به گزارش
خبرنگار تئاتر باشگاه خبرنگاران، در روزهای آخر تمرین نمایش " در اعماق " که روایتگر داستان زندگی مردمی از طبقه پایین جامعه است و با ورود پیر مردی زندگیشان دستخوش تغییراتی میشود، به سالن اصلی تئاتر شهر رفتم ساعت حدود 4 بعد از ظهر بود که وارد سالن اصلی شدم به محض ورود در حالی که صدای بازیگران میان صدای ساخت و ساز دکور گم شده بود ؛ چشمم به علی زرینی، صنم صالحی و زندیش حمیدی افتاد که روی صحنه مشغول تمرین قسمتی از نمایشنامه بودند.
اما نبرد مصطفی عبداللهی بیشتر از هر چیزی خودش را به رخ میکشید، اما با این همه گروه در نبرد او به سرپرستی میکائیل شهرستانی همواره پر انرژی بر صحنه حاضر شده بودند تا شاهکار دیگری از مصطفی عبداللهی را به نمایش بگذارند.
شهین علیزاده و محمود یوسفی در گوشهای دیگر حضور داشتند که میکائیل شهرستانی برای اجرای قسمتی از نمایشنامه همه را گرد هم فراخواند.
صنم صالحی در نقش " عروسک پس از حضور در صحنه در دیالوگی خطاب به محسن زرآبادیپور " نجار " میگوید: تو یه ذره مهربان باش، آخه دیگه چیزی نمونده که...
صنم صالحی با ذکر نکتهای از طرف شهرستانی در مورد نحوهی حرکت بدن و بیان، بازیش را متوقف میکند و بعد از چند بار اجرای مجدد دیالوگش محسن زرآبادیپور ادامه میدهد.
محسن زرآبادیپور " نجار " : میدونم
صنم صالحی " عروسک " : میدونی ؟ دونستن کافی نیست آخه مردن چیزی خیلی وحشتناکیه
محسن بهرامی در نقش پسر دزد که آن طرف صحنه منتظر گفتن دیالوگش است در حالی که چاقو در دست دارد به سمت صنم صالحی میرود.
محسن بهرامی : ولی من نمیترسم
نگاهم به صحنه بود که توجهام معطوف به میکائیل شهرستانی شد که از سمت چپ سالن به سمت دیگری رفت و پس از نظاره صحنه، تذکری در مورد میزانسن و چینش صحنه داد و سپس اجرای بی وقفه پرده اول را از گروه خواستار شد.
بازیگران به ترتیب حضور نقشها روی صحنه ظاهر شدند و با هنرمندی هر چه بیشتر به ایفای نقش پرداختند.
در تمام طول اجرای زیبای نمایش " در اعماق " در حالی که نگاهم را یک لحظه هم نمیتوانستم از صحنه بگیرم همواره جای خالی مصطفی عبداللهی مرا و بدون شک تمام گروه نمایش " در اعماق " را آزار میداد.
انتهای پیام/