكت نمىافكنند و نمىدانند | وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ | |
و
اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مىشوند مىديدى كه مىگويند
كاش بازگردانده مىشديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم و از
مؤمنان مىشديم | وَلَوْ
تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ
وَلاَ نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ | |
[ولى
چنين نيست] بلكه آنچه را پيش از اين نهان مىداشتند براى آنان آشكار شده
است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمىگردند
و آنان دروغگويند | بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ | |
و گفتند جز زندگى دنياى ما [زندگى ديگرى] نيست و برانگيخته نخواهيم شد | وَقَالُواْ إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ | |
و
اگر بنگرى هنگامى را كه در برابر پروردگارشان باز داشته مىشوند [خدا]
مىفرمايد آيا اين حق نيست مىگويند چرا سوگند به پروردگارمان [كه حق است]
مىفرمايد پس به [كيفر] آنكه كفر مىورزيديد اين عذاب را بچشيد | وَلَوْ
تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ
قَالُواْ بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا كُنتُمْ
تَكْفُرُونَ | |
كسانى
كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعا زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه
بر آنان دررسد مىگويند اى دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم و
آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مىكشند چه بد است بارى كه مىكشند | قَدْ
خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ
السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا
وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا
يَزِرُونَ | |
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مىكنند بهتر است آيا نمىانديشيد | وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ | |
به
يقين مىدانيم كه آنچه مىگويند تو را سخت غمگين مىكند در واقع آنان تو
را تكذيب نمىكنند ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مىكنند | قَدْ
نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ
يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ | |
و
پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند
شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهندهاى
نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است | وَلَقَدْ
كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ
وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ
وَلَقدْ جَاءكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ | |
و
اگر اعراض كردن آنان [از قرآن] بر تو گران است اگر مىتوانى نقبى در زمين
يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزهاى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن]
و اگر خدا مىخواست قطعا آنان را بر هدايت گرد مىآورد پس زنهار از
نادانان مباش | وَإِن
كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ
نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ
الْجَاهِلِينَ | |
تنها
كسانى [دعوت تو را] اجابت مىكنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را
خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيختسپس به سوى او بازگردانيده مىشوند | إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ | |
و
گفتند چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بىترديد
خدا قادر است كه پديدهاى شگرف فرو فرستد ليكن بيشتر آنان نمىدانند | وَقَالُواْ
لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ
عَلَى أَن يُنَزِّلٍ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ | |
و
هيچ جنبندهاى در زمين نيست و نه هيچ پرندهاى كه با دو بال خود پرواز
مىكند مگر آنكه آنها [نيز] گروههايى مانند شما هستند ما هيچ چيزى را در
كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم سپس [همه] به سوى پروردگارشان محشور
خواهند گرديد | وَمَا
مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ
أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى
رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ | |
و
كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريكيها[ى كفر] كر و لالند هر كه
را خدا بخواهد گمراهش مىگذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مىدهد
| وَالَّذِينَ
كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ
اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا شما را دررسد يا رستاخيز شما را دريابد اگر راستگوييد كسى غير از خدا را مىخوانيد | قُلْ أَرَأَيْتُكُم إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ | |
[نه] بلكه تنها او را مىخوانيد و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند و آنچه را شريك [او] مىگردانيد فراموش مىكنيد | بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ | |
و
به يقين ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم و
آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند | وَلَقَدْ أَرْسَلنَآ إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ | |
پس
چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه]
دلهايشان سختشده و شيطان آنچه را انجام مىدادند برايشان آراسته است | فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
پس
چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از
نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد
گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند | فَلَمَّا
نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ
حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم
مُّبْلِسُونَ | |
پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است | فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ | |
بگو
به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر
نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه
آيات [خود] را [گوناگون] بيان مىكنيم سپس آنان روى برمىتابند | قُلْ
أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ
عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ
كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ | |
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد آيا جز گروه ستمگران [كسى] هلاك خواهد شد | قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ | |
و
ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمىفرستيم پس كسانى كه
ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد | وَمَا
نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ
وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ | |
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند به [سزاى] آنكه نافرمانى مىكردند عذاب به آنان خواهد رسيد | وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ | |
بگو
به شما نمىگويم گنجينههاى خدا نزد من است و غيب نيز نمىدانم و به شما
