به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ وقتی که عراق پی برد که ائتلاف آمریکایی ضدداعش به دنبال پرچیده شدن گروهکهای تروریستی و تکفیری در سرزمینشان نیست، به فتوای جهاد مرجع تقلید شیعیان لبیک گفته و سلاح بر دست به جنگ با عناصر این گروهکها رفتند.
پیروزیهای ارتش و نیروهای مردمی در استان صلاحالدین و الانبار بسیار ارزشمند بود و موجب از دست رفتن روحیه کامل گروه تروریستی داعش و شکست عناصر این گروه شد. آزادی مناطق اشغال شده و ناکام ماندن طرح داعش در عراق، آغازگر پیروزیهای دیگر ارتش عراق و بسیج مردمی در سایر مناطق خواهد بود.
در همین راستا گفتگویی تفضیلی با علیرضا آیتی، کارشناس ارشد غرب آسیا داشتیم تا آخرین تحولات عراق را بررسی نماییم.
باشگاه خبرنگاران: چرا عراق بعد از سقوط صدام(دیکتاتور سابق این کشور) دچار معضل تروریسم شد؟
عراق بعد از سقوط صدام کاملا ساختارهایش را در همه ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی از دست داد، آمریکائیها ساختارهای ارتش و ارکان مخوف اطلاعاتی (اطلاعات ریاست جمهوری، اطلاعات ارتش، امنالخاص، امنالعام، وزارت کشور و پلیس زیر مجموعهاش و اطلاعات عملیاتهای خارج) را ساقط و بعدها اطلاعات ملی عراق را جایگزین آنها کردند، صدام هم از قبل ارتباطاتی با جهات تندرو و تروریستهای القاعده برای اهداف خود داشت.
حضور آمریکا در عراق به خودی خود، تروریستهای خارجی و در راس آن ابومصعب زرقاوی را وارد این کشور کرد ( که داعش کنونی از مکتب ذبح وی تعلیم دیده است). بمبارانهای کور و کشتارهای وسیع دوران اشغال تا 2011 نیز باعث شد، جامعه سنی عراق بتدریج به تروریستها بپیوندند، خوب، این امری طبیعی بود، به هرحال اشغال هر کشور و جنگ، عوارضی دارد که تا این حد قابل قبول است.
اما نکته مبهم قضیه، ارتباطاتی است که آمریکائیها مستقیم و غیرمستقیم با تروریستها در عراق برقرار کردند، یعنی وقتی که آنها دیدند در یک روند دموکراتیک عادلانه (هر عراقی یک رای) ، شیعیان به قدرت میرسند و ایران بهرهاش را خواهد برد، گفتند: نباید تروریستها در عراق بطور کامل نابود شوند. پس این گروهها را تضعیف میکنیم و بعد از این که ما از این کشورخارج شدیم، آنها را به جان دولت عراق میاندازیم و این کار را انجام دادند.
در سال 2009 بسیاری از بعثیها و عناصر القاعده در بازداشتگاههای آمریکا در زندانهای ابوغریب و بوکا و . . .زندانی بودند، آنها ارتباطاتشان را با یکدیگر کامل کردند و باهم قرار گذاشتند تا بعد از آزادی، اقدامات تروریستی را ادامه دهند.
آمریکائیها طراحی کرده بودند که وقتی در سال 2009 دولت عراق نیروهای آمریکائی را مجبور به ترک شهرها و بازگشت به پادگانها کرد، آن زمان عناصر تروریستی را آزاد کنند و به دولت عراق بگویند، چون ما را اخراج کردید، نتوانستید امنیت را برقرار کنید. بعدها هم در سال 2011 آمریکا مجبور به خروج شد، و بهترین کار برای تضعیف نگه داشتن دولت عراق را در همین تروریستها دید.
تروریستها بعد از خروج آمریکا، در سایه حمایتهای بینظیر دولتهای عربی و هماهنگی موساد و سیا، بتدریج خود را در عراق تثبیت کردند. هیچ گاه انفجارات در عراق قطع نشد. سه استان سنینشین عراق سالها درگیر صدور ناامنی به بیرون شدند. سیاسیون مخالف دولت نیز پوشش ناامنیها بودند و هرگاه دولت عراق دست به عملیاتی می زد، سروصدا راه میانداختند که دولت عراق دولتی طائفی است و . . . یعنی عراق بعد از اشغال یکی از پیچیده ترین پردردسرترین و مصیبتبارترین دوران تاریخ عراق را تجربه کرد.
