گفتگو با دختری که اتفاقی تاریخ را شکافت؛
گفتگو با دختری که اتفاقی تاریخ را شکافت؛
به گزارش
گروه باشگاه شبانه، همین چند وقت پیش سفالهای مربوط به هزارههای پیش از میلاد از دل زمین
شکافته شده سربرآوردند تا در مقابل دیدگان «مهسا»دانشجوی 23 ساله ای قرار
گیرند که عشق به باستانشناسی را با زندگی خود درآمیخته بود.
سفالهایی که
او را هدایت کردند تا رسیدن به اسکلتی 7 هزار ساله که تاریخ را تغییر
داد.به گزارش خبرگزاری برنا، روزهای پاییزی سال گذشته بود. در پیاده روی
خیابان مولوی قدم میزد که به کنار چاهی رسید، چاهی قدیمی، چاهی کنار
فاضلاب که نشان میداد سالهاست آنجاست، مهسا وهابی، دانشجوی 23ساله باستان
شناسی که کاوش در پس آن کنجکاوی وی را به اسکلتی رساند که در اعماق آن
چاه 7 هزار سال خوابیده بود، کشفی که برگی تازه از قدمت تهران،پایتخت
ایران را به دست دختری جوان رقم زد.
ایـن دخـــــتر باستانشناس گفت: «روزی که با این اسکلت مواجه شدم برای
کاری به خیابان مولوی رفته بودم، در حال قدم زدن در پیاده رو خیابان مولوی
مأموران شرکت آب و فاضلاب که مشغول حفاری و انجام کاری بودند توجهم را جلب
کردند، واضحتر بگویم، بیشتر آنچه زیر پاهایشان ریخته شده بود نگاهم را
میخکوب کرد و دلم را لرزاند، تکههای سفالها و تراشههایی که زیر پاهایشان
خرد میشد و با هر خرد شدن حس میکردم دلم له میشود، دیدن این صحنهها
برای آن کسی که باستانشناسی میخواند همچون دیدن مرگ عزیزی است !»
وی ادامه داد: «نگاهم خیره مانده بود، خیره به سنگلاخهایی که از دل چاه
بیرون میآوردند. یکی از این تراشه سنگها که با خردههای سفال همراه بود
شک مرا به یقین تبدیل کرد و بدون معطلی به سراغ چاه و محل حفر رفتم. یقین
داشتم این منطقه به حتم یک سایت تاریخی است، همان لحظه، همان زمان که گام
به گام به محل حفر نزدیک تر می شدم با استادانم تماس گرفتم،برایشان از
ماجرا گفتم و آنچه مقابل چشمان میدیدم را برایشان توضیح دادم، شاید
باورتان نشود، کاری که برایش به خیابان مولوی رفته بودم از یادم رفت، انگار
اصلاً باید آن روز به آن خیابان میرفتم تا در آن لحظات و دقایق با آن
صحنه حفاری مواجه شـــــوم تا رازی که 7 هزار سال پنهان مانده بود فاش شود،
آن روز تا پایان شب در محل حفر ماندم، در همه آن دقایق آن روز سعی میکردم
مأموران شرکت آب و فاضلاب و سازمان میراث فرهنگی را مجاب کنم که کار حفر
را متوقف کنند و به بررسی منطقه بپردازند.»
مهسا افزود: «کار حفر چاه آن هم در دل یکی از شلوغترین خیابانهای شهر
کار بسیار سختی بود.
تردد زیاد عابران و شلوغی منطقه باعث شده بود،
مغازهدارها و مردم از اینکه مانع از انجام فعالیت کارگران شده بودم بسیار
شاکی شوند اما خوشبختانه وقتی برایشان اهمیت موضوع را بیان کردم نه تنها
مانع از انجام کاوشها نشدند بلکه تمام تلاش خود را به کار بستند تا مبادا
خدشهای به میراث تاریخی کشورمان وارد شود و من خوشحالم دراین کشور با این
مردمان که وقتی از ارزشهای کشورشان برایشان میگویی، درک میکنند و همراه
میشوند.»پس از این اتفاقات چند تن از استادان و کارشناسان در محل حاضر
شدند و پس از بررسیهای لازم حرفهایم را تأیید کردند. از فردای همان روز
شروع، کار کاوش در منطقه به شکل حرفهای آغاز شد البته به دلیل هزینههای
بالای توقف پروژههای عمرانی، شرکت آب و فاضلاب به کار حفر خود ادامه
میداد و ما نیز گام به گام با آنها پیش میرفتیم تا مبادا به بافت تاریخی
زیرزمینی صدمهای وارد شود.