نمىگويم كه من فرشتهام جز آنچه را كه به سوى من وحى مىشود پيروى نمىكنم
بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمىكنيد | قُل
لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ
وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى
إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ
تَتَفَكَّرُونَ | |
و
به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور
شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا
كنند | وَأَنذِرْ
بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم
مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ | |
و
كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مىخوانند در حالى كه
خشنودى او را مىخواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب
تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى | وَلاَ
تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ
يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ
حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ
الظَّالِمِينَ | |
و
بدين گونه ما برخى از آنان را به برخى ديگر آزموديم تا بگويند آيا اينانند
كه از ميان ما خدا بر ايشان منت نهاده است آيا خدا به [حال] سپاسگزاران
داناتر نيست | وَكَذَلِكَ
فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولواْ أَهَؤُلاء مَنَّ اللّهُ
عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ | |
و
چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند بگو درود بر شما
پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى
كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد پس وى آمرزنده مهربان است | وَإِذَا
جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ
كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ
سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ
رَّحِيمٌ | |
و اين گونه آيات [خود] را به روشنى بيان مىكنيم تا راه و رسم گناهكاران روشن شود | وَكَذَلِكَ نفَصِّلُ الآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ | |
بگو
من نهى شدهام كه كسانى را كه شما غير از خدا مىخوانيد بپرستم بگو من از
هوسهاى شما پيروى نمىكنم و گر نه گمراه شوم و از راهيافتگان نباشم | قُلْ
إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل
لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ
الْمُهْتَدِينَ | |
بگو
من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه] دارم و[لى] شما آن را دروغ
پنداشتيد [و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز به
دستخدا نيست كه حق را بيان مىكند و او بهترين داوران است | قُلْ
إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا
تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ
وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ | |
بگو اگر آنچه را با شتاب خواستار آنيد نزد من بود قطعا ميان من و شما كار به انجام رسيده بود و خدا به [حال] ستمكاران داناتر است | قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ | |
و
كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او [كسى] آن را نمىداند و آنچه در خشكى و
درياست مىداند و هيچ برگى فرو نمىافتد مگر [اينكه] آن را مىداند و هيچ
دانهاى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن
[ثبت] است | وَعِندَهُ
مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي
الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا
وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ
فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ | |
و
اوست كسى كه شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] مىگيرد و آنچه را در روز
به دست آوردهايد مىداند سپس شما را در آن بيدار مىكند تا هنگامى معين
به سر آيد آنگاه ازگشتشما به سوى اوستسپس شما را به آنچه انجام
مىدادهايد آگاه خواهد كرد | وَهُوَ
الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ
ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ
مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
و
اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مىفرستد تا
هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه
كوتاهى نمىكنند | وَهُوَ
الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا
جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ
| |
آنگاه به سوى خداوند مولاى بحقشان برگردانيده شوند آگاه باشيد كه داورى از آن اوست و او سريعترين حسابرسان است | ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ | |
بگو
چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا مىرهاند در حالى كه او را به
زارى و در نهان مىخوانيد كه اگر ما را از اين [مهلكه] برهاند البته از
سپاسگزاران خواهيم بود | قُلْ
مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ
تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ
الشَّاكِرِينَ | |
بگو خداست كه شما را از آن [تاريكيها] و از هر اندوهى مىرهاند باز شما شرك مىورزيد | قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ | |
بگو
او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا
شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را
به بعضى [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مىكنيم باشد
كه آنان بفهمند | قُلْ
هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ
أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ
بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لَعَلَّهُمْ
يَفْقَهُونَ | |
و قوم تو آن [=قرآن] را دروغ شمردند در حالى كه آن بر حق است بگو من بر شما نگهبان نيستم | وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ | |
براى هر خبرى هنگام [وقوع] است و به زودى خواهيد دانست | لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ | |
و
چون ببينى كسانى [به قصد تخطئه] در آيات ما فرو مىروند از ايشان روى
برتاب تا در سخنى غير از آن درآيند و اگر شيطان تو را [در اين باره] به
فراموشى انداخت پس از توجه [ديگر] با قوم ستمكار منشين | وَإِذَا
رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى
يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ
تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ | |
و
چيزى از حساب آنان [=ستمكاران] بر عهده كسانى كه پروا[ى خدا] دارند نيست
ليكن تذكر دادن [لازم] است باشد كه [از استهزا] پرهيز كنند | وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَكِن ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ | |
و
كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را
فريفته است رها كن و [مردم را] به وسيله اين [قرآن] اندرز ده مبادا كسى به
[كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و
شفاعتگرى نباشد و اگر [براى رهايى خود] هر گونه فديهاى دهد از او پذيرفته
نگردد اينانند كه به [سزاى] آنچه كسب كردهاند به هلاكت افتادهاند و به
[كيفر] آنكه كفر مىورزيدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت | وَذَرِ
الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ
الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ
لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ
عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا
كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ
يَكْفُرُونَ | |
بگو
آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مىرساند و نه زيانى و
آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه
شيطانها او را در بيابان از راه به در بردهاند و حيران [بر جاى مانده] است
براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مىخوانند كه به سوى ما بيا بگو
هدايتخداست كه هدايت [واقعى] است و دستور يافتهايم كه تسليم پروردگار
جهانيان باشيم | قُلْ
أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَنفَعُنَا وَلاَ يَضُرُّنَا
وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ كَالَّذِي
اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ
يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ
الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ | |
و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد | وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ | |
و
او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و هر گاه كه مىگويد باش
بىدرنگ موجود شود سخنش راست است و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى از
آن اوست داننده غيب و شهود است و اوستحكيم آگاه | وَهُوَ
الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن
فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي
الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ | |
و
[ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان
[خود] مىگيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مىبينم | وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ | |
و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقينكنندگان باشد | وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ | |
پس چون شب بر او پرده افكند ستارهاى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروبكنندگان را دوست ندارم | فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ | |
و
چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد
گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم | فَلَمَّا
رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن
لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ | |
پس
چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و
هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مىسازيد
بيزارم | فَلَمَّا
رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا
أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ | |
من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم | إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ | |
و
قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مىكنيد و
حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مىسازيد بيمى
ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه
يافته است پس آيا متذكر نمىشويد | وَحَآجَّهُ
قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ
مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي
كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ | |
و
چگونه از آنچه شريك [خدا] مىگردانيد بترسم با آنكه شما خود از اينكه چيزى
را شريك خدا ساختهايد كه [خدا] دليلى در باره آن بر شما نازل نكرده است
نمىهراسيد پس اگر مىدانيد كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است
| وَكَيْفَ
أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم
بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ
الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | |
كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند | الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ | |
و آن حجت ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم درجات هر كس را كه بخواهيم فرا مىبريم زيرا پروردگار تو حكيم داناست | وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ | |
و
به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست درآورديم و نوح را
از پيش راه نموديم و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و
هارون را [هدايت كرديم] و اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم | وَوَهَبْنَا
لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن
قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ
وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ | |
و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند | وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ | |
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط كه جملگى را بر جهانيان برترى داديم | وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ | |
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانيان برترى داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم | وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
اين
هدايتخداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مىكند و اگر آنان
شرك ورزيده بودند قطعا آن چه انجام مىدادند از دستشان مىرفت | ذَلِكَ هُدَى اللّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
آنان
كسانى بودند كه كتاب و داورى و نبوت بديشان داديم و اگر اينان [=مشركان]
بدان كفر ورزند بىگمان گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند | أُوْلَئِكَ
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن
يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا
بِكَافِرِينَ | |
اينان
كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من
از شما هيچ مزدى بر اين [رسالت] نمىطلبم اين [قرآن] جز تذكرى براى جهانيان
نيست | أُوْلَئِكَ
الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ
عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ | |
و
آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را
چنانكه بايد نشناختند بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده
[همان كتابى كه] براى مردم روشنايى و رهنمود است [و] آن را به صورت طومارها
درمىآوريد [آنچه را] از آن [مىخواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان مىكنيد
در صورتى كه چيزى كه نه شما مىدانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما
آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود
به بازى [سرگرم] شوند | وَمَا
قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى
بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى
نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا
وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ
آبَاؤُكُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ | |
و
اين خجستهكتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم [و] كتابهايى را كه پيش از