در زمان صدام، دشمن مردم عراق کاملا معلوم بود. بعد از سقوط صدام، تهدیدات گسترده شد و شهروند عراقی که از خانه خارج میشد، معلوم نبود، سر از کجا دربیاورد. در این شرایط بعثیها هم، به مردم مدام القا میکردند که زمان صدام اوضاع بهتر بود. البته منظور اوضاع خودشان بوده و گرنه مصائب دوران صدام را اکراد(کردها) و شیعه و سنی کشیدهاند.
باشگاه خبرنگاران: یعنی نتیجه میگیریم که آمریکائیها در مبارزه با تروریسم موفق عمل نکردند؟
موفقیت یا عدم موفقیت معنی نمیدهد. آمریکائیها نخواستند با تروریسم در عراق مبارزه کنند. تروریسم جزء طرحهای آمریکا بعد از اشغال عراق بود. اگر عراق کاملا در دست آمریکا میافتاد، شایداینگونه وضعیت وخیمی را برایش رقم نمیزدند. چون دولت شیعه بود، آیت الله سیستانی مرجع و هدایت کننده تحولات شدند و عراق به محور مقاومت ضد صهیونیستی نزدیک شد، آمریکائیها گفتند: باید تروریسم در عراق باشد، تا این گروهها به هم مشغول شوند و اسرائیل بهرهاش را ببرد. الان هم فقط اسرائیل بهره میبرد.
باشگاه خبرنگاران: چرا ائتلاف ضدداعش تاکنون موفق عمل نکرده است؟
ائتلاف نمادین و نمایشی که اکنون درست کرده اند، تداوم همین طرح فوق است که بیان کردم. قرار بود، اینگونه شود که سایه این دولتها بر سر دولت عراق سنگینی کند. اگر تروریسم در عراق نباشد که این سایه نمی توانست ایجاد شود. برای مردم و دولت عراق نیازمندی درست کردند. متاسفانه با این طرح خیلی خونها ریخته شد، خیلی خانواده ها آواره شدند و خیلی زنان مورد تعدی قرار گرفتند. بانی این فساد هم آمریکا و مرتبطین به این کشور هستند. همان اسلام آمریکائی که حضرت امام رحمه الله علیه اشاره می کردند. لذا این ائتلاف هم قرار نیست موفق شود یا نشود. قرار است تشکیل شود و بازیاش را تداوم دهد. تروریست ها نباید نابود شوند، این شعار آمریکاست.
باشگاه خبرنگاران: در پاکسازی عراق از دست تروریستها، ایران و آمریکا چه تعامل و چه تقابلاتی با هم داشتهاند؟
فرق ایران و آمریکا در این طرح خیلی زیاد است. ایران صادقانه در ابتدای امر وارد شد و به کمک مردم و دولت عراق شتافت. اکراد الان از ایران تشکر می کنند. دولت عراق هم متوجه شد، فقط ایران به کمکش آمده است. ایران با برگههای ناعادلانه و کثیف بازی نمی کند. این در مرام ایرانی ها نیست. برگه تروریسم کثیف و ناجوانمردانه است که علیه دیگران بکار گرفته شود.
آنها(آمریکا) داعش را هدایت کردند تا به مرزهای ایران نزدیک شود. یک مشت جوان توهم زده جاهل و هیجانی با پول و جاذبههای جنسی تحریک شدند تا عملیات کنند. ولی به دیوار سخت ایران برخورد کردند و برگشتند. ایرانیها بر سر امنیت ملی خود با کسی شوخی ندارند و ضربه خود را نیز به این طرح وارد کردند. هم ایران سودش را برد، هم عراق.
آمریکائیها هم فقط نگاه کردند، گفتند: ایران بجای اینکه به اسرائیل توجه کند هم اینک داخل عراق سرش گرم شده است. البته حزبالله هم گشتیهای اسرائیل را در داخل اراضی اشغالی هدف قرار داد تا پاسخ این توهمات را بدهد. ارتش سوریه هم تا مرزهای جولان عملیات کرد.
