به گزارش خبرنگار
حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه كرد و درخواست طلاق داد.
وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی كه با شوهرم ازدواج كردم هیچ مبلغی را به عنوان مهریه تعیین نكردم. در كل هیچ مهریه ای نخواستم در عوض به او گفتم اگر خانه ای خریدیم باید به نام من بخرد.
زن جوان ادامه داد:اما وقتی ازدواج كردیم و بعد از چند سال یك خانه خریدیم شوهرم سه دانگ آن را بیشتر به اسم من نزد و سه دانگ دیگرش را به نام خودش زد. از اینكار او به شدت متعجب شدم و اصلا تصورش را نمی كردم كه او خانه را به اسم من نزد. وقتی من مهریه ای ندارم چرا باید هیچ خانه ای به نام من نباشد. تازه آنجا بود كه فهمیدم شوهرم اصلا به من اهمیتی نمی دهد و درواقع نمی توان در كنار او زندگی كرد. من دیگر به شوهرم اعتمادی ندارم و می خواهم با گرفتن پول سه دانگ خانه ام از او جدا شوم.
بعد از صحبت های این زن قاضی دستور احضار شوهر او را به دادگاه صادر كرد تا صحبت های او را هم بشنود.
انتهای پیام/
این شوهر خواسته آینده خودشو در نظر بگیره که شاید زمانی مشکلی بینشون پیش بیاد و خونه بهونه نشه.
این روش(3دانگ3دانگ)بهترین حالته. حالا این شوهره 1 دانگ هم نه 3 دانگ زده به نام همسرش.
پولکیه. این شوهر نمیخواسته پول میخواسته.
خوب میتونسته اصلا ازدواج نکنه از همون اول... .......!
صرف اهمیت ندادن(که البته برداشت خودش هست) میخواد جدا شه
به نظر من شما زن زندگی نیستی و اصلا از زندگی و ازدواج نمی تونی تعریفی ارائه بدی
و این جمله که چرا وقتی مهریه نداری باید زندگی کنی جای تامل داره....
وقتی شوهره زمان ازدواج قول داده بود که خونه به اسم زنش باشه نباید زیر قولش بزنه . خانم بجای مهریه خونه را شرط گذاشته بود و اقا هم قبول کرده این درست نیست زیر قولش بزنه خوب معلومه که زنش بهش بی اعتماد میشه