به گزارش حوزه
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دومین کنگره بینالمللی ۱۷۰۰۰ شهید ترور، بهرام مستقیمی استاد بازنشسته گروه روابط بینالملل دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، گفتوگویی را با این پایگاه انجام داده است که بدین شرح است:
چه ارزیابی از گفتمان انقلاب اسلامی ایران و شکلگیری تروریسم علیه آن در سطوح سهگانه ملی، منطقهای و بینالمللی دارید؟
تروریسم پدیداری چنان پیچیده است که حصول اجماع علمی یا حقوقی بر سر تعریف آن را ناممکن ساخته است. دولتها هم اکراه دارند تعریف حقوقی الزامآور، برای این پدیدار تنظیم کنند. به همین دلیل نه اقدام جامعه ملل در دهه 1930 و نه تلاش سازمان ملل متحد در دهههای 1970 و 1980 به نتیجه عملی نرسید.
این پیچیدگی و اکراه سبب شده است در برخورد با انواع مختلف تروریسم و اقدامات تروریستی هرکسی از ظن خود موضعگیری کند و در بسیاری موارد اقدامهایی که بههیچوجه در دسته تروریستی قرار نمیگیرد در این قالب قرار داده شود و برعکس اقدامهایی که در واقع تروریستی هستند خارج از این قالب بماند. بههرحال در یک مطالعه مبسوط، درباره تروریسم تلاش بهعمل آمده است که توصیف جامعی از تروریسم ارائه گردد.[1]
براساس این مطالعه تروریسم دو وجه رهنامهای (دکترینی) و عملکردی دارد. بهعنوان رهنامه، فرض را بر مؤثربودن شکل یا تاکتیک خاصی از تولید ترس، خشونت سیاسی مجبورکننده میگذارد و بهعنوان عملکرد بر یک طرز عمل توطئهگرای محاسبهشده، نمایشی، اقدام خشونتآمیز، بدون مراعات قیود حقوقی یا اخلاقی معطوف است که عمدتاً غیرنظامیان و غیررزمندگان را آماج قرار میدهد؛ بهخاطر آثار تبلیغی و روانشناختی آن، بر مخالفان گوناگون و طرفهای برخورد به اجرا گذاشته میشود.
هدف فوری آن نیز هراسافکندن، تحت اجبار قرار دادن، تخریب روحیه یا برانگیختن جمعیت مدنظر یا طرف مخالف با این امید است که از ناامنی شکلگرفته، نتیجه سیاسی مدنظر از مبادرت به اقدام تروریستی بهدست آید. برای این منظور گاه به آن اقدامها ظاهر قومی، عقیدتی، آزادیبخش و انقلابی میدهند.
انقلاب اسلامی 1357 ایران با ارزشها و آرمانهایی که برای بنیان سامانه حکومتی بعدی عرضه کرد، مقابلهای را در جانب مخالفان آشکار و پنهان و همچنین کسانی برانگیخت که نتوانستند پیچیدگی روابط اجتماعی و ترفندهای چندلایه را درک کنند. اینان برای مقابله خود، در کنار دیگر ابزارهای قابل استفاده، به بهرهگرفتن از تاکتیکهای تولید ترس و اِعمال خشونت سیاسی در هر سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی با خصوصیت توطئهگرایِ محاسبهشده نمایشیِ خشونتآمیزِ، بیتوجه به قیود اخلاقی و حقوقی و با هدف قراردادن غیرنظامیان نیز رو آوردند.
هرچند این اقدامهای تروریستی، آثار تبلیغی و روانشناختی برای مخالفان آن ارزشها و آرمانها داشت، اما از آنجا که ارزشها و آرمانهای اشارهشده میتوانسته پاسخگوی خواستهای بخشهای وسیعی از جامعه باشد. باوجود ظاهر بعضاً انقلابی، اقدامهای تروریستی و با همه فراز و نشیبها، هیچیک از این اقدامها نتوانست عمدۀ مردم را مجبور به دورشدن از آن ارزشها و آرمانها و متروک گذاشتنشان کند.