سراسر این معرکه، تقابل ایران و آمریکا بود. ایران با داعش نجنگید با طرح آمریکا جنگید. داعش که بازیگر مهمی نیست که ایران بخواهد وقتش را صرف آن کند. ما "مادر" طرح را هدف قرار دادیم. ما در عراق با آمریکا تعاملی ندیدیم. این که جریانات مختلف القا می نمایند ایران و آمریکا در عراق منافع مشترک دارند تعریف دقیقی نیست.
نابودی تروریسم هدف ماست، ولی آمریکا تضعیف تروریسم در حد مشخص را دنبال می کند. این موضوع نکته مشترکی نیست، ما عراق باثبات و امن را دنبال می کنیم اما آمریکائیها شرط و شروط دارند و می گویند، اگر عراق شریک راهبردی آمریکا باشد، در این حالت امن و با ثبات خواهد بود. آنها عراق با ثباتی را که نصف شریک ایران و نصف شریک آمریکا باشد، را نیز نمیخواهند.
آنها معتقدند کردستان عراق که شریک آمریکاست، باید امن و با ثبات باشد و مابقی عراق هم که ناامن و تروریستی است، به ایران مشغول شود. آمریکاییها این معادله را دنبال می کنند، البته قطعا اگر استانهای مرکزی و جنوبی عراق ناامن شوند، کردستان نیز متاثر میشود و عراق را نمیتوان جدا جدا نگاه و تحلیل کرد.
ما به عراق واحد و یکپارچه نگاه می کنیم و لذا به کردها در برابر داعش کمک کردیم. جوانان شیعه در ناامنترین مناطق سنینشین به کمک اهل تسنن رفتهاند و علیه داعش می جنگند. خیلیها شهید شدند، چرا که عراق یکپارچه بماند. عراق تجزیه شود، اسرائیل بهره اش را میبرد. لذا جوانانی که در این راه رفتند اجر شهدای مقاومت را دارند. ته قضیه، بحث اسرائیل است که نباید بهره ببرد و این هدف ماست.
باشگاه خبرنگاران: نقش سردار سلیمانی در آزادسازی تکریت چه بود؟
فرماندهی مقاومت، نقش حیاتی در شکست طرحهای آمریکائی صهیونیستی ایفا کرده است. سالهاست از تهران تا بغداد و سوریه ، لبنان و غزه، فرماندهان زیادی ایفای نقش کردهاند که تعدادی نیز به شهادت رسیده اند. تجربه این معرکه الان به درد محور مقاومت علیه داعش و النصره میخورد. فرماندهانی با تجربه و مومن. نقش ایمان و تاثیری که این فرماندهی بر میدان جنگ دارد بینظیر است.
در جنگ سوریه، ارتش این کشور، در ابتدای کار، خوب از پس معرکه برنیامد، زمانی که جوانان مومن حزبالله وارد شدند، اثرات معنوی و ایمانی بر ارتش سوریه گذاشتند. خیلیها را جذب کردند و نتیجه اش نیز شکست دشمن شد. در عراق نیز تجربه، جسارت و نقش معنوی سردار سلیمانی بسیار تاثیرگذار بود.
بسیاری از جوانان عراقی جذب این شخصیت شدند و تا آخر جنگیدند و شهید شدند. مگر می توان بدون معنویت و ایمان، نیروهای پراکنده شیعه را بدین شکل زیبا و مقتدر نظم بخشید. در ابتدای حمله داعش، نیروهای عراقی دچار سردرگمی شده بودند. ولی حضور سردار سلیمانی هم به اکراد و هم به شیعیان و هم عشائر سنی روحیه داد تا داعش را متوقف نمایند و در بسیاری از نقاط شکست دهند.
همه این صحنهای که تشریح کردم یک عقبه و پشتوانه بزرگ و عارفانه ای دارد و آن مقام معظم رهبری است. تاثیر ولی فقیه بر شجاعت و جسارت فرماندهان و رزمندگان مقاومت خود مثنوی طویلی است که در این مقال نمی گنجد. البته این جا هم آمریکائیها خوشحالی میکنند. چون معتقدند که فرماندهان و رزمندگان مقاومت یکییکی به شهادت میرسند و اسرائیل بهرهاش را میبرد. البته آنها معنای شهادت را درک نمیکنند. سید حسن نصرالله بعد از شهادت عماد مغنیه اعلام نمود که هزاران هزار عماد جای وی را در لبنان خواهند گرفت.
