به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران ، مجید شهروندی 37 ساله میگوید: در ابتدا فکر نمیکردم اینکه همسرم 10 سال از من بزرگتر باشد، روزی برایم به معضلی غیرقابل تحمل تبدیل شود.
میگوید خیلی دوستش داشتم و فکر میکردم تنها کسی که میتواند مرا به آرامش و خوشبختی واقعی برساند همین شخص است، اما از اولین باری که با هم در جمع خانوادگیمان حاضر شدیم احساس میکنم که با مادرم ازدواج کردهام.
در واقع همسرم به قدری رفتارهای مراقبتی دارد که گویا مادر من است و نگران فرزندش.
*تفاهم بیشتر نتیجه رعایت فاصله سنی مناسب
رعایت فاصله سنی مناسب و متعارف برای ازدواج که در روایات اسلامی نیز به آن اشاره شده است یکی از عواملی است که سبب ایجاد تفاهم و درک متقابل زوجین از یکدیگر می شود. با توجه به اینکه دختران در جنبههای مختلف زودتر به بلوغ میرسند، توجه به انتخاب صحیح و مدنظر قرار دادن چنین تفاوتهایی به هنگام انتخاب، در امر مهمی چون ازدواج ضروری به نظر میرسد که معمولا در ازدواجهای مورد بحث نادیده گرفته میشوند.
*سن شناسنامهای مهم نیست، تفکری اشتباه!
فاطمه پیداد، مشاور تربیتی و امور خانواده میگوید: اگر شخصی به بلوغ فکری مطلوب و مورد نیاز رسیده باشد، در امر مهمی چون ازدواج علاوه بر در نظر گرفتن بعد عاطفی و علاقه مشترک، سایر جوانب از جمله سن را نیز در نظر میگیرد، به عبارتی صرف داشتن علاقه به طرف مقابل را ملاک انتخاب خود قرار نمیدهد، توجه به اینکه دو طرف در چه مواردی با هم اشتراک دارند و تا چه اندازه با تفاوتهای فکری یکدیگر آشنایی دارند امری بدیهی به نظر میرسد که معمولا در چنین ازدواجهایی که خانم بزرگتر از همسر خویش است، بهایی به این تفاوتها داده نمیشود.
*جابجایی نقشهای عاطفی
در مواردی از این ازدواجها دیده میشود که به علت وابستگی عاطفی شدید پسر به مادر و عدم تامین صحیح این نیاز، پسر که همان نقش فرزند را داراست به دنبال جایگزینی میگردد که نیاز او را برطرف کند. وقتی فرزندان در زندگی از استقلال کافی برخوردار نباشند و مادران مسئولیت پذیری را به آنها نیاموخته باشند، در مواردی فرزند به علت دریافت محبت کافی از سوی والدین به ویژه مادر خود و با توجه به اینکه در سن ازدواج نیز میباشند به دنبال این جایگزین میگردند و فکر میکنند زنی که از نظر سنی از آنها بزرگتر است این کمبود را جبران میکند.
معمولا در چنین انتخابی که زن از نظر سنی از همسر خویش بزرگتر باشد، با مخالفت شدید خانوادههای دو طرف رو به رو میشوند که در بعضی موارد این عدم که در بعضی موارد این عدم همراهی سبب منصرف شدن طرفین میشود ولی در مواردی هرچند اندک نیز به هر شکل ممکن این ازدواج سرمیگیرد.
*ازدواجهای ویترینی
معیارهای ازدواج در این انتخابها به ظاهر تفاوتی با دیگر ازدواجها ندارد و به عبارتی در نگاه نخست پای واژه سه حرفی "عشق" در میان است، اما با کمی تامل میتوان دریافت که ملاکهای دیگری چون ظاهر زیبا، پول، موقعیت اجتماعی طرف مقابل و مواردی از این قبیل در چنین ازدواجهای بسیار مورد توجه است، با گذشت زمان از جذابیت موارد یاد شده کاسته میشود و یا با برآورده نشدن توقعاتی که از انتخاب خود داشتهاند دلسرد میشوند و بعضا به فکر جدایی و طلاق میافتند.
همچنین وقتی پای قضاوت و نگاه سرزنش بار اطرافیان به میان می آید سبب ایجاد حس سرخوردگی و شکست چنین فردی میشود که در نهایت با افزایش نگاههای طعنه برانگیز دیگران تصمیم به جدایی از همسر خود میگیرد.
*زنان بیشترین آسیب روانی را متحمل میشوند
این گونه ازدواجها در صورتی که به شکست بیانجامد آسیب روانی بیشتری را متوجه زن خواهد کرد، زیرا با وجود چنین اختلاف سنی و یک انتخاب نادرست، یک زن ممکن است دیگر از موقعیتهای مناسبی برای ازدواج مجدد برخوردار نباشد.
در مجموع نمیتوان به طور حتم گفت در هر ازدواجی که زن از همسرش خویش از نظر سنی بزرگتر باشد به شکست میانجامد، گاهی بعضی تفاوتها را میتوان همسان سازی نمود اما در مواردی چون موضوع یاد شده در گزارش، وجود اختلاف سنی 10 سال به عنوان یک معضل شناخته میشود و مشکل آفرین خواهد بود.
گزارش : فرزانه فراهانی
انتهای پیام/
این عکسی که شما گذاشتید منو یاد دست بابابزرگ و نوه یا برعکس نوه و مامان بزرگ انداخت:)
موفق باشید
زندگی همه مثل هم نیست، من از همسرم 5 سال بزرگترم و الان 7 ساله با هم ازدواج کردیم،هیچ مشکلی هم نداریم
به نظر من علت شکست خیلی از این ازدواجها و سایر ازدواجهای ناموفق فقط خودخواهی آدماس