مهسا وهابی گفت: اگرچه در ابتدا خرده تراشههای تاریخی در محل حفر پیدا
کردیم اما برای متوقف کردن و نظارت بر کار عمرانی که در جریان بود دلیل
محکمتری نیاز بود. با هر متری که حفر میشد اضطرابهایم نیز افزایش
مییافت، خیلیها میگفتند اتفاق خاصی نیست، چیز خاصی کشف نمی شود ولی حسی
به من میگفت مأیوس نشو، با همه این حرفها ادامه دادیم و این ادامه به ثمر
رسید.
این دختر باستانشناس گفت: «خوشبختانه با یاری گروهی که در محل
بودند، بعد از 4 متر حفر کردن زمین به اسکلتی رسیدیم که گمانهها برای قدمت
آن به 7 هزار سال میرسید. برای اینکه به نتیجه قطعی برسیم که بقایای این
اسکلت مربوط به چه دورهای است نیاز به آزمایش و انجام کار پژوهشی دقیق از
جمله اسکن نوری و موارد اینگونه داشتیم اما آنچه تصور ما را برای تخمین
زدن قدمت اسکلت قوت بخشید، سفالی بود که همراه اسکلت کشف کردیم و به طور
دقیق توانستیم به قدمت 7 هزار ساله آن پی ببریم.»
وی با تأکید بر اینکه
اگرچه این اسکلت اکنون در آزمایشگاه باستانشناسی در حال بررسی است اما
درصد میزان خطا در تخمین قدمت اثر شاید تنها به 100 یا 200 سال هم نرسد،
گفت: «پس به طور قطع میتوان گفت این اسکلت مربوط به 7 هزار سال گذشته است،
همانگونه که نتایج آزمایشها نیز تا به امروز این مسأله را تأیید
میکند.»
این دختر باستانشناس جوان در راستای اقداماتی که با کشف این اسکلت در
سازمان میراث فرهنگی افتاده است، گفت: «چند روز پیش نیز اسکلت تاریخی دیگری
کشف شد که خوشبختانه این کشف دوم باعث شد مسئولان مربوطه با بازدید از
سایت تصمیمات خوبی نیز در این زمینه اتخاذ کنند. سازمان میراث فرهنگی با
یاری شهرداری در تلاش است قانونی را تصویب کنند مبنی بر اینکه در هر عملیات
حفاری که در سطح شهر انجام میشود حداقل یک کارشناس باستانشناسی حضور
داشته باشد تا در صورت مشاهده علائمی از آثار تاریخی، کار متوقف یا بدرستی
هدایت شود.»
مهسا وهابی با آرزوی تبدیل شدن این منطقه به سایت موزه گفت: «آرزوی هر
باستانشناسی است که منطقهای که در آن کار کاوش به نتیجه رسیده است تبدیل
به سایت موزه شود؛ سایتی که مردم بتوانند از نزدیک آن را ببینند و برای
سالیان سال نیز پا برجا بماند. برای انجام این ایده قولهایی داده شده اما
هنوز شکل اجرایی به خود نگرفته است.خیابان مولوی در منطقهای قرار گرفته که
قلب اقتصادی پایتخت محسوب میشود و از سوی دیگر به دلیل تردد بالای جمعیت
میتوان با راهاندازی این سایت موزه، گردشگران داخلی و خارجی زیادی را
جذب کرد.»
این دانشجوی جوان باستانشناس با اشاره به این اکتشاف که یکی از
قدیمیترین آثار تاریخی در تهران است، گفت: «تا پیش از این تنها گورستان
باستانی در تپههای قیطریه کشف شده بود که قدمت آن به بیش از 3 هزار سال
باز میگردد،اما با پیدا شدن این دو اسکلت باید دوباره به بررسی معادلات
تاریخی گذشته پرداخت.»
و اما مهسا وهابی در راستای نیاز امروز جامعه
باستانشناسی با بیان اینکه همانگونه که میدانید قدمت کار باستانشناسی در
ایران 70 سال و در بعضی از کشورهای امریکایی و اروپایی به 200 سال میرسد،
گفت: «این مطلب گویای آن است که کشورهای توسعهیافته در علم باستانشناسی
بسیار فراتر از ما هستند. در ایران علم باستانشناسی تنها به سه گرایش پیش
از تاریخ، تاریخی و دورهاسلامی تفکیک شده است اما در کشورهای دیگر، حوزه
باستانشناسی بسیار وسیعتر است. رشته باستانشناسی در کشورهای پیشرفته به
جزئیترین موارد شامل باستان شناسی جانور، گیاه و حتی باستانسنجی نیز
تقسیم شده است.»
انتهای پیام/