باشگاه خبرنگاران: مهمترین دلیل آزادسازی تکریت را چه می دانید؟
آزادسازی تکریت چند عامل داخلی و خارجی داشت. یکی اینکه خود اهل تسنن عراق پیبردند که دولت اسلامی دروغ است و داعش، مجموعهای از اراذل و اوباش و تجاوزگر هستند. رزمندگان مقاومت به ویژه عراقیها تا پای شهادت ایستادند و صحنه را ترک نکردند. چون جنگیدن ایمان و تقوی میخواهد وگرنه هرکسی نمیتواند تا آخر معرکه بایستد.
در جنگ قلمون سوریه، وقتی حزبالله وارد شد، عناصر تروریستی، بعدها گفتند نوع جنگیدن اینها با جنگ ارتش سوریه خیلی متفاوت بود. در تکریت هم رزمندگان مقاومت، شهادت را انتخاب کرده بودند. یعنی بازگشت از جنگ را برای خود در نظر نگرفتند. عوامل خارجی نیز پشتوانه ملت و دولت ایران از مردم عراق بود که بسیار روحیهبخش است. جهان نیز متوجه شد که داعش تجاوزگر و جانی بالفطره است و لذا کسی دیگر نتوانست از اینها حمایت کند. هر کسی از داعش حمایت کند، چهره اش را تخریب کرده و هر کسی با داعش بجنگد، عزتمند می شود. این الان در جهان جا افتاده است.
باشگاه خبرنگاران: به گفته العبادی آمریکا هیچ کمکی به آزادسازی تکریت نکرده و اینک بهره برداری سیاسی میکند. نظر شما در این مورد چیست؟
قطعا همین است. آمریکائیها حتی چند مورد سلاح و غذا برای تروریستها ارسال کردند. میخواستند نگذارند مقاومت، تکریت را آزاد کند، زیرا هیبت آمریکا و اسرائیل مخدوش میشد. میخواستند بگویند که مقاومت تا نیمه راه رفت، آنگاه از آمریکا کمک گرفت، تا تکریت آزاد شود.
نکته مهم دیگر این است که ایران وقتی وارد ماجرائی میشود باید آن ماجرا محکم و درست پایان یابد، زیرا عوارض سیاسی و تبلیغاتی خواهد داشت. ایران در جنوب لبنان و در سوریه وارد شد، کار را بخوبی تمام کرد. حزبالله عزتمند شد. سوریه نیز فرونپاشید. الان هم در بحث داعش به کمک مردم و دولت عراق شتافته است، باید کار درست تمام شود.
باشگاه خبرنگاران: چرا پاکسازی مناطق تحت اشغال نیروهای تروریستی در سوریه چهار سال طول کشیده ولی بیشتر استانهای عراق در زمان کمتری از دست نیروهای داعش آزاد شده است؟
سوال بسیار مهمی است. عراق با سوریه برای ما یک صحنه است. ما معتقدیم، محور مقاومت سرش تهران، میانهاش عراق و سوریه و ته آن غزه و لبنان است. این محور باید باثبات و منسجم باشد. آمریکائیها طور دیگری فکر می کنند. میگویند کمر محور مقاومت را میشکنیم. عراق را در یک ناامنی کنترل شده، نگه میداریم، سوریه را کاملا تضعیف می کنیم و روی غزه و حزب الله فشار وارد می آوریم.
در اینجا عراق و سوریه دو تعریف جداگانهای برای آمریکا دارد. آمریکا چون صدام را در جنگ کنار زد و به جهان گفت: که یک عراق با ثبات و دموکراتیک بنا میکنم، نمیتواند، عراق را کاملا ویران کند، چون آبروی خودش را برده است. "اوباما" نیامد کار "بوش" را خراب کند، آمد تکمیل کند.
