شاخص کل بورس در جریان معاملات دیروز بازار سرمایه با افت ۶۳۴ واحد به رقم ۶۲ هزار و ۳۱۷ واحد عقب نشینی کرد و به پائین ترین حد خود در سال جاری پس از ۸۱ روز رسید. شاخص کل بورس معاملات امسال را از رقم ۶۲ هزار و ۵۳۲ واحد آغاز کرده بود.
همچنین از ابتدای اسال تاکنون بازار سرمایه ۵۱ روز معاملاتی را به خود دیده است که از این میان، معامله گران شاهد ۲۲ روز مثبت برای بورس با مجموع رشد ۱۰۰۷۱ واحدی شاخص و ۲۹ روز منفی با مجموع افت ۱۰۲۸۱ واحدی بوده اند.
بورس کشورمان در حالی این وضعیت را شاهد است که چند روز پیش وزیر اقتصاد از فرارسیدن زمان خرید سهام در بورس خبر داده و گفته است: اگر از بنده سوال کنند که دارایی خود را در چه بخشی سرمایه گذاری کنم، قطعا در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت سایر بازارها، با نگاه بلندمدت بازار سرمایه را معرفی می کنم و قطعا این بازار بسیار مطمئن و قابلیت سرمایه گذاری دارد.
در این شرایط برخی از فعالان بورس معتقدند که دولت باید برای بهبود اوضاع بازار سرمایه وارد میدان شود و دوباره با همکاری بانکها اقدام عملی برای بهتر شدن وضعیت صورت دهد اما برخی دیگر بر این اعتقادند که دخالتهای دولت اوضاع بورس را به اینجا کشانده و دولت نباید با دخالتهای دستوری وارد بازار شود و حتی همان صندوق حمایت بورس هم مورد سئوال است.
گرچه مدیران بورس در یک ماه اخیرا اقدامات متعددی را برای بهبود شرایط انجام دهند و با افزایش دامنه نوسان، انتشار مستقییم اطلاعات ناشرین، اعلام اطلاعات آنلاین صندوق توسعه بازار و غیره سعی در بهبود شرایط بورس داشت اما چندان موفق به این کار نشدند و همچنان عدم اعتماد به بورس همچنان حکمفرما است.
بازار سرمایه فاقد برنامه مشخص
در این زمینه حیدر مستخدمین حسینی معاون اسبق وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در گفتگو با مهر در پاسخ به این سئوال که به چه دلیل بورس کشورمان به وضعیت فعلی دچار شده است و چه تدابیری برای بهبود این اوضاع باید اتخاذ کرد؟ گفت: اصل موضوع این است که بازار سرمایه کاملا فاقد برنامه است و دولت به این بازار عنایتی ندارد. بحثها و اعلام نظرهایی توسط مسئولان دولتی و بازار سرمایه برای بهبود اوضاع صورت می گیرد، اما عملا اقدام و کاری انجام نمی شود.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه در عمل جدیتی برای مدیریت بازار سرمایه و حفظ حقوق سهامداران نیست و ماجرا به گونه ای شده است که اعتماد از بازار سرمایه رخت بربسته است، تصریح کرد: از آنچه که بازار را به جایگاه واقعی خود می رساند، غافل شده ایم. فعالان حقیقی و حقوقی بازار احساس عدم اعتماد و اطمینان را نسبت به این بازار دارند به واسطه اینکه کاری باید برای بازار صورت میگرفت که نگرفته است.
وی تصریح کرد: ارزش بازار سرمایه در نیمه دوم سال ۹۲ حدود ۱۵۰ میلیارد دلار بود که هم اکنون به ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است، در حال حاضر یک نوع رهایی در بازار سرمایه احساس می شود. اگر بازار بخواهد به صورت اقتصادی رشد یابد و «تیک آف» داشته باشد از این بازار باید شروع شود؛ یعنی نقطه آغازین رشد اقتصادی بازار سرمایه است. در تمامی کشورهای پیشرفته جنوب شرق آسیا و غرب دیده ایم که اگر اقتصادی تکامل و بهبود یافته است، نقطه آغازین آن بازار سرمایه بوده و این بازار پیشخوان و پیشانی اقتصاد است و برای تحلیل وضعیت اقتصادی باید وضعیت بازار سرمایه رصد شود.
مستخدمین حسینی گفت: علت اصلی و اولیه را باید در همان ابتدای سال ۹۲ و سیاستهای بورسی دولت جستجو کرد که مربوط به بحثهای بهره مالکانه، خوراک پتروشیمی ها، تصمیم کاملا دستوری نرخ سود بانکی، عدم افزایش قیمتها و غیره می شود. اگر دولت امسال رسما بخشنامه ممنوعیت افزایش قیمتها را صادر کرد، به این معنا است که اعتقادی به افزایش قیمتها ندارد، در صورتی که بازار سرمایه و بورس رشد یافته و اقتصاد آزاد و بازار آزاد و رقابتی است و دولت هر نوع سیاست گذاری داشته باشد که این بازار را نشانه رود، بلافاصله بازار سرمایه به آن واکنش منفی نشان می دهد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر ۵۰۰ واحد صنعتی و کلیدی اقتصادی در بورس داد و ستد و خرید و فروش می کنند و با بخشنامه عدم افزایش قیمتها، دولت نمی تواند افزایش دستمزدها، افزایش نرخ فرآورده های نفتی و سوختی و انرژی را صورت دهد و در عین حال، بنگاهها نرخهای خود را افزایش ندهند و در این حالت بازار متوجه می شود که دخالتی در آن اتفاق افتاده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه اینها علامتی است که عدم اعتماد را به بازار تزریق می کند و کم کم سرمایه گذاران از این بازار به واسطه عدم اعتماد خارج می شوند، افزود: در همان مقطع تعدادی عنوان میکردند که حباب در بورس ایجاد شده است که حرف غیرکارشناسی و غیراقتصادی است و این حرف از زبان تعدادی از مسئولان اقتصادی هم به گوش میرسید.