آن آمده تصديق مىكند و براى اينكه [مردم]امالقرى [=مكه] و كسانى را كه
پيرامون آنند هشدار دهى و كسانى كه به آخرت ايمان مىآورند به آن [قرآن
نيز] ايمان مىآورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مىكنند | وَهَذَا
كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ
وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ
بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ | |
و
كيستستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مىبندد يا مىگويد به من وحى شده
در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مىگويد به زودى نظير آنچه
را خدا نازل كرده است نازل مىكنم و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ
مىديدى كه فرشتگان [به سوى آنان] دستهايشان را گشودهاند [و نهيب مىزنند]
جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [سزاى] آنچه بناحق بر خدا دروغ مىبستيد
و در برابر آيات او تكبر مىكرديد به عذاب خواركننده كيفر مىيابيد | وَمَنْ
أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ
إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا
أَنَزلَ اللّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ
وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ
تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ
غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ | |
و
همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما
آمدهايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشتسر خود نهادهايد و شفيعانى
را كه در [كار] خودتان شريكان [خدا] مىپنداشتيد با شما نمىبينيم به يقين
پيوند ميان شما بريده شده و آنچه را كه مىپنداشتيد از دستشما رفته است | وَلَقَدْ
جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُم
مَّا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاء ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءكُمُ
الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاء لَقَد تَّقَطَّعَ
بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمْ تَزْعُمُونَ | |
خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مىآورد چنين ستخداى شما پس چگونه [از حق] منحرف مىشويد | إِنَّ
اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ
وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ
| |
[هموست كه] شكافنده صبح است و شب را براى آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده اين اندازهگيرى آن تواناى داناست | فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ | |
و
اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى
خشكى و دريا راه يابيد به يقين ما دلايل [خود] را براى گروهى كه مىدانند
به روشنى بيان كردهايم | وَهُوَ
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ
الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ | |
و
او همان كسى است كه شما را از يك تن پديد آورد پس [براى شما] قرارگاه و
محل امانتى [مقرر كرد] بىترديد ما آيات [خود] را براى مردمى كه مىفهمند
به روشنى بيان كردهايم | وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ | |
و
اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه
برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانههاى متراكمى
برمىآوريم و از شكوفه رختخرما خوشههايى است نزديك به هم و [نيز]
باغهايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه
آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براى مردمى كه
ايمان مىآورند نشانههاست | وَهُوَ
الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ
شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا
مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ
وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا
وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ
إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ | |
و
براى خدا شريكانى از جن قرار دادند با اينكه خدا آنها را خلق كرده است و
براى او بى هيچ دانشى پسران و دخترانى تراشيدند او پاك و برتر است از آنچه
وصف مىكنند | وَجَعَلُواْ
لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ
وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ | |
پديدآورنده
آسمانها و زمين است چگونه او را فرزندى باشد در صورتى كه براى او همسرى
نبوده و هر چيزى را آفريده و اوست كه به هر چيزى داناست | بَدِيعُ
السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ
صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ | |
اين استخدا پروردگار شما هيچ معبودى جز او نيست آفريننده هر چيزى است پس او را بپرستيد و او بر هر چيزى نگهبان است | ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ | |
چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمىيابد و او لطيف آگاه است | لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ | |
به
راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه به ديده
بصيرت بنگرد به سود خود او و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست و
من بر شما نگهبان نيستم | قَدْ جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ | |
و
اين گونه آيات [خود] را گوناگون بيان مىكنيم تا مبادا بگويند تو درس
خواندهاى و تا اينكه آن را براى گروهى كه مىدانند روشن سازيم | وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ وَلِيَقُولُواْ دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ | |
از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان روى بگردان | اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ | |
و اگر خدا مىخواست آنان شرك نمىآوردند و ما تو را بر ايشان نگهبان نكردهايم و تو وكيل آنان نيستى | وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ | |
و
آنهايى را كه جز خدا مىخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به
نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم
آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام
مىدادند آگاه خواهد ساخت | وَلاَ
تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ
عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ
ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ
يَعْمَلُونَ | |
و
با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزهاى براى آنان
بيايد حتما بدان مىگروند بگو معجزات تنها در اختيار خداست و شما چه
مىدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نمىآورند | وَأَقْسَمُواْ
بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ
بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا
إِذَا جَاءتْ لاَ يُؤْمِنُونَ | |
و
دلها و ديدگانشان را برمىگردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمىآورند]
چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند و آنان را رها مىكنيم تا در
طغيانشان سرگردان بمانند | وَنُقَلِّبُ
أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ
مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ |
خداوند توفیقتان دهد
با تشکر.