آمریکاییها عراق کاملا با ثبات را هم نمیخواهند، چون عراق فعلا در محور مقاومت است. اگر ثبات کامل باشد که آمریکا ضربه میخورد. ولی عراق کاملا نابود هم نمیخواهند، زیرا اندکی دموکراسی وانتخابات باید در عراق باشد که آمریکا پزش را بدهد که من صدام را برداشته ام تا مردم عراق دموکراسی را تجربه کنند.
ولی سوریه بحثش کاملا فرق دارد. در سوریه باید بیثباتی فراگیر باشد و ارتش و دولت دائما ضعیف شوند تا اسرائیل سودش را ببرد. یعنی در این معادله، عراق، اگر وضعیت 50درصد ناامنی و 50درصد ثبات باید داشته باشد، سوریه باید20درصد زندگی و80درصد ناامن باشد. این 20درصد زندگی هم برای این است که آمریکا نمیخواهد داعش و النصره بر سوریه مسلط شوند، زیرا جهان بخطر میافتد. این 20درصد زندگی را به ارتش و دولت سوریه میدهند تا با داعش و النصره بجنگد و اسرائیل بهرهاش را ببرد.
باشگاه خبرنگاران: برای آزادسازی الانبار و نینوا، ارتش و نیروهای مردمی چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
برای آزادی کامل عراق از دست تروریستها، اول باید رویکرد آمریکا را نسبت به عراق عوض کرد. که خیلی سخت است. اما با همین شرایط موجود، عشائر اهل تسنن، نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. تکلیف مناطق سنینشین عراق را خود اهل تسنن باید مشخص کنند.
شیعه یا کرد نمیتواند خیلی موثر باشد چون تلفات میدهند و جوانان زیادی شهید میشوند. وقتی اهل تسنن نخواهند، عراق چگونه میتواند از بحران خارج شود؟ خیلی سخت است. الان بخش های زیادی از اهل تسنن با داعش دشمن شده اند ولی دشمنی فکری کافی نیست. باید قیام، جهاد وحرکت کنند تا داعش را خود بیرون برانند.
شیعه و کرد هم به کمک اهل تسنن می آیند. عشائر سنی خوب میجنگند و اگر توسط دولت عراق بهخوبی مدیریت شوند و البته اگر دخالتهای برخی دول عربی و آمریکائی را مسدود نمایند، در این حالت میتوانند داعش را بیرون کنند. داعش هم جز سوریه جایی ندارد که برود. در سوریه باید اقدامات دیگری را دنبال نمود. معرکه سختی است که خود اهل تسنن نیز توسط داعش ذبح می شود. داعش هرکسی را که بیعت نکند می کشد و به زنانش تجاوز می کند. اهل تسنن نیز مظلوم واقع شده اند. اراضیشان در دست داعش است و هیچ راه گریزی ندارند. مردم را سپر می کنند. جنگ سختی است.
باشگاه خبرنگاران: ارتباط بین سوریه و عراق برای تروریست ها حیاتی است. راهکار مقابله با این راهبرد تروریست ها چیست؟
این ارتباط به داعش و دولت اسلامی که بر خود گذاشته اند، اعتبار داد. اول دولت اسلامی عراق بودند و سپس سوریه را نیز بهخود منضم کردند. مرزهای دو کشور را شکافتند تا بگویند مرزهای جعلی را قبول نداریم و دولت را می خواهیم جهانی کنیم. بلحاظ عملیاتی وقتی نقشه مبارزه با داعش را میبینیم، داعش بتدریج به سمت سوریه در حال فرار است. خوب برای عراقیها هم خوب است که بتدریج فشار بیاورند و داعش خارج شود. وقتی مرزهای عراق بسته شد، آنگاه میتوان در خصوص تروریستها در سوریه فکر دیگری کرد. مدل سوریه متفاوت است و بحث جامعه جهانی، مرزهای ترکیه و . . . مطرح می شود که مقوله جداگانه ای را میطلبد. اینکه الان همه راههای فرار داعش را ببندند و در تکریت و موصل و نینوا محاصره کامل شوند را من روی نقشه نمیبینم. راه فرار از طریق مناطق صحرائی، زیاد است که ارتش و نیروهای مردمی عراق نمی توانند بصورت کامل ببندند.
