به گزارش باشگاه خبرنگاران، گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) درباره شاخصهای مکتب سیاسی بنیان گذار جمهوری اسلامی را در زیر میخوانید.
من مىخواهم روى مکتب سياسى امام تکيه کنم. مکتب سياسى امام نمىتواند از شخصيت پُرجاذبهى امام جدا شود. راز موفقيت امام در مکتبى است که عرضه کرد و توانست آن را به طور مجسم و به صورت يک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظيم اسلامى ما به دست مردم به پيروزى رسيد و ملت ايران عمق توانايىها و ظرفيت فراوان خود را نشان داد؛ اما اين ملت بدون امام و مکتب سياسى او قادر به چنين کار بزرگى نبود.
مکتب سياسى امام ميدانى را باز مىکند که گستره آن حتّى از تشکيل نظام اسلامى هم وسيعتر است. مکتب سياسىای که امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عينيت بخشيد، براى بشريت و براى دنيا حرف تازه دارد و راه تازه پيشنهاد مىکند. چيزهايى در اين مکتب وجود دارد که بشريت تشنه آنهاست؛ لذا کهنه نمىشود. کسانى که سعى مىکنند امام بزرگوار ما را به عنوان يک شخصيت متعلق به تاريخ و متعلق به گذشته معرفى کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سياسى خود زنده است، و تا اين مکتب سياسى زنده است، حضور و وجود امام در ميان امت اسلامى، بلکه در ميان بشريت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
مکتب سياسى امام داراى شاخصهايى است. من امروز چند خط از خطوط برجسته اين مکتب را در اينجا بيان مىکنم. يکى از اين خطوط اين است که در مکتب سياسى امام، معنويت با سياست در هم تنيده است. در مکتب سياسى امام، معنويت از سياست جدا نيست؛ سياست و عرفان، سياست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سياسىِ خود بود، سياست و معنويت را با هم داشت و همين را دنبال مىکرد؛ حتّى در مبارزات سياسى، کانون اصلى در رفتار امام، معنويت او بود. همه رفتارها و همه مواضع امام حول محور خدا و معنويت دور مىزد.
امام به اراده تشريعى پروردگار اعتقاد و به اراده تکوينىِ او اعتماد داشت و مىدانست کسى که در راه تحقق شريعت الهى حرکت مىکند، قوانين و سنتهاى آفرينش کمک گار اوست. او معتقد بود که: «وللَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه عزيزاً حکيما». امام قوانين شريعت را بستر حرکت خود مىدانست و علائم راهنماى حرکت خود به شمار مىآورد. حرکت امام براى سعادت کشور و ملت، بر مبناى هدايت شريعت اسلامى بود؛ لذا «تکليف الهى» براى امام کليد سعادت به حساب مىآمد و او را به هدفهاى بزرگِ آرمانى خود مىرساند.
شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم کرامت انسان، هم تعيينکننده بودن ارادهى انسان. در مکتب سياسى امام، هويت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتيجهى ارزشمندى و کرامت داشتن اين است که در ادارهى سرنوشت بشر و يک جامعه، آراء مردم بايد نقش اساسى ايفا کند. لذا مردمسالارى در مکتب سياسى امام بزرگوار ما - که از متن اسلام گرفته شده است - مردمسالارىِ حقيقى است؛ مثل مردمسالارى امريکايى و امثال آن، شعار و فريب و اغواگرىِ ذهنهاى مردم نيست.
شاخص سوم از شاخصهاى مکتب سياسى امام، نگاه بينالمللى و جهانىِ اين مکتب است. مخاطب امام در سخن و ايده سياسى خود، بشريت است؛ نه فقط ملت ايران. ملت ايران اين پيام را به گوش جان شنيد، پايش ايستاد، برايش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را بهدست آورد؛ اما مخاطب اين پيام، همه بشريت است. مکتب سياسى امام اين خير و استقلال و عزت و ايمان را براى همه امت اسلامى و همه بشريت مىخواهد؛ اين رسالتى است بر دوش يک انسان مسلمان. البته تفاوت امام با کسانى که براى خود رسالت جهانى قائلند، اين است که مکتب سياسى امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمىخواهد ملتى را به فکر و به راه خود معتقد کند. امريکايىها هم مىگويند ما رسالت داريم در دنيا حقوق بشر و دموکراسى را توسعه دهيم. راه گسترش دموکراسى، کاربرد بمب اتم در هيروشيماست؟! توپ و تانک و جنگافروزى و کودتاگرى در امريکاى لاتين و آفريقاست؟! امروز هم در خاورميانه اين همه دغل بازى و فريبگرى و ظلم و جنايت به چشم مىخورد. با اين وسايل مىخواهند حقوق بشر و رسالت جهانىشان را گسترش دهند! مکتب سياسى اسلام فکر درست و سخن نوى خود را با تبيين در فضاى ذهن بشريت رها مىکند و مثل نسيم بهارى و عطر گلها در همهجا مىپيچد...
شاخص مهم ديگر مکتب سياسى امام بزرگوار ما پاسدارى از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبيين مسألهى ولايت فقيه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامى و پيروزى انقلاب و تشکيل نظام اسلامى، بسيارى سعى کردهاند مسأله ولايت فقيه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفى کنند؛ برداشتهاى خلاف واقع و دروغ و خواستهها و توقعات غيرمنطبق با متن نظام سياسى اسلام و فکر سياسى امام بزرگوار. اينکه گاهى مىشنويد تبليغات چىهاى مجذوب دشمنان اين حرفها را مى پراکنند، مربوط به امروز نيست؛ از اول، همين جريانات و دست آموزها و تبليغاتِ ديگران اين حرفها را مطرح مىکردند....
آخرين نکتهای که به عنوان شاخصه مکتب سياسی امام عرض میکنم مسئله عدالت اجتماعی است عدالت اجتماعی يکی از مهمترين و اصلیترين خطوط در مکتب سياسی امام بزرگوار ماست. در همه برنامههای حکومت –در قانونگذاری و در اجرا و در قضا- بايد عدالت اجتماعی و پرکردن شکافهای طبقاتی- مورد نظر و هدف باشد.
فرازی از بيانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينی(ره) 14/3/1383
انتهای پیام/