حجت الاسلام والمسلمین رضا رمضانی مدیر مرکز اسلامی و امام جمعه هامبورگ، در ادامه سلسله مباحث اسلام و حقوق بشر به حقوق زنان و جایگاه آن در قران و نگاه مبانی اصیل دینی و ارزش زنان و مردان پرداخت كه در ادامه متن سخنراني ايشان را مي خوانيد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الحمد لله الذی لا مُضادّ له في مُلكه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره. الحمدالله الذی لا شريك لَهُ في خلقه ولا شبيه لَهُ في عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سيدّنا ونبيّنا محمّد صلّی الله عليه وعلی آله الطاهرين واصحابه المنتجبين.
عبادالله ! أُوصيكم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
مباحث چند جلسۀ پیش دربارۀ اقسام امنیت بود، در این جلسه چند قسم دیگر از آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
امنیت مذهبی: در جای خود ثابت شده است كه انسان دارای گرایشهای فطری و درونی است و این گرایش در همۀ انسانها قرار داده شده است. گرچه، برخی انسانها به خاطر فریب ظواهر امور دنیوی ممكن است غباری را روی این گرایش مقدس و پاك قرار داده باشند اما درواقع، این گرایش وجود دارد و حتی زمانی كه انسانها هنگامی كه با مشكلی مواجه میشوند و از اسباب ظاهری و دنیوی مأیوس و ناامید میگردند، چهبسا این بُعد از گرایش، ظهور مییابد و آشكار میشود و توجهی را برای انسانها به وجود میآورد.
ولی، به هر حال این گرایش وجود دارد و دارای انواعی است از جمله؛ گرایش به فضیلتخواهی، گرایش به علتیابی، حس جستوجوگری و مانند اینها. البته، یكی از همین گرایشها، گرایش به پرستش است؛ به این معنا كه همۀ انسانها برخورداراز این گرایشاند و به همین خاطر، پیامبران الهی برای شكوفایی این حس مقدس، خدای راستین را به بهشت معرفی كردند تا انسانها دچار خدایان دروغین و غیرواقعی نشوند. البته، متأسفانه این مشكل در طول تاریخ دامنگیر بشریت بوده و بسیاری با بتپرستی و یا پرستش امور دیگر در مسیر انحراف قرار گرفتند اما، آنچه كه مهم است این است كه در عین حال با اینكه، چنین گرایش مقدس در وجود انسانهاست ولی، هیچگاه در انتخاب دین و آیین خاصی مجبور نیستند و این حق به انسانها داده شده كه با داشتن اختیار و اراده آنچه را كه خود گزینش كردند دنبال كنند و اسلام این اجازه را نمیدهد كه عقاید مردم تفتیش شود و یا كسی به خاطر داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار بگیرد. اهمیت امنیت مذهبی به گونهای است كه در همۀ جوامع بشری به رسمیت شناخته شده است. به همین دلیل، در مادۀ هیجدۀ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آمده است:
« هر كسی حق دارد از آزادی فكر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق، متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین آزادی اظهار عقیده میباشد. و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است و هر كسی میتواند از این حقوق منفرداً و یا مجتمعاً به طور خصوص و یا به طور عمومی برخوردار باشد. »
چرا که، در مادۀ چهار قانون اساسی آلمان و مادۀ یك الحاقی قانون اساسی آمریكا، مصوب 1719 میلادی و نیز، بند 10 شهروندان قانون اساسی فرانسه، مصوب 1789 اینگونه آزادیها به رسمیت شناخته شده است. گرچه، در این اعلامیهها، مذهب از آن جهت كه یكی از متعلقات اختیار بشری است، محترم شمرده شده است نه به علت اینكه مذهب از بایستههای حیات فكری بشری دانسته شود. البته، همین كه امنیت مذهبی در همهجا محترم دانسته شده از این جهت ارزشمند است اما، چون مباحثی كه مطرح میشود، بیشتر دیدگاه اسلام مورد نظر است که از اینرو، تأكید ما در این بحث، دیدگاه و منظر اسلام دربارۀ امنیت مذهبی است.
اسلام به عنوان یك دین جامع، مترقی و كامل بر این نكته تأكید میكند كه انسان از نظر وجودی و تكوینی، موجودی مختار و آزاد آفریده شده و در نظام تشریع این اختیار به او داده شده كه هر چیزی را حتی مذهب را خود گزینش نماید. قرآن در اینباره میفرماید:
« قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعين » [1]« بگو: دليل رسا ( و قاطع ) براى خداست و اگر او بخواهد، همۀ شما را هدايت مىكند. ( ولى، چون هدايت اجبارى بىثمر است، اين كار را نمىكند.) »
ولی، اینگونه نیست؛ زیرا خداوند قوه و قدرت گزینش هر كاری را بر عهدۀ انسان سپرده است و در آیۀ دیگری تصریح شده است: « وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَميعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنين »[2] « و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به(اجبار) ايمان مىآوردند آيا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!) »
بسیار روشن است كه عقیده؛ قلبی و اختیاری است و جبر و اكراه در آن راه ندارد و از اینرو، هر آنچه كه بتواند به انسان كمك كند تا عقیدهای را انتخاب و گزینش كند، به او عنایت فرموده است از جمله؛ عقل،[3] فطرت،[4] و هدایت تشریعی.[5]
بنابراین، از جمله آیاتی كه مباحث فراوانی دربارۀ آن آیه مطرح است آی« لا إِكْراهَ فِي الدِّين»[6] میباشد و آنچه كه تقریباً بسیاری از اندیشمندان اسلامی بر آن معتقدند این است كه؛ اكراه در حوزه اعتقادات ـ كه از امور قلبیاند ـ راه ندارد.[7]
تفتیش عقیده نیز، از نظر اسلام ممنوع شمرده شده است و شاید از اطلاق« لا تجسّسوا » در آیۀ 12 سورۀ حجرات و از آیات دیگر[8] این معنا استفاده شود كه در نتیجه، این آزادی را به انسان میدهد كه بتواند هر عقیدهای را اختیار کند. البته، این بدین معنا نیست كه اگر شخصی عقیدهاش را تغییر دهد این آزادی را دارد كه به مقدسات دیگران اهانت كند زیرا، چنین اهانتی مشمول اختلال در اخلاق عمومی و اعتقادات عمومی جامعه است كه در همهجای دنیا قوانین خاص خود را دارد و اسلام نیز، قوانین دقیقی را در این زمینه دارد كه باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
[1]. انعام/149.
[2]. يونس/ 99.
3. بقره/73 ـ روم/24 ـ ملك/23.
[4]. روم/30.
[5]. انسان/3.
[6]. بقره/356.
[7]. طباطبایی، سید محمدحسین، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 344.
[8] . مائده/101ـ نساء/94.