باشگاه خبرنگاران: نقش دستگاه اطلاعات عربستان و ترکیه در ساز و کار ورود تروریست ها چیست؟
این بحث از ابتدای بحران سوریه مطرح بود. البته بحث عربستان که از همان ابتدای سقوط صدام مطرح شد. چون دولتهای خلیج فارس هیچکدام شرایط عراق بعد از صدام را به رسمیت نشناختند. بعدا به تدریج برخی کشورها نظیر کویت منعطف شدند. بحث ترکیه وقتی مطرح شد که سوریه ناامن گردید.
این آقایان به صراحت و رسما هم میگویند که در عراق و سوریه دخالت می کنند. الان هم رسما به یمن حمله می کنند و افتخار هم میکنند. لذا این موضوع چیز جدیدی نیست. برگه تروریسم از سوی برخی کشورها فعلا استفاده میشود تا به اهداف سیاسی برسند. تروریست ها هم میگویند در این شرایط که برخی از ما حمایت میکنند باید خود را تثبیت کنند. این معادله خطرناکی است که ایران بارها و بارها هشدار داده است.
کشتار شارلی ابدو در فرانسه نتیجه این معادله خطرناک بود. انفجارات در ترکیه و تجاوزات در مرزهای عربستان توسط القاعده نتیجه همین معادله خطرناک است. ممکن است در آینده یازده سپتامبر مهیبتری در اروپا و آمریکا رخ دهد. این را بارها ایران تذکر و هشدار داده است.
باشگاه خبرنگاران: آینده عراق را چگونه پیش بینی می کنید؟
عراقیها شرایط بسیار دشواری را دارند. ده سال است که قربانی تروریسم شدهاند. به لحاظ سیاسی دستاوردهائی داشتهاند، ولی حجم توطئه علیه عراقیها بسیار بالاست. باید آماده باشند که در این راه قربانی بدهند. ثبات در عراق راه سختی است. مثل ایران نیست. ایران رهبری و وحدت مردمی و هوش و بصیرت داشت.
عراقیها مشکلات زیادی دارند. به این راحتی به وحدت نظر نمیرسند. قانون اساسی عراق بر سر نقاط اختلافی، نتوانست موضوع را نهائی کند و آن را به آینده موکول کرد. یعنی اختلاف نظرات و تضادها وجود دارد. تروریستها یک دهه تجربه کسب کرده، پول دارند و نیرو جذب کردهاند. خلاصی از شر آنان راه دشواریست. مطالبات احزاب سیاسی بسیار زیاد است. متاسفانه دولت بخواهد به حزبی امتیاز بدهد، احزاب دیگر سروصدا میکنند. البته نفت و ثروتهای عراق عامل امیدواریست.
حمایتهای ایران بعنوان پشتوانه عامل امیدواری است. تجربه تلخ داعش در نزد اهل تسنن و اکراد نقطه امیدواریست. محدود بودن دست آمریکائیها در عراق موضوع مهمی است. نیازمندی اقتصادی ترکیه به عراق هم نکته مثبتی است. دولتهای خلیج فارس و بعثیها نیز پرونده مهمی است. به هرحال بعثیها پشتوانههائی دارند که روی عراق تاثیر میگذارند. عراقیها باید خود اراده کنند تا مشکلات داخلی را حل و فصل نمایند. اگر این محقق شود روی عوامل خارجی هم تاثیرگذار خواهند بود. فعلا عراق در چارچوب همین قانون اساسی و مبارزه با تروریسم پیش خواهد رفت.
عناصر تروریستی که از خارج وارد عراق شدهاند مدت زیاد نمیتوانند در عراق بمانند چون اهل تسنن خانه و مکانی به آنان نخواهد داد. مابقی عراقیهائی که سلاح بدست گرفتهاند نیز باید از طریق مصالحه و بافت عشائری عراق جذب شوند. علمای اهل تسنن عراق نقش مهمی دارند. فتاوی مفتیهای بیرون عراق مخرب است، ولی داخل عراق باید علما و اندیشمندان اهل تسنن کمک نمایند که جوانان جذب تکفیری ها نشوند. داعش آبروی اهل تسنن را برده است، که باید خود اهل تسنن راهکاری برای معالجه ارائه دهد. امیدواریم مردم عراق از این شرایط هر چه زودتر خارج شوند چون ثبات در عراق روی منطقه و محیط پیرامونی موثر است.
انتهای پیام/