وی ادامه داد: در عین حال، عدم باور به خصوصی سازی و فروش بنگاه های اقتصادی از جمله سرخابی ها که آزمونی برای خصوصی سازی در دولت بود، موفق از آب در نیامد و البته این نوع خصوصی سازی هم جای تامل دارد، اینها نگاه های تعریف نشده در دولت است و خصوصی سازی کم رنگ شده و به حداقل رسیده است و بنابراین در نگاه دولت باید تجدیدنظر شود و اعتماد باید در بازار شکل گیرد تا به وضعیت تعادلی برسد.
مستخدمین حسینی با بیان اینکه اعتقادی هم به نتایج مذاکرات ندارم و اگر توافقی صورت گیرد در کوتاه مدت از نظر روانی نشانه هایی در بازار خواهیم دید اما تداوم نخواهد داشت، بیان کرد: بازار سرمایه باید برنامه داشته باشد و با برنامه وظیفه تامین منابع که الان بر عهده بانکها را بر عهده بگیرد. تاکنون حرکتی رو به جلو نبوده است تا فعالان بازار با توجه به آن اقدام کنند.
از مدیرانی استفاده شود که خاک بازار سرمایه را خورده باشند
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بورس و بازار سرمایه به وضعیت تعادلی برسد، باید دولت، مسئولان و وزیر اقتصاد اعتماد را به بازار تزریق کنند و از مسئولانی برای مدیریت در بورس استفاده کنند که خاک بازار سرمایه را خورده باشند اما از افرادی که در بازار حضور نداشتند وحاشیه نشین بودند، استفاده کردند و آنها را به بورس به عنوان مدیران کشاندند که این باعث موفقیت نمی شود.
کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سئوال که برخی ها معتقدند در این شرایط وخیم بورس باید دولت اقدامات حمایتی خود را آغاز کند اما برخی دیگر معتقدند که نباید دولت در بازار سرمایه دخالت کند، نظر جنابعالی چیست؟ گفت: بازار سرمایه ما متولد شده از بازار پول است و شکل گیری این بازار از دل بازار پول بوده است. ۱۰ سال قبل رئیس شورای بورس، رئیس کل بانک مرکزی بود. در دولت اصلاحات هم براساس لایحه بازار غیرمتشکل پولی مسئولیت این بازار بر عهده وزیر اقتصاد بود. از سال ۱۳۴۶ تا ۱۰ سال قبل رسما هدایت و سکان بازار سرمایه بر عهده رئیس کل بانک مرکزی بود و از آن تاریخ به بعد این موضوع عوض شد.
وی ادامه داد: قانون بازار اوراق بهادار در سال ۱۳۸۴ در مجلس تصویب شد و بر اساس آن بازار سرمایه سرمایه با قواعد و آئین نامه های جدید اقدام به فعالیت های جدید کرد و این بازار نباید رها شود و لازم است که مورد حمایت قرار گیرد. بازار سرمایه ما مانند طفلی است که باید به آن برای راه رفتن کمک شود و اگر رها شود آسیب خواهد دید و این آسیب به کل اقتصاد صدمه خواهد زد؛ سرمایه گذاری کاهش، اشتغال کم و نرخ بیکاری بالا می رود، بنابراین دولت باید حساس شود.
مستخدمین حسینی با تاکید بر اینکه در این شرایط نباید برای بانکها محدودیت ایجاد کرد، اظهارداشت: لازم است که به بانکها اجازه سرمایه گذاری با مدیریت خود آنها در بازار سرمایه داده شود تا بانکها بتوانند وارد میدان شوند و با حضور و این رفع محدودیت بازار سرمایه میتواند در وهله اول به خود تکانه های جدی بدهد و در این جهت سهامداران خرد و بانکها چه خصوصی و چه دولتی هر دو منتفع خواهند شد.
وی ادامه داد: قیمت سهام در این شرایط پایین است و بورس با ۵۰۰ واحد تولیدی و صنعتی ارزشش تنها به ۱۰۰ میلیارد دلار می رسد، این نشان دهنده این است که این معادله درستی نخواهد بود و محدودیتها رسما باید برداشته شود، این در حالی است که بانک مرکزی با بخشنامه های متعدد خود باعث شده است که نقدینگی بانکها در بازار سرمایه چندان نباشد و برای آنها محدودیت ایجاد کرده است.