تروریسم دولتی علیه جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
این مقابله تروریستی، در سطوحِ مختلفِ اشارهشده، با اقدامها و تاکتیکهای غیرقانونی و تهییج سیاسی دولتی و کنشگران غیردولتی و سبعیتها، روانکوب و کیفیتهای نمایشی همراه بوده است تا توجه عامه را جلب کند و ارتباطی تهدیدآمیز را با حکومت و مردم بهوجود آورد و حمایتهای سیاسیِ همعقیدگان با تروریستها را برانگیزد.
هرچند میتوان مواردی از حمایت سیاسیِ همعقیدهها با تروریستها در اقدامهای آنان در میان مخالفان ارزشها و آرمانهای انقلاب سال 1357 را ردیابی کرد؛ اما جلبشدن توجه اقشارهای گستردهای از مردم به آن اقدامهای تروریستی اعم از دولتی و غیردولتی، آنگونه نبوده است که وادارشان سازد از ارزشها و آرمانهای اشارهشده کناره بگیرند بلکه با همه نوسانات، پایبندی به آنها بهطور اساسی باقی مانده است.
جنایت علیه بشریت در اقدامات گروههای تروریستی چگونه تعریف میشود؟
این نکته نیز قابل ذکر است که همه اقدامهایی را که تروریستی نامیده شده و اهداف سیاسی مشابهی را دنبال کردهاند، نمیتوان با خصیصه تروریستی مشخص کرد. در واقع برخی از آنها بیش از آنکه تروریستی باشند قتل سیاسی هستند. چراکه در اقدام تروریستی، برخلاف قتل سیاسی، قربانیان بلافصل بیدفاع، هدف نهایی نیستند بلکه با کشتهشدن یا لطمهدیدن، عملاً به ابزار پیامرسانی به مخاطبان اصلی این اقدامها بدل شدهاند.
بنابراین کشتهشدن یا لطمهدیدن شخصیتها و افراد مشخص در سالهای گذشته را باید قتل افراد خاص با هدف سیاسی مشخص دانست، نه اقدام کور تروریستی در قالب کشاکش بر سر قدرت سیاسی. همین ویژگی این نوع اقدامها را با هر پوشش ظاهری و بهدست هر شخص یا گروهی بهراحتی در زمره جنایت علیه بشریت قرار میدهد.
نظر حضرتِعالی در خصوص رژیمهای بینالمللی در مواجهه با تروریسم علیه جمهوری اسلامی ایران چیست؟
پیچیدگی پیشتر اشارهشده درباره تروریسم و اقدامات تروریستی و رفتار دوگانه نسبت به این پدیدار و اقدامها نهتنها دستیابی به اجماع در تعریف علمی و حقوقی را ناممکن ساخته است بلکه بر عملکرد نظام (رژیم) بینالمللی در مقابله با آنها نیز اثر گذاشته است و هر دولت درباره عملکردن به این نظام براساس ظن خود تصمیم میگیرد و آن را بهاجرا در میآورد. این نکته درباره اقدامهای تروریستی مرتبط با ایران نیز صدق میکند.
بههرحال نظام (رژیم) مقابله با تروریسم و اقدامهای تروریستی نهتنها باید بر وفاق بر سر تعریف استوار باشد بلکه در این مقابله باید با هر نوع از تروریسم و اقدام تروریستی متناسب با ویژگیهای خاص آن، ترکیبی از خطمشیهای گوناگون استفاده شود. نکته مهم آن است که تجربه نشان داده است در این مقابله، اتکای صرف یا حتی عمده به استفاده از زور و سرکوب چارهساز نیست. اگر چارهساز میبود تاکنون میبایست مسئله تروریسم و اقدامات تروریستی حل شده باشد نه آنکه در یک دور باطل تزایدی شدت پیدا کند.
انتهای پیام/